Ę دفتر حفظ و نشر آثار آل محمدŦ پیرو اصولِ مِنْ آلِ الرسُول هستیم  تفسیر حدیث فقط با احادیث و قرآن  تفسیر قرآن فقط با تفسیر آل محمد Ŧ در پی تصحیح اعتقادات باشید قال جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ الصَّادِقِ عَليْهِ السَّلاَم پرهيز کن از اينكه مردى را به غیر از  حجت خدا به پيشوائى برگزينى  و هر چه گفت  تصديقش كنى  الکافي ،  مرحوم کلینی  جلد 2 ص 298

جامع ابزارهای شیعه دعا ها  زیارت قرآن 30 جزء   114سوره تعقیبات نماز آداب زندگی عمل ایام  تقویم شیعه اشعار رسانه شیعه روضه مداحی تواشیح

موضوع : جزای تفسیر قرآن به رأی (رای و عقل و نظر شخصی) چیست ؟ راسخون که طبق قرآن مفسر آن هستند چه کسانی میباشند ؟

Ę

ثبت دیدگاه در انتهای صفحه

این رساله به دو موضوع پرداخته که در قسمت اول به موضوع اینکه راسخونِ در علم که قرآن در ایه 7 سوره آل عمران  فرموده وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ  راسخون در علم فقط میتوانند قرآن را تفسیر کنند  چه کسانی هستند و در قسمت دوم می پردازیم  به موضوع اینکه کسی که قرآن را به رای و نظر و عقل خود تفسیر کند چه حکمی دارد .



قسمت اول :  احادیث اثبات اینکه  چهارده معصوم علیهم السلام راسخون در علم هستند و فقط آنها مفسر قرآن هستند



عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: نَحْنُ اَلرَّاسِخُونَ فِي اَلْعِلْمِ، وَ نَحْنُ نَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ.

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند : ما هستیم راسخون در علم  و ما هستیم مطلع از علم تفسیر و تأویل قرآن

📚 بصائر الدرجات في فضائل آل محمد علیهم السلام  (مرحوم صفار قمی از اصحاب حضرت امام عسکری علیه السلام)  ,  جلد۱  ,  صفحه۲۰۳ /  الکافي  ,  جلد۱  ,  صفحه۲۱۳


عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ إِسْحَاقَ عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ بُرَيْدِ بْنِ مُعَاوِيَةَ عَنْ أَحَدِهِمَا عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ : فِي قَوْلِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «وَ مٰا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اَللّٰهُ وَ اَلرّٰاسِخُونَ فِي اَلْعِلْمِ »  فَرَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَفْضَلُ اَلرَّاسِخِينَ فِي اَلْعِلْمِ قَدْ عَلَّمَهُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ جَمِيعَ مَا أَنْزَلَ عَلَيْهِ مِنَ اَلتَّنْزِيلِ وَ اَلتَّأْوِيلِ وَ مَا كَانَ اَللَّهُ لِيُنْزِلَ عَلَيْهِ شَيْئاً لَمْ يُعَلِّمْهُ تَأْوِيلَهُ وَ أَوْصِيَاؤُهُ مِنْ بَعْدِهِ يَعْلَمُونَهُ كُلَّهُ وَ اَلَّذِينَ لاَ يَعْلَمُونَ تَأْوِيلَهُ إِذَا قَالَ اَلْعَالِمُ فِيهِمْ بِعِلْمٍ فَأَجَابَهُمُ اَللَّهُ بِقَوْلِهِ: «يَقُولُونَ آمَنّٰا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنٰا»  وَ اَلْقُرْآنُ خَاصُّ وَ عَامٌّ وَ مُحْكَمٌ وَ مُتَشَابِهٌ وَ نَاسِخٌ وَ مَنْسُوخٌ فَالرَّاسِخُونُ فِي اَلْعِلْمِ يَعْلَمُونَهُ .

📚 بصائر الدرجات في فضائل آل محمد علیهم السلام  (مرحوم صفار قمی از اصحاب حضرت امام عسکری علیه السلام) ,  جلد۱  ,  صفحه۲۰۳ 

حضرت امام باقر يا حضرت امام صادق عليهما السلام راجع بقول خداى عز و جل(6 – سوره آل عمران )«وَ مٰا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اَللّٰهُ وَ اَلرّٰاسِخُونَ فِي اَلْعِلْمِ و جز خدا و راسخون در علم ، تأويل قرآن را نميدانند» فرمودند : رسول خدا  صلّى اللّٰه عليه و آله بهترين راسخ در علم است. خداى عز و جل همه آنچه را از تنزيل  و تأويل نازل فرمود را  به ایشان آموخته است، چيزى را كه خدا تأويلش را به ایشان  نياموخت بر او نازل نفرمود و اوصياء پس از وى هم تمام آن را ميدانند، و كسانى كه تأويل آن را نميدانند (یعنی شيعيان) هر گاه عالمشان چيزى از روى علم بگوید  (از روی علم یعنی علم و یقین به صدور از معصومین علیهم السلام ) چنانچه خدا اين علمای پیرو  را پذيرفته و فرموده است «ميگويند ايمان آورديم، همه قرآن از جانب پروردگار ماست» و قرآن خاص و عام و محكم و متشابه و ناسخ و منسوخ دارد و راسخون در علم (ائمه علیهم السلام و افراد مطیع امر ایشان)  همه را ميدانند.

{ شرح : در حدیث راسخون در علم را بهتر شناختیم و  همچنین اشاره دارد  که هر آیه باید از نظر خاص و عام و محکم و متشابه  و ناسخ و منسوخ مورد بررسی قرار گیرد که اینعلم در نزد راسخون قرار دارد که آل محمد علیهم السلام هستند }


حَدَّثَنَا يَعْقُوبُ بْنُ يَزِيدَ عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ سَيْفِ بْنِ عَمِيرَةَ عَنْ أَبِي اَلصَّبَّاحِ اَلْكِنَانِيِّ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : يَا أَبَا اَلصَّبَّاحِ نَحْنُ قَوْمٌ فَرَضَ اَللَّهُ طَاعَتَنَا لَنَا اَلْأَنْفَالُ وَ لَنَا صَفْوُ اَلْمَالِ وَ نَحْنُ اَلرَّاسِخُونَ فِي اَلْعِلْمِ وَ نَحْنُ اَلْمَحْسُودُونَ اَلَّذِينَ قَالَ اَللَّهُ« أَمْ يَحْسُدُونَ اَلنّٰاسَ عَلىٰ مٰا آتٰاهُمُ اَللّٰهُ مِنْ فَضْلِهِ  ».

📚 بصائر الدرجات في فضائل آل محمد علیهم السلام (مرحوم صفار قمی  از اصحاب حضرت امام عسکری علیه السلام) ,  جلد۱  ,  صفحه۲۰۲ 

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند : ای ابا صالح، ما  آل محمد ، کسانی  هستیم که خداوند اطاعت ما را واجب کرده است؛ موهبت های الهی از آن ماست و ما راسخون در علم  هستیم (آیه 7 آل عمران) ، همان کسانی که دیگران به آنها حسد می ورزند، کسانی که خداوند فرمود: «أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَی مَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ» [بلکه به مردم برای  آن چه خدا از فضل خویش به آنان عطا کرده رشک می ورزند].


حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ يُونُسَ عَنِ اِبْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ فُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَنْ هَذِهِ اَلرِّوَايَةِ مَا مِنَ اَلْقُرْآنِ آيَةٌ إِلاَّ وَ لَهَا ظَهْرٌ وَ بَطْنٌ فَقَالَ ظَهْرُهُ تَنْزِيلُهُ وَ بَطْنُهُ تَأْوِيلُهُ مِنْهُ مَا قَدْ مَضَى وَ مِنْهُ مَا لَمْ يَكُنْ يَجْرِي كَمَا يَجْرِي اَلشَّمْسُ وَ اَلْقَمَرُ كَمَا جَاءَ تَأْوِيلُ شَيْءٍ مِنْهُ يَكُونُ عَلَى اَلْأَمْوَاتِ كَمَا يَكُونُ عَلَى اَلْأَحْيَاءِ قَالَ اَللَّهُ« وَ مٰا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اَللّٰهُ وَ اَلرّٰاسِخُونَ فِي اَلْعِلْمِ  » نَحْنُ نَعْلَمُهُ .

📚 بصائر الدرجات – مرحوم صفار قمی – از اصحاب حضرت امام عسکری علیه السلام ,  جلد۱  ,  صفحه۱۹۶


عَنِ اَلْفَضْلِ عَنْ مُوسَى بْنِ اَلْقَاسِمِ عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ أَوْ غَيْرِهِ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: تَفْسِيرُ اَلْقُرْآنِ عَلَى سَبْعَةِ أَوْجُهٍ مِنْهُ مَا كَانَ وَ مِنْهُ مَا لَمْ يَكُنْ بَعْدُ تَعْرِفُهُ اَلْأَئِمَّةُ عَلَيْهِمُ اَلسَّلاَمُ .

📚 وسائل الشیعة -شیخ حر عاملی   ج۲۷ ص۱۹۷

حضرت امام باقر علیه السلام فرمودند /: تفسیر قرآن هفت اوجه دارد : حقائقی که گذشته است و بخشی هنوز واقع نشده است و همه آن را ائمه اطهار علیهم السلام میدانند .


حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ يُونُسَ عَنِ اِبْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ فُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَنْ هَذِهِ اَلرِّوَايَةِ مَا مِنَ اَلْقُرْآنِ آيَةٌ إِلاَّ وَ لَهَا ظَهْرٌ وَ بَطْنٌ فَقَالَ ظَهْرُهُ تَنْزِيلُهُ وَ بَطْنُهُ تَأْوِيلُهُ مِنْهُ مَا قَدْ مَضَى وَ مِنْهُ مَا لَمْ يَكُنْ يَجْرِي كَمَا يَجْرِي اَلشَّمْسُ وَ اَلْقَمَرُ كَمَا جَاءَ تَأْوِيلُ شَيْءٍ مِنْهُ يَكُونُ عَلَى اَلْأَمْوَاتِ كَمَا يَكُونُ عَلَى اَلْأَحْيَاءِ قَالَ اَللَّهُ« وَ مٰا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اَللّٰهُ وَ اَلرّٰاسِخُونَ فِي اَلْعِلْمِ  » نَحْنُ نَعْلَمُهُ .

📚 بصائر الدرجات – مرحوم صفار قمی – از یاران حضرت امام عسکری علیه السلام ,  جلد۱  ,  صفحه۱۹۶ 

فضیل بن یسار میگوید از حضرت امام باقر العلوم علیه السلام در مورد این روایت پرسیدم: هر آیه ای که در قرآن است دارای ظاهر و باطنی است و هر حرفی که در آن است دارای حدی است و هر حدی دارای آغازی است. منظور از این سخن که قرآن دارای ظاهر و باطنی است چیست؟ حضرت فرمودند: ظاهر آن، تنزیل قرآن است و باطن آن، تأویل قرآن. برخی از آن در باره حوادث گذشته است و برخی از آن مربوط به حوادثی است که هنوز اتفاق نیفتاده است؛ هم چنان که خورشید و ماه در جریان هستند، هر وقت، مصداق (تأویل) آیه ای فرا برسد، اتفاق خواهد افتاد، خداوند متعال فرمود: «وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ» [کسی علم به قرآن ندارد  جز خداوند و راسخون در علم ] وما (راسخون در علم هستیم)  آن را می دانیم.


مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْحُسَيْنِ عَنْ يَزِيدَ شَغَرٍ عَنْ هَارُونَ بْنِ حَمْزَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ: «بَلْ هُوَ آيٰاتٌ بَيِّنٰاتٌ فِي صُدُورِ اَلَّذِينَ أُوتُوا اَلْعِلْمَ»  قَالَ هُمُ اَلْأَئِمَّةُ عَلَيْهِمُ اَلسَّلاَمُ خَاصَّةً .

📚  الکافي  مرحوم کلینی , معاصر نواب اربعه امام زمان علیه السلام  جلد۱  ,  صفحه۲۱۴ 

حضرت  امام صادق عليه السلام درباره  آيه (سوره عنكبوت/آیه 49)  (بَلْ هُوَ آيٰاتٌ بَيِّنٰاتٌ فِي صُدُورِ اَلَّذِينَ أُوتُوا اَلْعِلْمَ ترجمه :بلكه این قرآن ، آياتى است روشن در سينۀ كسانى كه علم به آنها داده شده)  فرمودند : فِي صُدُورِ اَلَّذِينَ‌ أُوتُوا اَلْعِلْمَ‌  تنها ائمه اطهار علیهم السلام ميباشند.

{ شرح : در این آیه خداوند میفرماید به آنها که علم عطا کرده ،  آیات بینات را میدانند  و خداوند فقط به فرستادگان خود علم عطا کرده  و بقیه را موظف ساخته از اولی الامر اطاعت کنند یعنی  تفسیر قرآن را از اولی الامر یعنی ائمه اطهار علیهم السلام  باید گرفت زیرا به آنها علم قرآن عطا شده   }


أَحْمَدُ بْنُ مِهْرَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ اَلْمُخْتَارِ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ: فِي هَذِهِ اَلْآيَةِ «بَلْ هُوَ آيٰاتٌ بَيِّنٰاتٌ فِي صُدُورِ اَلَّذِينَ أُوتُوا اَلْعِلْمَ »  فَأَوْمَأَ بِيَدِهِ إِلَى صَدْرِهِ

📚  الکافي مرحوم کلینی  , معاصر نواب اربعه امام زمان علیه السلام  جلد۱  ,  صفحه213

ابو بصير مى‌گويد:از حضرت امام باقر عليه السّلام شنيدم در تفسير اين آيه فرمودند :(سوره عنكبوت/49)  (بَلْ هُوَ آيٰاتٌ بَيِّنٰاتٌ فِي صُدُورِ اَلَّذِينَ أُوتُوا اَلْعِلْمَ   در قرآن ، آياتى است روشن در سينۀ كسانى كه علم به آنها عطا شده) حضرت امام باقرالعلوم  علیه السلام اشاره به سينۀ خودشان نمود.


أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : أَنَّهُ قَرَأَ هَذِهِ اَلْآيَةَ: «بَلْ هُوَ آيٰاتٌ بَيِّنٰاتٌ فِي صُدُورِ اَلَّذِينَ أُوتُوا اَلْعِلْمَ»  قَالَ: يَا ابَا مُحَمَّدٍ وَ اَللَّهِ مَا قَالَ بَيْنَ دَفَّتَيِ اَلْمُصْحَفِ ، قُلْتُ: مَنْ هُمْ جُعِلْتُ فِدَاكَ؟ قَالَ: مَنْ عَسَى أَنْ يَكُونُوا غَيْرَنَا؟.

📚 بصائر الدرجات – مرحوم صفار قمی – از اصحاب حضرت امام عسکری علیه السلام ,  جلد۱  ,  صفحه۱۹۶ 

ابا بصیر گوید حضرت امام باقر علیه السلام این ایه شریفه را قرائت فرمودند : بَلْ هُوَ آيٰاتٌ بَيِّنٰاتٌ فِي صُدُورِ اَلَّذِينَ أُوتُوا اَلْعِلْمَ  یعنی :   در قرآن ، آياتى است روشن در سينۀ كسانى كه علم به آنها  عطا شده /


عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْفُضَيْلِ قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «بَلْ هُوَ آيٰاتٌ بَيِّنٰاتٌ فِي صُدُورِ اَلَّذِينَ أُوتُوا اَلْعِلْمَ»  قَالَ هُمُ اَلْأَئِمَّةُ عَلَيْهِمُ اَلسَّلاَمُ خَاصَّةً .

📚  الکافي  ,  جلد۱  ,  صفحه۲۱۴ / بصائر الدرجات في فضائل آل محمد علیهم السلام  ,  جلد۱  ,  صفحه۲۰۶

محمد بن فضيل گويد: از آن حضرت راجع بقول خداى عز و جل(آیه 48 سوره عنکبوت : بَلْ هُوَ آيٰاتٌ بَيِّنٰاتٌ فِي صُدُورِ اَلَّذِينَ أُوتُوا اَلْعِلْمَ در قرآن ، آياتى است روشن در سينۀ كسانى كه علم به آنها  عطا شده) پرسيدم،  حضرت علیه السلام فرمودند : ايشان تنها ائمه عليهم السلام ميباشند


قال الباقر (علیه السلام) فِی قَوْلِهِ تَعَالَی بَلْ هُوَ آیاتٌ بَیِّناتٌ فِی صُدُورِ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ قَالَ إِیَّانَا عَنَی الْأَئِمَّهًَْ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ (علیهم السلام).

📚 المناقب –   ابن شهرآشوب (یکی از شاگردان شیخ طبرسی و قطب راوندی ) ,  جلد۴  ,  صفحه۲۸۳ 

حضرت امام باقر علیه السلام  درباره  آیه 48 سوره عنکبوت بَلْ هُوَ آیَاتٌ بَیِّنَاتٌ فِی صُدُورِ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ، فرمودند : منظور این آیه فقط ما آل محمّد (علیهم السلام) هستیم.

در تفسیر این آیه شریفه ده ها حدیث مثل این احادیث مبارک موجود است  و برای اختصار به همین چند حدیث بسنده میکنم  .


عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْحَسَنِ عَمَّنْ ذَكَرَهُ جَمِيعاً عَنِ اِبْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنِ اِبْنِ أُذَيْنَةَ عَنْ بُرَيْدِ بْنِ مُعَاوِيَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : «قُلْ كَفىٰ بِاللّٰهِ شَهِيداً بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ اَلْكِتٰابِ »  قَالَ إِيَّانَا عَنَى وَ عَلِيٌّ أَوَّلُنَا وَ أَفْضَلُنَا وَ خَيْرُنَا بَعْدَ اَلنَّبِيِّ عَلَيْهِمُ اَلسَّلاَمُ .

📚 بصائر الدرجات في فضائل آل محمد علیهم السلام  (مرحوم صفار قمی  از اصحاب حضرت امام عسکری علیه السلام) ,  جلد۱  ,  صفحه۲۱۴  

برید بن معاویه روایت می کند که به امام باقر علیه السلام عرض کردم: مفهوم ( آیه 43 سوره رعد) «کَفَی بِاللّهِ شَهِیدًا بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ» چیست؟ ترجمه آیه : خدا و كسى كه علم كتاب قرآن نزد اوست براى گواهى ميان من و شما كافى است فرمودند : مقصود از آن، ما ائمه هستیم و علی علیه السلام اولین ماست و برترین و بهترین ما بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله او ست.

{ شرح : ببینید این آیه قرآنِ خداوند ، شهادت میدهد که علم قرآن نزد آل محمد علیهم السلام است و حضرت امام باقر نفرمودند علم قرآن نزد غیر از ائمه علیهم السلام است }


وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ أَبِي زَاهِرٍ عَنِ اَلْخَشَّابِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَسَّانَ عَنْ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ بْنِ كَثِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَقٰالَ  “ اَلَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ اَلْكِتٰابِ  إِلَى أَنْ قَالَ: وَ عِنْدَنَا وَ اَللَّهِ عِلْمُ اَلْكِتَابِ كُلُّهُ

📚  الکافي  مرحوم کلینی – معاصر نواب اربعه امام زمان علیه السلام ,  جلد۱  ,  صفحه۲۵۷  /  وسائل الشیعة  – مرحوم  شیخ حر عاملی ,  جلد۲۷  ,  صفحه۱۸۱ 

درباره سوره نمل آیه 40 که خداوند میفرماید نزد (آصف بن برخیا یا خضر علیه السلام) قدری از علمِ کتاب بود ، حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند  والله تمام علم الکتاب نزد ما ائمه علیهم اسلام است .

{ شرح : مشاهده فرمودید تا اینجا 4 آیه از  قرآن  بعنوان نمونه و سند  محکم آوردم تا  این مبحث خوب فهمیده شود و برای هیچ کس جای هیچ بحثی باقی  نگذارد  قرآن علمش نزد ائمه علیهم السلام است و بس و در بخش دوم میبینید اگر کسی به عقل و نظر و رای خود قرآن را تفسیر کند  کافر است  و باید  اکتفا کرد  به آیاتی مه تفسیر شده توسط ائمه اطهار است و آیات دیگر را برای زمان  ظهور منجی عالم ، حضرت مهدی علیه السلام و عجل الله فرجه   بگذاریم  …  الان هم برای دین خداوند چیزی کم و کثر نیست که بخواهیم با عقول خود دین بسازیم ولو اینکه عالم خیلی متبحر هم باشید .}


أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ سَعْدِ بْنِ اَلْمُنْذِرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْحُسَيْنِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَنْ أَبِيهِ قَالَ: خَطَبَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ… رَأَيْتُمْ كَيْفَ هَدَى اَللَّهُ مَنْ هَدَى فَلاَ يُجْهِلَنَّكُمُ اَلَّذِينَ لاَ يَعْلَمُونَ عِلْمَ اَلْقُرْآنِ إِنَّ عِلْمَ اَلْقُرْآنِ لَيْسَ بِعِلْمٍ مَا هُوَ إِلاَّ مَنْ ذَاقَ طَعْمَهُ فَعُلِّمَ بِالْعِلْمِ جَهْلَهُ وَ بُصِّرَ بِهِ عَمَاهُ وَ سُمِّعَ بِهِ صَمَمَهُ وَ أَدْرَكَ بِهِ عِلْمَ مَا فَاتَ وَ حَيِيَ بِهِ بَعْدَ إِذْ مَاتَ وَ أَثْبَتَ عِنْدَ اَللَّهِ عَزَّ ذِكْرُهُ اَلْحَسَنَاتِ وَ مَحَا بِهِ اَلسَّيِّئَاتِ وَ أَدْرَكَ بِهِ رِضْوَاناً مِنَ اَللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَاطْلُبُوا ذَلِكَ مِنْ عِنْدِ أَهْلِهِ خَاصَّةً فَإِنَّهُمْ خَاصَّةً نُورٌ يُسْتَضَاءُ بِهِ وَ أَئِمَّةٌ يُقْتَدَى بِهِمْ وَ هُمْ عَيْشُ اَلْعِلْمِ وَ مَوْتُ اَلْجَهْلِ هُمُ اَلَّذِينَ يُخْبِرُكُمْ حُكْمُهُمْ عَنْ عِلْمِهِمْ وَ صَمْتُهُمْ عَنْ مَنْطِقِهِمْ وَ ظَاهِرُهُمْ عَنْ بَاطِنِهِمْ لاَ يُخَالِفُونَ اَلدِّينَ وَ لاَ يَخْتَلِفُونَ فِيهِ فَهُوَ بَيْنَهُمْ شَاهِدٌ صَادِقٌ وَ صَامِتٌ نَاطِقٌ فَهُمْ مِنْ شَأْنِهِمْ شُهَدَاءُ بِالْحَقِّ وَ مُخْبِرٌ صَادِقٌ لاَ يُخَالِفُونَ اَلْحَقَّ وَ لاَ يَخْتَلِفُونَ فِيهِ قَدْ خَلَتْ لَهُمْ مِنَ اَللَّهِ سَابِقَةٌ وَ مَضَى فِيهِمْ مِنَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حُكْمٌ صَادِقٌ وَ فِي ذَلِكَ ذِكْرىٰ لِلذّٰاكِرِينَ  . فَاعْقِلُوا اَلْحَقَّ إِذَا سَمِعْتُمُوهُ عَقْلَ رِعَايَةٍ وَ لاَ تَعْقِلُوهُ عَقْلَ رِوَايَةٍ فَإِنَّ رُوَاةَ اَلْكِتَابِ كَثِيرٌ وَ رُعَاتَهُ قَلِيلٌ – وَ اَللّٰهُ اَلْمُسْتَعٰانُ 

📚  الکافي  مرحوم کلینی – معاصر نواب اربعه امام زمان علیه السلام , ,  جلد۸  ,  صفحه۳۸۶ 

امیرالمؤمنین علیه السلام در خطبه ای طولانی فرمودند …بدانيد كه بخدا و رسولش افتراها بسته‌اند و قرآن را تحريف كرده و از مجراى خود بدر برده‌اند و ميدانيد چگونه خداوند هدايت كرده است آنها را كه هدايت يافته‌اند،مبادا كسانى كه حقيقت را نمى‌دانند شما را بنادانى برانند،علم و حقيقت قرآن را كس نداند كه چيست و مقصود حقيقى كدام است ؟ جز كسى كه طعم آن را چشيده و به واقعيت آن رسيده و با دانش آن نادانى خود را برطرف ساخته و بوسيله آن دانسته آنچه گذشته و آنچه از دست رفته وآنچه زنده شده  نام خود را نزد خداوند  در دفتر حسنات ثبت كرده و از دفتر بدي ها بدر نموده و به رضوان خداى تبارك و تعالى رسيده و آن را از نزد اهلش بخصوص بجوئيد زيرا كه آنان نور ويژه‌اى باشند كه از آن بايد پرتو گرفت و امامانى هستند كه بآنها اقتدا شود آنان حيات و رواج دانشند و مايه مرگ و نابودى جهلند،آنانند كه قضاوتشان شما را از علم و دانشان با خبر ميكند و خاموشى آنان گواه منطق فرزانگى آنهاست،برونشان از درونشان حكايت دارد با دين و مقرراتش مخالف نيستند و در آن اختلافى ندارند،آن دين ميان آنان گواهيست صادق با اينكه دم بسته گوياست،پس آنان گواهان بر حق و خبرگزاران راستگويند،نه با حق مخالفند نه در آن اختلافى دارند، آنان در پيشگاه خدا سوء پيشينه ندارند و قضاوت درست خداى عز و جل در باره‌ى آنان صادر شده،در همين يادآورى خوبى است براى ياد آوران.حق را درك كنيد هر گاه آن را بشنويد بطورى كه مورد عمل و رعايت سازيد نه براى محض اينكه آن را ياد بگيريد و نقل كنيد زيرا كه راويان و ناقلان قرآن بسيارند و مراعات‌كنندگان قرآن و عمل‌كننده‌هاى بدان اندكند. وَ اَللّٰهُ‌ اَلْمُسْتَعٰانُ‌


حَدَّثَنَا اَلْحَسَنُ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ سَعِيدٍ قَالَ أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ حَمْدَانَ اَلْقُشَيْرِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو اَلْحَاتِمِ اَلْمُغِيرَةُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ اَلْمُهَلَّبِ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ اَلْغَفَّارِ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ كَثِيرٍ اَلْكِلاَبِيُّ اَلْكُوفِيُّ عَنْ جَرِيرِ بْنِ عَبْدِ اَلْحَمِيدِ عَنِ اَلْحَسَنِ بْنِ عُبَيْدِ اَللَّهِ عَنْ أَبِي اَلضُّحَى عَنْ زَيْدِ بْنِ أَرْقَمَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمْ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا كِتَابَ اَللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ اَلْحَوْضَ .

📚 کمال الدين و تمام النعمة  ,  جلد۱  ,  صفحه۲۳۷  

زيد بن ارقم گويد:رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم فرمودند :من در بين شما چيزى را باقى مى‌گذارم كه اگر بدان متمسّك شويد هرگز گمراه نگرديد كتاب خدا و عترتم -اهل بيتم-و آن دو از يك ديگر جدا نشوند تا آنكه در حوض كوثر بر من وارد شوند.


ايُّهَا النّاسُ يُوشَكُ اَنْ اُقْبَضَ قَبْضاً سَريعاً فَيُنْطَلَقُ بي، وَقَدْ قَدَّمْتُ اِليْكُمُ القَوْلَ مَعْذِرَهً اِلَيْكم اِلاّ اَنّي مُخْلِفً فيكُمْ كِتابَ رَبّي عَزَّوَجَلَّ ، وَ عِتْرَتي اَهْلَبَيْتي ، ثُمَّ اَخَذَ بِيَدِ عَلِّي (ع) فَرَفَعَها ، فَقال هذا عَلُّي مَعَ القُرآنِ وَالقُرآنُ مَعَ عَلٍّي لا يَفْترِقانِ حَتّي يَرِدا عَلَيّ الحَوْضَ

📚  ( قندوزی سُنی ؛ ینابیع المودّه، ج 1، ص 124) 

ای مردم من به زودی از ميان شما خواهم رفت و من نسبت به همه شما اتمام حجت كردم، آگاه باشيد من در ميان شما كتاب پروردگار بزرگم، و عترتم، اهل بيتم را به يادگار می‏گذارم ، سپس دست علی(علیه السلام) را گرفت و بلند كرد و فرمود«اين علی(ع) با قرآن است و قرآن با علی است، و هرگز از هم جدا نمی‏شوند تا در كنار حوض  نزد من آيند

{شرح : از این نوع حدیث در بین شیعه و سنی بسیار است و شیعه بر آن اطاق دارند ، در این حدیث و حدیث بالا به طور مستقیم اشاره میشود که قرآن پیوندش با آل محمد علیهم السلام جدا شدنی نیست و کلید فهم قرآن طبق احادیث این مقاله  آل محمد و علی علیهم السلام هستند  و این حدیث از طریق سنی ها  بصورت متواتر بالغ بر 70 کتاب  روایت شده  حتی در بعض از آنها از واقعه غدیر خم هم  بحث شده مثل : مستدرک الصحیحن جلد 3، ص 109 /  صحیح ترمذی، جلد 5، ص 662 / خصائص نسایی، ص 20 / مسند احمد حنبل ، جلد 5، ص 182، –  در هر حال حضرت امیرالمؤمنین را از قرآن نمیشود جدا کرد  و قرآن را از آل علی علیهم السلام نمیشود جدا کرد عَلُّي مَعَ القُرآنِ وَالقُرآنُ مَعَ عَلٍّي لا يَفْترِقان  و به این موضوع هم توجه کنید در حدیث اشاره به حوض کوثر دارد یعنی تا قیامت نباید از آل علی علیهم علیهم السلام و قرآن جدا شویم و به این نکته هم توجه شود که قرآنِ مصحف ناطق نیست ولی اهل بیت رسول الله صلوات الله علیهم  ناطق و سخنور از طرف خداوند هستند  و امروز پر است کتب شیعه از احادیث صحیح آن بزرگواران در تفسیر آیات قرآن که راهگشای شیعه بعد از 1400 سال بوده و خواهد بود  . پس نتیجه میگیریم   به عقل خود نباید  قرآن را تفسیر  کنیم و برای قرآن ، خداوند مفسر قرار داده   پس زحمت نکشید !!!  به عقل نازی حکیم ، تاکی؟ به فکرت و عقلت این ره نمی شود طی } 


عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عُمَرَ اَلْيَمَانِيِّ عَنْ سُلَيْمِ بْنِ قَيْسٍ اَلْهِلاَلِيِّ عَنْ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهِ قَالَ: إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى طَهَّرَنَا وَ عَصَمَنَا وَ جَعَلَنَا شُهَدَاءَ عَلَى خَلْقِهِ وَ حُجَّتَهُ فِي أَرْضِهِ وَ جَعَلَنَا مَعَ اَلْقُرْآنِ وَ جَعَلَ اَلْقُرْآنَ مَعَنَا لاَ نُفَارِقُهُ وَ لاَ يُفَارِقُنَا.

📚 الکافي  ,  جلد۱  ,  صفحه۱۹۱  

حضرت مولانا امام المتقین  اميرالمؤمنين عليه السّلام فرمودند : خداى تبارك و تعالى ما را پاكيزه نمود از هر عیب و نقص و عصمت عطا فرمود و ما را شاهد بر خلقتِ خلقش نمود  و  حجت خود در زمین قرار داد و ما را با قرآن و قرآن را با ما قرار داد، نه ما از آن جدا شويم و نه قرآن از ما جدا شود  .

{شرح : این حدیث هم گواهی میدهد که ائمه علیهم السلام و قرآن  جزء  جدا نشدنی از هم هستند و یعنی کسی که قرآن را بدون ائمه علیهم السلام تفسیر کند یعنی قرآن را از آن بزرگواران جدا کرده }


…تَزْعُمُ أَنَّ عُمَرَ أَرْسَلَ إِلَى أَبِي أَنِّي أُرِيدُ أَنْ أَكْتُبَ اَلْقُرْآنَ فِي مُصْحَفٍ فَابْعَثْ إِلَيَّ بِمَا كَتَبْتَ مِنَ اَلْقُرْآنِ فَأَتَاهُ فَقَالَ تَضْرِبُ وَ اَللَّهِ عُنُقِي قَبْلَ أَنْ يَصِلَ إِلَيْكَ قَالَ وَ لِمَ؟ قَالَ لِأَنَّ اَللَّهَ تَعَالَى قَالَ – وَ اَلرّٰاسِخُونَ فِي اَلْعِلْمِ  إِيَّايَ عَنَى وَ لَمْ يَعْنِكَ وَ لاَ أَصْحَابَكَ فَغَضِبَ عُمَرُ – ثُمَّ قَالَ يَا اِبْنَ أَبِي طَالِبٍ تَحْسِبُ أَنَّ أَحَداً لَيْسَ عِنْدَهُ عِلْمٌ غَيْرَكَ …

📚 الاحتجاج  مرحوم طبرسی  ,  جلد۲  ,  صفحه۲۸۵

….عمر الخطّاب به نزد پدرم فرستاد كه من اراده دارم كه تمامى قرآن متفرّق را در مصحف به خطّ‍‌ خود جمع نمايم. اى على آنچه از قرآن نوشتۀ نزد من ارسال دار پدرم على(عليه السّلام)بنزد عمر رفت و فرمود اگر قرآنی كه در پيش منست براى تو ميفرستادم پيش از آنكه آن قرآن از نزد من بتو رسد حضرت ايزد گردن مرا ميزد. عمر گفت:يا أبا الحسن چرا؟ أمير المؤمنين(عليه السّلام)فرمودند :بواسطۀ آنكه قادر سبحان در قرآن ميفرمايد كه: وَ مٰا يَعْلَمُ‌ تَأْوِيلَهُ‌ إِلاَّ اَللّٰهُ‌ وَ اَلرّٰاسِخُونَ‌ فِي اَلْعِلْمِ‌  راسخون علم مرا خواسته و تو و اصحابت را نخواسته.عمر ازين كلام در غضب شد و گفت:يا ابن أبى طالب گمانت بغير از تو كسى ديگر را علم و فضل نيست…



قسمت دوم :  احادیث در اینکه   هر کس قرآن را به رأی تفسیر کند کافر است



قال رسول الله صلی الله علیه و آله : من فسر القرآن برأيه فليتبوأ مقعده مِن النار

هر كس قرآن را به رأى و عقل خود تفسير كند  نشیمنگاهش  جهنم است

📚 تفسير الصافي – فیض کاشانی ,  جلد۱  ,  صفحه۳۵


حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ اَلْمُتَوَكِّلِ رَضِيَ اَللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اَلرَّيَّانِ بْنِ اَلصَّلْتِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى اَلرِّضَا عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ اَللَّهُ جَلَّ جَلاَلُهُ: مَا آمَنَ بِي مَنْ فَسَّرَ بِرَأْيِهِ كَلاَمِي وَ مَا عَرَفَنِي مَنْ شَبَّهَنِي بِخَلْقِي وَ مَا عَلَى دِينِي مَنِ اِسْتَعْمَلَ اَلْقِيَاسَ فِي دَيْنِي.

📚 عيون أخبار الرضا عليه السلام –  صدوق ,  جلد۱  ,  صفحه۱۱۶

ريّان بن الصّلت گويد:حضرت امام رضا عليه السّلام از پدران بزرگوار خود نقل كردند كه أميرالمؤمنين عليه السّلام از رسول خدا صلى اللّٰه عليه و آله چنين نقل كردند : که خداوند فرموده است: هر كس (قرآن) كلام مرا  با رأى و نظر خود تفسير كند،به من ايمان نياورده است و كسى كه مرا به مخلوقين تشبيه كند مرا نشناخته است.و كسى كه در دين،قياس بكار برده بر دين من نيست


عَنْ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ بْنِ اَلْحَجَّاجِ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَقُولُ: لَيْسَ أَبْعَدُ مِنْ عُقُولِ اَلرِّجَالِ مِنَ اَلْقُرْآنِ

📚 التفسير (عیاشی)  (معاصر با غیبت صغریِ حضرت صاحب الزمان علیه السلام) – حدود سال 280 ه ق ,  جلد۱  ,  صفحه۱۷

عبد الرحمن بن حجاج گفت : شنیدم حضرت امام صادق علیه السلام می فرمودند : هیچ چیز مانند قرآن از فهم و عقل انسان دور نیست .


قال امیرالمؤمنین علیه السلام : … إِيَّاكَ أَنْ تُفَسِّرَ اَلْقُرْآنَ بِرَأْيِكَ  …

📚  التوحيد – صدوق ,  جلد۱  ,  صفحه۲۵۴  

حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند : پرهیز کنید از اینکه قرآن را به رای و نظر  تفسیر شود .


عَنْ أَبِي اَلْجَارُودِ قَالَ: قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : مَا عَلِمْتُمْ فَقُولُوا وَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَقُولُوا اَللَّهُ أَعْلَمُ، فَإِنَّ اَلرَّجُلَ يَنْزِعُ بِالْآيَةِ فَيَخِرُّ بِهَا أَبْعَدَ مَا بَيْنَ اَلسَّمَاءِ وَ اَلْأَرْضِ .

📚   التفسير (عیاشی) استاد کلینی – (معاصر با غیبت صغریِ حضرت صاحب الزمان علیه السلام) – حدود سال 280 ه ق ,  جلد۱  ,  صفحه۱۷ 

از ابو الجارود روایت شده که حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند : آن چه علم دارید  بگویید (یعنی به علمی که یقین دارید صحیح از طرف فرستادگان خداوند به شما رسیده)  و آن چه علم ندارید و نمی دانید بگویید: خدا آگاه تر است.   انسان آیه را از قرآن می گیرد  و نمی داند که چه چیزهایی که  بلندتر از  بین آسمان و زمین هستند ، به خاطر این  آیه به سجده می افتد.

{ مقصود این است که انسان نباید آیات را سبک بدارد  و کوچک بشمارد و در باطن این آیاتِ به ظاهر کوچه عظمتی است  که به عقل ما نمی گنجد  و  میفرماینند چرا چیزی را که نمیدانیم درباره آن تفسیر کنیم اگر  از فرستادگان خداوند علمش به ما رسید  ما هم نقل کنیم ولی اگر علمش به صلاح دید و حکمت خداوند به ما نرسید  سکوت کنیم و یا بگوییم  اَللَّهُ أَعْلَمُ  }


عَنْ عَمَّارِ بْنِ مُوسَى عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: سُئِلَ عَنِ اَلْحُكُومَةِ قَالَ: مَنْ حَكَمَ بِرَأْيِهِ بَيْنَ اِثْنَيْنِ فَقَدْ كَفَرَ، وَ مَنْ فَسَّرَ بِرَأْيِهِ آيَةً مِنْ كِتَابِ اَللَّهِ فَقَدْ كَفَرَ .

📚   التفسير (عیاشی) استاد کلینی – (معاصر با غیبت صغریِ حضرت صاحب الزمان علیه السلام)  – حدود سال 280 ه ق ,  جلد۱  ,  صفحه۱۷ 

عمار بن موسی، گفت حضرت  امام صادق علیه السلام فرمودند : در مورد حکم کردن سؤال شد؟ فرمودند : هر که بین دو نفر به رأی خودش قضاوت کند، کفر ورزیده است؛ و هر که آیه ای از قرآن را به رأی خودش تفسیر کند، کفر ورزیده است

{ شرح :  در اینجا  حتی در حکمیت در اختلافات بین دو نفر اگر از  علمِ عقلی بر گرفته از خودمان  استفاده کنیم  راه درست نرفته ایم  و باید بر اساس احادیث آل محمد علیهم السلام بین دو نفر حکم کرد که البته در حدیث عمبر بن حنظله در کتاب الکافی به این موضوع دقیق پرداخته شده  که طالبین به آن رجوع کنند  و  در این حدیث هم اشاره مستقیم شده که به عقل و نظر خود نباید قرآن را تفسیر کنیم و اگر چنین شود کافر شویم }


مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ حُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ اَلنَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنِ اَلْقَاسِمِ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ قَالَ أَبِي عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : مَا ضَرَبَ رَجُلٌ اَلْقُرْآنَ بَعْضَهُ بِبَعْضٍ إِلاَّ كَفَرَ .

📚  المحاسن (برقی – حدود سال 200 ه ق  معاصر با  حضرت امام جواد و هادی علیهماالسلام)  ,  جلد۱  ,  صفحه۲۱۲ /  الکافي کلینی (معاصر با غیبت صغری حضرت صاحب الزمان علیه السلام)  ,  جلد۲  ,  صفحه۶۳۲  

📚  مرحوم عیاشی با سند دیگری این روایت را آورده اند  التفسير (للعیاشی) حدود سال 280 ه ق ,  جلد۱  ,  صفحه۱8 

قاسم بن سليمان مى‌گويد:حضرت امام صادق عليه السّلام از پدر بزگوارشان  نقل كردند  كه فرموده بودند : هيچ كس‌ برای تفسیر آيه‌اى از قرآن را به‌ آيۀ ديگر نمى‌زند جز اينكه كافر مى‌گردد.

مرحوم شیخ صدوق  در کتاب معانی الاخبار صفحه 190 ح 1 فرموده :  معنی این حدیث، این است که آیه را با تفسیر آیه دیگر، تفسیر کند کافر است . /

{ شرح :  در احادیث بالاتر گذشت که هر آیه ابتدا و وسط و آخرش  شأن  نزولش فرق دارد و جز مخاطب آیه تطهیر که ائمه اطهار علیهم السلام هستند ، کسی نمیتواند قرآن را تفسیر کند و مشاهده کریم که حدیثی دیگر فرمودند :  لَيْسَ أَبْعَدُ مِنْ عُقُولِ اَلرِّجَالِ مِنَ اَلْقُرْآنِ یعنی هیچ چیز مانند قرآن از فهم و عقل انسان دور نیست / بنابر این  افرادی بیایند و حتی با  استفاده از تفسیر ائمه علیهم السلام برای یک آیه  بخواهند آیات شبیه آن آیه را نیز بر همان تأویل و تفسیر  قرار دهند   طبق همه این احادیث که تواتر دارند کافر شده است . و آنان که آیه اول را به عقل و رأی خود تفسیر کرده و آن را به آیه دیگری بزنند و آن آیه دیگر را هم تفسیر کنند ، کافر بودنده اند و غضب خداوند را برای خود افزوده اند … زیرا از ابتدا روش آنها مورد غضب خدا و فرستادگانش علیهم السلام بوده  .}


 

حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ مَاجِيلَوَيْهِ رَضِيَ اَللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنِي عَمِّي مُحَمَّدُ بْنُ أَبِي اَلْقَاسِمِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ اَلصَّيْرَفِيِّ اَلْكُوفِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ اَلْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ عَنْ جَابِرِ بْنِ يَزِيدَ اَلْجُعْفِيِّ عَنْ سَعِيدِ بْنِ اَلْمُسَيَّبِ عَنْ عَبْدِ اَلرَّحْمَنِ بْنِ سَمُرَةَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : لُعِنَ اَلْمُجَادِلُونَ فِي دِينِ اَللَّهِ عَلَى لِسَانِ سَبْعِينَ نَبِيّاً وَ مَنْ جَادَلَ فِي آيَاتِ اَللَّهِ فَقَدْ كَفَرَ قَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: مٰا يُجٰادِلُ فِي آيٰاتِ اَللّٰهِ إِلاَّ اَلَّذِينَ كَفَرُوا فَلاٰ يَغْرُرْكَ تَقَلُّبُهُمْ فِي اَلْبِلاٰدِ  وَ مَنْ فَسَّرَ اَلْقُرْآنَ بِرَأْيِهِ فَقَدِ اِفْتَرَى عَلَى اَللَّهِ اَلْكَذِبَ وَ مَنْ أَفْتَى اَلنَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ فَلَعَنَتْهُ مَلاَئِكَةُ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ كُلُّ بِدْعَةٍ ضَلاَلَةٌ وَ كُلُّ ضَلاَلَةٍ سَبِيلُهَا إِلَى اَلنَّارِ قَالَ عَبْدُ اَلرَّحْمَنِ بْنُ سَمُرَةَ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اَللَّهِ أَرْشِدْنِي إِلَى اَلنَّجَاةِ فَقَالَ يَا اِبْنَ سَمُرَةَ إِذَا اِخْتَلَفَتِ اَلْأَهْوَاءُ وَ تَفَرَّقَتِ اَلْآرَاءُ فَعَلَيْكَ بِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ فَإِنَّهُ إِمَامُ أُمَّتِي وَ خَلِيفَتِي عَلَيْهِمْ مِنْ بَعْدِي وَ هُوَ اَلْفَارُوقُ اَلَّذِي يُمَيِّزُ بِهِ بَيْنَ اَلْحَقِّ وَ اَلْبَاطِلِ مَنْ سَأَلَهُ أَجَابَهُ وَ مَنِ اِسْتَرْشَدَهُ أَرْشَدَهُ وَ مَنْ طَلَبَ اَلْحَقَّ عِنْدَهُ وَجَدَهُ وَ مَنِ اِلْتَمَسَ اَلْهُدَى لَدَيْهِ صَادَفَهُ وَ مَنْ لَجَأَ إِلَيْهِ آمَنَهُ وَ مَنِ اِسْتَمْسَكَ بِهِ نَجَّاهُ وَ مَنِ اِقْتَدَى بِهِ هَدَاهُ يَا اِبْنَ سَمُرَةَ سَلِمَ مِنْكُمْ مَنْ سَلَّمَ لَهُ وَ وَالاَهُ وَ هَلَكَ مَنْ رَدَّ عَلَيْهِ وَ عَادَاهُ يَا اِبْنَ سَمُرَةَ إِنَّ عَلِيّاً مِنِّي رُوحُهُ مِنْ رُوحِي وَ طِينَتُهُ مِنْ طِينَتِي وَ هُوَ أَخِي وَ أَنَا أَخُوهُ وَ هُوَ زَوْجُ اِبْنَتِي فَاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسَاءِ اَلْعَالَمِينَ مِنَ اَلْأَوَّلِينَ وَ اَلْآخِرِينَ وَ إِنَّ مِنْهُ إِمَامَيْ أُمَّتِي وَ سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ اَلْجَنَّةِ اَلْحَسَنَ وَ اَلْحُسَيْنَ وَ تِسْعَةً مِنْ وُلْدِ اَلْحُسَيْنِ تَاسِعُهُمْ قَائِمُ أُمَّتِي يَمْلَأُ اَلْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً .

📚 کمال الدين و تمام النعمة – صدوق ,  جلد۱  ,  صفحه۲۵۶ 

عبد الرّحمن بن سمره گويد:رسول خدا صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم فرمود:كسانى كه در دين خدا مجادله و ستيز مى‌كنند بر زبان هفتاد پيامبر لعنت شده‌اند و كسى كه در آيات خدا مجادله كند كافر شده است.خداى تعالى فرمود:«تنها كافران در آيات الهى مجادله مى‌كنند و گردش آنها در شهرها تو را نفريبد»؛ و كسى كه قرآن را به رأى خود تفسير كند بر خدا دروغ بسته است ؛ و هر كس بدون داشتن علم و آگاهى فتوا دهد ملائكۀ آسمانها و زمين او را لعنت مى‌كنند؛و هر بدعتى گمراهى است و هر ضلالتى به آتش ختم مى‌شود،عبد الرّحمن بن سمره گويد:گفتم:اى رسول خدا!راه نجات را به من بنما،فرمود:اى سمره!هر گاه هواهاى نفسانى مختلف شد و آراء و عقايد متفرّق گرديد،بر تو باد كه همراه علىّ‌ بن أبى طالب باشى كه او امام امّت و خليفۀ من بر ايشان است و او فاروقى است كه به واسطۀ او بين حقّ‌ و باطل تميز مى‌دهند،هر كس از او بپرسد پاسخش را دهد و كسى كه از او هدايت جويد هدايتش فرمايد و كسى كه خواستار حقّ‌ باشد آن را نزد او مى‌يابد و كسى كه هدايت را بجويد نزد او بدان خواهد رسيد؛و هر كه بدو پناه برد ايمنش سازد و هر كس دامن او گيرد نجاتش دهد و هر كه از او پيروى كند هدايتش كند.اى پسر سمره!هر كه با او موافقت كند و او را دوست بدارد سالم خواهد بود و هر كه با او مخالفت كرده و دشمنى ورزد هلاك خواهد شد،اى پسر سمره!علىّ‌ از من است و روح او از روح من و طينت او از طينت من است و او برادر من است و من برادر اويم و او شوهر دخترم فاطمه سيّدۀ بانوان عالم از اوّلين و آخرين است و دو امام امّتم و دو سيّد جوانان بهشت حسن و حسين و نه تن از ائمّه از فرزندان حسين هستند و نهمين آنها قائم امّت من است كه زمين را پر از عدل و داد نمايد همچنان كه پر از ظلم و جور شده باشد….


إِنَّمَا فَسَّرْتَ اَلْقُرْآنَ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِكَ فَقَدْ هَلَكْتَ وَ أَهْلَكْتَ وَ إِنْ كُنْتَ قَدْ أَخَذْتَهُ مِنَ اَلرِّجَالِ فَقَدْ هَلَكْتَ وَ أَهْلَكْتَ

عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ زَيْدٍ اَلشَّحَّامِ قَالَ: دَخَلَ قَتَادَةُ بْنُ دِعَامَةَ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالَ يَا قَتَادَةُ أَنْتَ فَقِيهُ أَهْلِ اَلْبَصْرَةِ فَقَالَ هَكَذَا يَزْعُمُونَ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ بَلَغَنِي أَنَّكَ تُفَسِّرُ اَلْقُرْآنَ فَقَالَ لَهُ قَتَادَةُ نَعَمْ فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ بِعِلْمٍ تُفَسِّرُهُ أَمْ بِجَهْلٍ قَالَ لاَ بِعِلْمٍ فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَإِنْ كُنْتَ تُفَسِّرُهُ بِعِلْمٍ فَأَنْتَ أَنْتَ وَ أَنَا أَسْأَلُكَ قَالَ قَتَادَةُ سَلْ قَالَ أَخْبِرْنِي عَنْ قَوْلِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِي سَبَإٍ «وَ قَدَّرْنٰا فِيهَا اَلسَّيْرَ سِيرُوا فِيهٰا لَيٰالِيَ وَ أَيّٰاماً آمِنِينَ »  فَقَالَ قَتَادَةُ ذَلِكَ مَنْ خَرَجَ مِنْ بَيْتِهِ بِزَادٍ حَلاَلٍ وَ رَاحِلَةٍ وَ كِرَاءٍ حَلاَلٍ يُرِيدُ هَذَا اَلْبَيْتَ كَانَ آمِناً حَتَّى يَرْجِعَ إِلَى أَهْلِهِ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ نَشَدْتُكَ اَللَّهَ يَا قَتَادَةُ هَلْ تَعْلَمُ أَنَّهُ قَدْ يَخْرُجُ اَلرَّجُلُ مِنْ بَيْتِهِ بِزَادٍ حَلاَلٍ وَ رَاحِلَةٍ وَ كِرَاءٍ حَلاَلٍ يُرِيدُ هَذَا اَلْبَيْتَ فَيُقْطَعُ عَلَيْهِ اَلطَّرِيقُ فَتُذْهَبُ نَفَقَتُهُ وَ يُضْرَبُ مَعَ ذَلِكَ ضَرْبَةً فِيهَا اِجْتِيَاحُهُ قَالَ قَتَادَةُ اَللَّهُمَّ نَعَمْ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَيْحَكَ يَا قَتَادَةُ إِنْ كُنْتَ إِنَّمَا فَسَّرْتَ اَلْقُرْآنَ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِكَ فَقَدْ هَلَكْتَ وَ أَهْلَكْتَ وَ إِنْ كُنْتَ قَدْ أَخَذْتَهُ مِنَ اَلرِّجَالِ فَقَدْ هَلَكْتَ وَ أَهْلَكْتَ وَيْحَكَ يَا قَتَادَةُ ذَلِكَ مَنْ خَرَجَ مِنْ بَيْتِهِ بِزَادٍ وَ رَاحِلَةٍ وَ كِرَاءٍ حَلاَلٍ يَرُومُ هَذَا اَلْبَيْتَ عَارِفاً بِحَقِّنَا يَهْوَانَا قَلْبُهُ كَمَا قَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ: «فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ اَلنّٰاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ »  وَ لَمْ يَعْنِ اَلْبَيْتَ فَيَقُولَ إِلَيْهِ فَنَحْنُ وَ اَللَّهِ دَعْوَةُ إِبْرَاهِيمَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ اَلَّتِي مَنْ هَوَانَا قَلْبُهُ قُبِلَتْ حَجَّتُهُ وَ إِلاَّ فَلاَ يَا قَتَادَةُ فَإِذَا كَانَ كَذَلِكَ كَانَ آمِناً مِنْ عَذَابِ جَهَنَّمَ  قَالَ قَتَادَةُ لاَ جَرَمَ وَ اَللَّهِ لاَ فَسَّرْتُهَا إِلاَّ هَكَذَا فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَيْحَكَ يَا قَتَادَةُ إِنَّمَا يَعْرِفُ اَلْقُرْآنَ مَنْ خُوطِبَ بِهِ .

📚 الکافي – کیلنی ,  جلد۸  ,  صفحه۳۱۱ 

زيد شحام مى‌گويد:قتادة بن دعامه[يكى از مفسران بزرگ اهل سنّت] خدمت امام باقر عليه السّلام شرفياب شد.حضرت به او فرمود:اى قتاده!تو فقيه اهل بصره هستى‌؟عرض كرد:اين گونه مى‌پندارند.امام باقر عليه السّلام فرمود:به من خبر رسيده تو قرآن تفسير مى‌كنى‌؟قتاده گفت:آرى.امام باقر عليه السّلام فرمود:از روى علم و آگاهى تفسير مى‌كنى. يا از روى نادانى‌؟قتاده عرض كرد:خير،شايد از روى دانايى.امام باقر عليه السّلام فرمود:اگر از سر آگاهى تفسير مى‌كنى پس تو براى خود كسى هستى و من از تو پرسشى مى‌كنم.قتاده گفت:بپرسيد.امام عليه السّلام فرمود:به من بگو منظور از اين آيۀ سورۀ سبأ:« …وَ قَدَّرْنٰا فِيهَا اَلسَّيْرَ سِيرُوا فِيهٰا لَيٰالِيَ‌ وَ أَيّٰاماً آمِنِينَ‌  » چيست‌؟قتاده گفت:اين آيه در بارۀ كسى است كه از خانۀ خود به قصد زيارت خانۀ كعبه خارج شود و با خود توشه و مركب حلال بردارد و كرايه‌اش را از مال حلال بپردازد،اين همان كسى است كه در امان و آسايش است تا بازگشت به خانه خويش. امام باقر عليه السّلام فرمود:اى قتاده!تو را بخدا سوگند مى‌دهم آيا اين را هم مى‌دانى كه چه بسا مردى با توشه و مركب و كرايۀ حلال از خانۀ خويش به قصد زيارت خانۀ خدا خارج شود و به راهزن گرفتار آيد آن گونه كه هزينۀ راه او را بربايند و چنان او را بزنند كه به هلاكت رسد؟قتاده پاسخ داد:بخدا سوگند آرى.امام عليه السّلام فرمود:واى بر تو اى قتاده،اگر قرآن را از پيش خود تفسير كنى كه در اين صورت هم خود هلاك گشته‌اى و هم ديگران را به هلاكت كشانده‌اى،و اگر اين تفسير را از مردم گرفته‌اى باز هم خود به هلاكت رسيده‌اى و ايشان را هم به هلاكت رسانده‌اى واى بر تو اى قتاده،اين آيه در حق كسى است كه با توشه و مركب و كرايۀ حلال به قصد زيارت كعبه برون آيد و به حق ما آشنا باشد و در دل، عشق ما را داشته باشد چنان كه خداوند مى‌فرمايد:« …فَاجْعَلْ‌ أَفْئِدَةً‌ مِنَ‌ اَلنّٰاسِ‌ تَهْوِي إِلَيْهِمْ‌ »… و مقصود ابراهيم عليه السّلام زيارت كعبه نبود و گر نه مى‌گفت:«اليه».پس بخدا سوگند ماييم مقصود از دعاى ابراهيم عليه السّلام كه هر كه در دل هواى ما كند حج او پذيرفته است و الاّ خير. اى قتاده!هر كس چنين باشد در روز رستخيز از عذاب دوزخ ايمن باشد.قتاده گفت: از همين رو من هم آيه را اين چنين تفسير نمى‌كنم.امام عليه السّلام فرمود:واى بر تو اى قتاده، همانا قرآن را آن كسى فهمد كه به او خطاب شده.


عَنْ جَابِرٍ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : يَا جَابِرُ إِنَّ لِلْقُرْآنِ بَطْناً وَ لِلْبَطْنِ ظَهْراً ثُمَّ قَالَ يَا جَابِرُ وَ لَيْسَ شَيْءٌ أَبْعَدَ مِنْ عُقُولِ اَلرِّجَالِ مِنْهُ، إِنَّ اَلْآيَةَ لَتَنْزِلُ أَوَّلُهَا فِي شَيْءٍ وَ أَوْسَطُهَا فِي شَيْءٍ وَ آخِرُهَا فِي شَيْءٍ، وَ هُوَ كَلاَمٌ مُتَّصِلٌ يَتَصَرَّفُ عَلَى وُجُوهٍ .

📚  التفسير (عیاشی)  (معاصر با غیبت صغریِ حضرت صاحب الزمان علیه السلام) ,  جلد۱  ,  صفحه۱۱ 

ای جابر، قرآن دارای باطنی است که آن باطن نیز باطنی دارد و دارای ظاهری است که آن ظاهر نیز ظاهری دارد. ای جابر! هیچ چیز مانند قرآن از فهم و عقل انسان، دورتر نیست؛ زیرا ابتدای آیات قرآن در مورد یک موضوع و وسط آن در موضوع دیگر و آخر آن نیز در زمینه ای دیگر، نازل شده است؛ قرآن، کلام پیوسته ای است که به شکل های گوناگون درمی آید.


حَدَّثَنَا أَبُو اَلْحَسَنِ عَلِيُّ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ اَلْأَسْوَارِيُّ اَلْمُذَكِّرُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو يُوسُفَ أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ قَيْسٍ اَلسِّجْزِيُّ اَلْمُذَكِّرُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو يَعْقُوبَ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ خَشْرَمٍ قَالَ أَخْبَرَنَا عِيسَى عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ كَعْبٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : إِنَّمَا أَتَخَوَّفُ عَلَى أُمَّتِي مِنْ بَعْدِي ثَلاَثَ خِصَالٍ أَنْ يَتَأَوَّلُوا اَلْقُرْآنَ عَلَى غَيْرِ تَأْوِيلِهِ أَوْ يَتَّبِعُوا زَلَّةَ اَلْعَالِمِ أَوْ يَظْهَرَ فِيهِمُ اَلْمَالُ حَتَّى يَطْغَوْا وَ يَبْطَرُوا وَ سَأُنَبِّئُكُمُ اَلْمَخْرَجَ مِنْ ذَلِكَ أَمَّا اَلْقُرْآنُ فَاعْمَلُوا بِمُحْكَمِهِ وَ آمِنُوا بِمُتَشَابِهِهِ وَ أَمَّا اَلْعَالِمُ فَانْتَظِرُوا فَيْئَتَهُ وَ لاَ تَتَّبِعُوا زَلَّتَهُ وَ أَمَّا اَلْمَالُ فَإِنَّ اَلْمَخْرَجَ مِنْهُ شُكْرُ اَلنِّعْمَةِ وَ أَدَاءُ حَقِّهِ .

📚  الخصال  – صدوق ,  جلد۱  ,  صفحه۱۶۴  

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند : من بر امت خويش از سه چيز پس از خود بيمناك هستم:از آنكه قرآن را به غير از معنى و راه درست آن تفسير كنند يا آنكه از لغزش و انحراف علمای دينى پيروى كنند يا آنكه مال و دارايى در ميان آنان نمايان شود تا سركشى كنند.اما راجع به قرآن به محكمات آن عمل كنيد(شرح 1) و به متشابهات آن ايمان داشته باشيد (عمل نکنند) و اما راجع به عالم ، آزمايش کنید او را  و پيروى لغزش او مكنيد و راجع به خواستۀ جهان، نعمت است سپاس آن گزاريد و حق آن را ادا كنيد

شرح 1: ذر آیه 7 سوره آل عمران  موضع محکمات و متشابه کاملاً روشن شده : هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ۖ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ ۗ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ ۗ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ  یعنی : خداست که این کتاب را نازل کرد که بخشی از آن کتاب، آیات محکم است [که توسط راسخون در علم فهمیده میشوند ] آنها اصل و اساس کتاب اند، و بخشی دیگر آیات متشابه است [آیات متشابه ، کلماتش را هر عقلی به نفع خود نفسیر میکند الا راسخون در علم] ولی کسانی که در قلوبشان انحراف  است برای فتنه انگیزی و طلب تفسیرِ نادرست  [در پی به تردید انداختن مردم و گمراه کردن آنان هستند ] از آیات متشابه قرآن پیروی می کنند، و حال آنکه تفسیر واقعی و حقیقی آنها را جز خدا و راسخون در علم کسی نمی داند  . طبق احادیث اول این مقاله از رسول خدا و ائمه علیهم السلام  معلوم شد راسخون در علم که در این آیه شریفه آمده مقصود رسول خدا و ائمه علیهم السلام هستند و علم کتاب به آنها عطا شده و کسی غیر از آنها  نمیتواند این محکمات و متشابهات  را تشخیص دهد و خداوند خواسته کلید اسرار قرآن نزد آل محمد علیهم السلام باشد تا قرآن در کنار آل محمد علیهم السلام قرار داده شود و و فهم  قرآن بدون آل محمد علیهم السلام  گمراهی است  و تاریخ این را نشان داده  کسانی که گفتند کتاب خدا برای ما کافی است  داعش خون خوار از دلش بیرون  آمده و البته  این بحث بنده طبق همین عبارات این آیه شریفه است :  فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ  همین قرآن که کتاب هدایت است بدون راسخون در علم میشود کتاب گمراهانی همچون  فِي قُلُوبهم زیغ و یا فِي قُلوُبهم مَرَض …   پس بنابر این نتیجه میگیریم هر کس قرآن را از راسخون در علم که امروز احادیث تفسیری  آل محمد علیهم السلام است گرفت  هدایت می یابد و هر کس به رای خود قرآن را تفسیر کرد و یا به علمایی که با رای خود تفسیر میکنند مراجعه کند   طبق این آیات و احادیث  ، گمراه و هلاک شده است .


 

قال امیرالمؤمنین علیه السلام : … فَإِنَّهُ رُبَّ تَنْزِيلٍ يُشْبِهُ كَلاَمَ اَلْبَشَرِ وَ هُوَ كَلاَمُ اَللَّهِ وَ تَأْوِيلُهُ لاَ يُشْبِهُ كَلاَمَ اَلْبَشَرِ كَمَا لَيْسَ شَيْءٌ مِنْ خَلْقِهِ يُشْبِهُهُ كَذَلِكَ لاَ يُشْبِهُ فِعْلُهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى شَيْئاً مِنْ أَفْعَالِ اَلْبَشَرِ وَ لاَ يُشْبِهُ شَيْءٌ مِنْ كَلاَمِهِ كَلاَمَ اَلْبِشْرِ فَكَلاَمُ اَللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى صِفَتُهُ وَ كَلاَمُ اَلْبَشَرِ أَفْعَالُهُمْ فَلاَ تُشَبِّهْ كَلاَمَ اَللَّهِ بِكَلاَمِ اَلْبَشَرِ فَتَهْلِكَ…

📚  التوحيد  – صدوق  ,  جلد۱  ,  صفحه۲۵۴  

حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام  در حدیثی بلند فرمودند : …بسیاری از مواقع آیاتی هستند که شبیه کلام بشرند؛ در حالی که کلام خدا هستند و تأویل آن شبیه کلام بشر نیست، همان طور که هیچ یک از مخلوقاتش شبیه او نیست. هیچ یک از اعمال خداوند نیز مشابه اعمال بشر نیست و هیچ یک از کلمات خداوند نیز مانند کلام بشر نیست؛ زیرا کلام خداوند تبارک و تعالی صفت اوست و کلام بشر اعمال اوست، پس کلام خدا را به کلام بشر تشبیه نکن که در این صورت هلاک و گمراه خواهی شد…

{شرح : در این عالم بشری نگاه کنید  یک شعر فردوسی را  چطور هر کسی  بر اساس عقل خود تفسیر و تعبیر میکند و هر کسی  به گونه ای می فهمد  و حال آنکه کلام خداوند هیچ قیاسی نمیشود ب کلام بشر   چطور کسانی میخواهند کلام خداوند را  تفسیر کنند }


عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: لَيْسَ شَيْءٌ أَبْعَدَ مِنْ عُقُولِ اَلرِّجَالِ مِنْ تَفْسِيرِ اَلْقُرْآنِ ، إِنَّ اَلْآيَةَ يَنْزِلُ أَوَّلُهَا فِي شَيْءٍ وَ أَوْسَطُهَا فِي شَيْءٍ وَ آخِرُهَا فِي شَيْءٍ، ثُمَّ قَالَ: « إِنَّمٰا يُرِيدُ اَللّٰهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ اَلرِّجْسَ أَهْلَ اَلْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً»  مِنَ مِيلاَدِ  .

📚  التفسير (للعیاشی) استاد کلینی (معاصر با غیبت صغریِ حضرت صاحب الزمان علیه السلام) حدود سال 280 ه ق ,  جلد۱  ,  صفحه۱۷  

عیاشی، از زراره، از حضرت امام باقر العلوم علیه السلام روایت کرده است که فرمودند : هیچ چیز مانند تفسیر قرآن از فهم و عقل انسان ها دور نیست؛ زیرا ابتدای آیه قرآن در یک مورد نازل می شود و وسط آن در زمینه دیگر و آخر آن در موضوع دیگر نازل می شود. سپس فرمود: «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا» [خدا فقط می خواهد آلودگی را از شما اهل بیت (علیهم السلام) بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند] از آغاز جاهلیت.

{شرح : ببینید چقدر واضح فرموده اند ، آیات قرآن  اصلاً  با عقول بشر  قابل تفسیر نیست بلکه کسانی میتوانند  آیات  را بفهمند که خداوند آنها را از هر اشتباهی و آلودگی ، پاک و پاکیزه کرده یعنی راسخون در علم …  در ثانی  آنهایی که قرآن را با قرآن  میخواهند تفسیر کنند ، طبق این حدیث چطور میخواهند از اراده پروردگار خبردار شوند  که ابتدای آیه  و وسط آیه و آخر آیه  چطور و با چه منظوری نازل شده !!! }


عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) ، قَالَ: مَنْ فَسَّرَ اَلْقُرْآنَ بِرَأْيِهِ فَأَصَابَ لَمْ يُؤْجَرْ، وَ إِنْ أَخْطَأَ كَانَ إِثْمُهُ عَلَيْهِ

📚  التفسير (للعیاشی)  استاد کلینی حدود سال 280 ه ق ,  جلد۱  ,  صفحه۱۷ 


قَالَ رسول الله صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : مَن فَسّر الْقُرْآنِ بِرَأْيِهِ فَأَصَابَ فَقَدْ أَخْطَأ.

📚  تفسير الصافي – فیض کاشانی  ,  جلد۱  ,  صفحه۸  / وسائل الشیعة –  شیخ حر – ج۲۷ ص۲۰۵

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند : هر کس قرآن را به رای و نظر خود تفسیر کند اگر درست هم تفسیر کرده باشد  خطا کرده .


قَالَ رسول الله صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: مَنْ تَكَلَّمَ فِي اَلْقُرْآنِ بِرَأْيِهِ فَأَصَابَ فَقَدْ أَخْطَأَ .

📚  شیعه : منیة المرید في أدب المفید و المستفید  ,  جلد۱  ,  صفحه۳۶۹   سنی : صحيح التّرمذيّ  جلد 5 ص 199 كتاب التّفسير الباب الأوّل حديث 2952

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند : هر کس درباره آیات قرآن به رای و نظر خود تکلم کند اگر درست هم گفته باشد . خطا کرده .


از طریق سنی  برای دور باوران شیعه  :

عَنِ اَلتِّرْمِذِيِّ ، عَنِ اِبْنِ عَبَّاسٍ ، قَالَ: مَنْ قَالَ فِي اَلْقُرْآنِ بِرَأْيِهِ فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ اَلنَّارِ

هر كس قرآن را به رأى و عقل خود تفسير كند  نشیمنگاهش  جهنم است

📚 بحار الأنوار  – مجلسی ,  جلد۳۰  ,  صفحه۵۱۲ 


از کتب سنی ها برای دور باوران شیعه :   قال رسول الله صلی الله علیه و آله : من فسّر القرآن برأيه فقد كفر

📚 سنی  : صحيح الترمذي ج5- ص199 حديث 2953، و سنن أبي داود  حديث 3652، جامع البيان برقم 80، و نقله ابن الأثير في جامع الأصول حديث 469

📚  بحار الأنوار (ط – بيروت)، ج‏30، ص: 512

هر کسی که قرآن را به رای و نظر خود تفسیر کند کافر است .

 


 التوحيد  شیخ صدوق ,  جلد۱  ,  صفحه۲۵۴ 

ابو معمر سعدانى گويد:مردى به خدمت امير المؤمنين على بن ابى طالب عليه السّلام آمد و عرض كرد:«يا امير المؤمنين! من در كتاب منزل و فروفرستاده‌شدۀ خدا ترديد پيدا كرده‌ام.»امیرالمؤمنین  عليه السّلام به آن مرد فرمودند :«مادرت به عزايت بنشيند! چگونه در كتاب منزل خدا ترديد پيدا كرده‌اى‌؟.»گفت:«براى آن‌كه من كتاب خدا را چنان يافتم كه بعضى از آيات،بعض ديگر را تكذيب مى‌كند.پس چگونه در آن شك نكنم‌؟»على بن ابى طالب عليه السّلام فرمود:«برخى از آيات كتاب خدا بعض ديگر را تصديق مى‌كند و بعضى از آن،بعضى را تكذيب نمى‌كند،ولى به تو عقلى روزى نشده كه به آن سود و بهره ببرى و قرآن را بفهمی .پس مواردى از كتاب خدا را كه در آن شك كرده‌اى بياور و بيان كن.

{ آن مرد مطالب  خود را بیان کرد و در نهایت متوجه شد که فقط شخصی مثل امیرالمؤمنین علیه السلام است که میتواند از باطن و تفسیر آیات خبر داشته باشد و بفهمد }

»آن مرد عرض كرد:شنيدم كه خدا مى‌گويد: (فَالْيَوْمَ‌ نَنْسٰاهُمْ‌ كَمٰا نَسُوا لِقٰاءَ يَوْمِهِمْ‌ هٰذٰا)  و نيز گفته: (نَسُوا اَللّٰهَ‌ فَنَسِيَهُمْ‌ )  و گفته است: (وَ مٰا كٰانَ‌ رَبُّكَ‌ نَسِيًّا)  يكبار خبر مى‌دهد كه فراموش مى‌كند و بار ديگر خبر مى‌دهد كه فراموش نمى‌كند،اى امير مؤمنان!اين چگونه است‌؟»امير المؤمنين عليه السّلام فرمود:«باز در مورد هرچه كه در آن شك كرده‌اى،بياور!»عرض كرد:«و شنيدم خداوند مى‌گويد:«روزى كه روح و فرشتگان همه درحالى‌كه درپى هم مى‌ايستند،و هيچ‌كس سخن نگويد مگر كسى كه خداوند مهربان به او اجازه داده باشد و حق را گويد؛و در مورد ديگر گفته است:از آنان طلب نطق شود،پس بگويند:سوگند به خدا كه پروردگار ما است!ما مشرك نبوديم؛و در جاى ديگر فرموده است:در روز رستاخيز بعضى از شما برخى ديگر را كافر مى‌داند و بعضى از شما بعضى ديگر را لعنت مى‌كند؛و گفته است:به راستى اين‌كه(از احوال دوزخيان و سخنان آنان ذكر شد)هرآينه راست و درستى است جدال و نزاع اهل دوزخ كه با يكديگر گفت‌وگو مى‌كنند؛و گفته است:در پيش من منازعه و گفت‌وگو مكنيد و حال آنكه به راستى به سوى شما وعيد خود را از پيش فرستاده‌ام؛و گفته است:امروز بر دهانهاى آنان مهر مى‌گذاريم و دستها و پايهايشان به آنچه كه كسب مى‌كردند گواهى مى‌دهند.پس يك مرتبه خبر مى‌دهد كه ايشان سخن نمى‌گويند و يك مرتبه خبر مى‌دهد كه نطق نمى‌كنند مگر كسى كه خداوند مهربان اجازه داده و سخن صواب مى‌گويد و يك مرتبه خبر مى‌دهد كه خلق نطق نمى‌كنند و از گفتار ايشان مى‌گويد:به خدا كه پروردگار ماست!ما مشرك نبوديم و بار ديگر خبر مى‌دهد كه ايشان باهم مخاصمه و گفت‌وگو مى‌كنند.پس اى امير مؤمنان!اين امر چگونه درست است‌؟و چگونه در آنچه مى‌شنوى ترديد نكنم‌؟»
حضرت فرمود:«واى بر تو!آنچه را كه در آن شك كرده‌اى،بياور.»گفت:شنيدم خدا كه مى‌گويد: وُجُوهٌ‌ يَوْمَئِذٍ نٰاضِرَةٌ‌  در آن روز چهره‌هايى شاداب است و به پروردگارش مى‌نگرد و مى‌گويد: لاٰ تُدْرِكُهُ‌ اَلْأَبْصٰارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ‌ اَلْأَبْصٰارَ وَ هُوَ اَللَّطِيفُ‌ اَلْخَبِيرُ  چشم‌ها او را درنمى‌يابند و اوست كه ديدگان را درمى‌يابد و او لطيف و آگاه است.و مى‌گويد: وَ لَقَدْ رَآهُ‌ نَزْلَةً‌ أُخْرىٰ‌ *`عِنْدَ سِدْرَةِ‌ اَلْمُنْتَهىٰ‌  و قطعا او را بار ديگر ديده،نزديك سدرة المنتهى و مى‌گويد: يَوْمَئِذٍ لاٰ تَنْفَعُ‌ اَلشَّفٰاعَةُ‌ إِلاّٰ مَنْ‌ أَذِنَ‌ لَهُ‌ اَلرَّحْمٰنُ‌ وَ رَضِيَ‌ لَهُ‌ قَوْلاً*`يَعْلَمُ‌ مٰا بَيْنَ‌ أَيْدِيهِمْ‌ وَ مٰا خَلْفَهُمْ‌ وَ لاٰ يُحِيطُونَ‌ بِهِ‌ عِلْماً  در آن روز شفاعت سودى نبخشد مگر كسى را كه(خداى)رحمان اجازه دهد و سخنش براى او پسند باشد.آنچه را كه آنان در پيش دارند و آنچه را كه پشت‌سر گذاشته‌اند مى‌داند،حال آنكه ايشان بدان دانش ندارند.آنچه را كه ديدگان ببينند به حقيقت دانش به آن احاطه مى‌شود.پس اى امير مؤمنان!اين‌ها چگونه ممكن مى‌شود؟و چگونه در آنچه مى‌شنوى،ترديد نكنم‌؟»
حضرت فرمود:واى بر تو!آنچه را كه در آن ترديد دارى،بياور.گفت:شنيده‌ام خداوند تبارك و تعالى مى‌گويد:شايسته نيست كه خداوند با بشرى سخن گويد مگر به وحى يا از پس پردۀ(غيب)يا فرستاده‌اى فرستد تا به اذن خدا،هرچه او خواهد،وحى كند؛و مى‌گويد:و خدا با موسى آشكارا سخن گفت؛ و مى‌گويد:و پروردگارشان آن‌دو(آدم و حوّاء)را ندا داد؛و مى‌گويد:اى پيامبر!به زنانت و دخترانت بگو؛ و مى‌گويد:اى فرستاده!آنچه را كه به سوى تو از پروردگارت فروفرستاده شد،برسان؛اى امير مؤمنان! اين چگونه مى‌شود؟و چگونه در آنچه مى‌شنوى،ترديد نكنم‌؟»
حضرت فرمود:«واى بر تو!آنچه را كه در آن ترديد دارى،بياور.»گفت:«شنيده‌ام خداوند مى‌گويد:آيا براى او هم نامى مى‌دانى‌؟و گاهى انسان را شنوا،بينا،پادشاه و پروردگار مى‌نامد.از سويى ديگر خبر مى‌دهد كه او را نامهاى بسيار است كه اشتراك دارد و بار ديگر مى‌گويد:آيا براى او هم‌نامى مى‌دانى‌؟پس اى امير مؤمنان!اين چگونه مى‌شود؟و چگونه ترديد نكنم در آنچه مى‌شنوى‌؟»
حضرت فرمود:«واى بر تو!آنچه را كه در آن ترديد كرده‌اى،بياور.»گفت:«شنيدم خداوند مى‌گويد:و به سنگينى ذرّه‌اى در زمين و آسمان از پروردگار تو پنهان نيست و مى‌گويد:و خدا در روز رستاخيز به آنها نمى‌نگرد و آنها را پاكيزه نمى‌سازد»و مى‌گويد:«هرگز،چگونه به آنها نظر مى‌كند كه آنها در آن روز از پروردگارشان محجوب هستند.چگونه به آنها نظر مى‌كند كسى كه از آنها محجوب است‌؟و اى امير مؤمنان!اين چگونه مى‌شود؟و چگونه در آنچه مى‌شنوى،ترديد نكنم.»
حضرت فرمود:«واى بر تو!آنچه را كه در آن ترديد دارى،بياور.»گفت:«شنيدم خداوند مى‌گويد:آيا از كسى كه در آسمان است ايمن شده‌ايد كه شما را به زمين فروبرد،پس ناگاه آن زمين پيوسته اضطراب داشته باشد تا شما را به زير افكند و مى‌گويد:خداى مهربان بر عرش استيلا يافته است؛و مى‌گويد:و او همان خدايى است كه در آسمانها و زمين خداست كه نهان و آشكار شما را مى‌داند و مى‌گويد:او ظاهر و باطن است و مى‌گويد:در هرجا كه باشيد،او با شماست و مى‌گويد:ما از رگ گردن به شما نزديكتريم.پس اى امير مؤمنان!اين چگونه مى‌شود؟و چگونه شك نكنم در آنچه مى‌شنوى‌؟»
حضرت فرمود:«واى بر تو!آنچه را كه در آن شك كرده‌اى،بيان كن.»گفت:«شنيده‌ام خداوند مى‌گويد: وَ جٰاءَ رَبُّكَ‌ وَ اَلْمَلَكُ‌ صَفًّا صَفًّا  و پروردگارت و فرشته(ها)صف در صف مى‌آيند.و مى‌گويد: و هرآينه به حقيقت وقتى كه آمديد تنها بوديد(نه مال با شما است،نه فرزند،نه خدم،نه حشم،نه يار و نه مددكار)چنانكه در اوّل بار شما را آفريده‌ايم.و مى‌گويد:انتظار دارند كه خدا با ملائكه در پرده‌هاى ابر بر آنها نازل شود.و مى‌گويد:آيا انتظار دارند فرشتگان(يا ملائكه عذاب)يا پروردگار تو،يا بعضى از نشانه هاى پروردگار تو بيايد؟روزى كه بعضى از نشانه‌هاى پروردگار تو بيايد هيچ نفسى را ايمانش سود ندهد. اگر پيش از اين ايمان نياورده يا در ايمانش كسب خير نكرده باشد.پس يك‌بار مى‌گويد:روزى پروردگار تو مى‌آيد و بار ديگر مى‌گويد:روزى كه برخى از آيات پروردگارت مى‌آيد.اى امير مؤمنان!اين چگونه مى‌شود؟و چگونه در آنچه مى‌شنوى شك نكنم‌؟»
حضرت فرمود:«واى بر تو!آنچه را كه در آن شك كرده‌اى،بياور.»گفت:«شنيدم خداوند مى‌گويد: بلكه آنان به ملاقات پروردگارشان كافرند»و مؤمنان را ياد كرده،مى‌گويد:آنان كه گمان دارند كه ملاقات كنندگان پروردگار خويش‌اند و آنان به سوى او باز خواهند گشت،و مى‌گويد:درودشان در روزى كه او را ديدار مى‌كنند سلام است.كه او را ملاقات مى‌كنند،سلام است و مى‌گويد:هركه در اميد ديدار خدا باشد به راستى مدّتى كه خدا مقرّر فرموده،آمدنى است و مى‌گويد:پس هركس اميدوار ديدار پروردگار خود باشد پس بايستى كارى را كه شايسته و پسنديدۀ خدا است،انجام دهد.پس يك‌بار خبر مى‌دهد كه آنان او را ملاقات مى‌كنند و به لقاى او مى‌رسند.و بار ديگر مى‌گويد:ديدگان او را درك نكنند و او ديدگان را درمى‌يابد و بار ديگر مى‌گويد:از نظر علمى به او احاطه ندارند.پس اى امير مؤمنان!اين چگونه امكان دارد؟و چگونه در آنچه مى‌شنوى،شك نكنم‌؟»
حضرت فرمود:«واى بر تو!آنچه را كه در آن شك كرده‌اى،بياور.»گفت:«شنيدم خداوند مى‌گويد: و گناهكاران آتش دوزخ را مى‌بينند پس گمان مى‌كنند كه در آن خواهند افتاد و مى‌گويد:در آن روز خداوند،جزاى آنها را به طور كامل مى‌دهد كه سزاوار و درخور ايشان باشد و بدانند كه خدا،همان حق آشكار است و مى‌گويد:به خدا گمان مختلف مى‌برند.پس يك‌بار خبر مى‌دهد كه گمان دارند و بار ديگر خبر مى‌دهد كه آنان علم دارند و مى‌دانند و ظن،همان شك است.پس اى امير مؤمنان!اين چگونه مى‌شود؟و چگونه در آنچه مى‌شنوى،شك نكنم‌؟»
حضرت فرمود:«واى بر تو!آنچه را كه در آن شك كرده‌اى،بياور.»گفت:«شنيدم خداوند مى‌گويد:
و ما ترازوى عدل را براى روز قيامت خواهيم نهاد و ستمى به هيچ كسى نخواهد شد و مى‌گويد:پس در روز قيامت هيچ وزن و ارزشى براى آنان نخواهيم داد و مى‌گويد:پس اينان وارد بهشت مى‌شوند و بى‌حساب روزى داده مى‌شوند و مى‌گويد:و ميزان و سنجيدن(اعمال)در آن روز حق است.پس آنان كه در آن ميزان(كارهاى)او سنگين بود.پس اينان البتّه رستگار خواهند بود.و آنان كه در آن سبك‌وزن بودند، پس آنان،كسانى هستند كه به سبب اين به آيات ما ستم نمودند به خودشان زيان رسانيدند.پس اى امير مؤمنان!اين چگونه مى‌شود؟و چگونه در چيزى كه مى‌شنوى،شك نكنم‌؟»
حضرت فرمود:«واى بر تو!آنچه را كه در آن شك كرده‌اى،بياور.»گفت:«خداوند مى‌گويد:بگو فرشتۀ مرگ-كه به شما موكّل شده-همۀ شما را فرامى‌گيرد و شما به سوى پروردگار خويش بازگردانيده مى‌شويد؛و مى‌گويد:خداوند در هنگام مردن جانها را قبض مى‌كند و مى‌ميراند و مى‌گويد:فرستادگان ما او را مى‌ميرانند و آنان كوتاهى نمى‌كنند؛و مى‌گويد:كسانى كه چون فرشتگان،پاكيزه(از شرك)قبض روحشان كنند؛و مى‌گويد:كسانى را كه فرشتگان درحالى‌كه بر نفسهاى خود ستمكارند قبض‌روحشان مى‌كنند.پس اى امير مؤمنان!اين چگونه مى‌شود؟و چگونه در آنچه مى‌شنوى شك نكنم.و به طور حتم اگر به من رحم نكنى و سينه‌ام را در آنچه اميد دارم به دست تو جارى شود،براى من نگشايى،هلاك خواهم شد.پس اگر پروردگار عالم حق است و كتاب خدا حق است و رسولان حق هستند،به حقيقت من هلاك شده و زيان كرده‌ام.و اگر رسولان باطلند،بر من باكى نيست و نجات يافته‌ام.»
على عليه السّلام فرمود:«پاك و پاكيزه است پروردگار ما،پاك و پاكيزه است و به برترى بزرگى،متبارك و متعالى است.گواهى مى‌دهيم كه او دائمى است كه زايل نمى‌شود و هميشه خواهد بود و در او شك نمى‌كنيم و چيزى همانند او نيست و او شنواى بينا است و اين‌كه كتاب خدا حق است و رسولان حق‌اند و پاداش و كيفر حق است.پس اگر فزونى ايمان به تو روزى شود،يا از آن محروم شوى بى‌ترديد آن به دست خداست.اگر بخواهد به تو روزى كند و اگر بخواهد تو را از آن محروم سازد،ليكن به زودى آنچه را كه در آن شك كرده‌اى،به تو مى‌آموزم«و لا قوة إلاّ باللّه».پس اگر خدا به تو خير و خوبى اراده كند،تو را به علمش اعلام فرمايد و ثابت بدارد و اگر آن شرّ و بدى باشد،گمراه و هلاك شوى.
امّا اين‌كه خداوند مى‌فرمايد: نَسُوا اَللّٰهَ‌ فَنَسِيَهُمْ‌  تنها مقصود خداوند اين است كه آنها خدا را در دنيا فراموش كردند،به طاعتش عمل نكردند،پس خداوند آنها را در آخرت فراموش كرد.يعنى براى آنان در ثوابش چيزى را قرار نداد.پس آنان فراموش شده از خير هستند.همچنين است تفسير قول خدا: فَالْيَوْمَ‌ نَنْسٰاهُمْ‌ كَمٰا نَسُوا لِقٰاءَ يَوْمِهِمْ‌ هٰذٰا  كه مقصود از نسيان و فراموشى اين است كه به آنان پاداش ندهد،چنانكه به دوستان خود پاداش بدهد،همانهايى كه در دار دنيا مطيع(فرمان او)و به ياد او بودند آنگاه كه به او و رسولانش ايمان آوردند و در پنهانى از او ترسيدند.
و امّا گفتار خدا: وَ مٰا كٰانَ‌ رَبُّكَ‌ نَسِيًّا  به راستى پروردگار ما-كه به برترى بزرگى بلند و والا است- كسى نيست كه فراموش كند و بى‌خبر باشد،بلكه او نگاهدار داناست.گاهى عرب در مورد نسيان مى‌گويد: قد نسينا فلان فلا يذكرنا(فلانى ما را فراموش كرده و ما را ياد نمى‌كند)يعنى او براى ما خيرى را نمى‌خواهد و ما را به آن ياد نمى‌كند.آيا آنچه را كه خداوند فرموده،فهميدى‌؟عرض كرد:«آرى،اندوه را از من بردى،خدا اندوه را از تو ببرد و گره‌اى را از من گشودى،خداوند مزد تو را بزرگ گرداند.»
حضرت فرمود:«و امّا گفتار خدا: يَوْمَ‌ يَقُومُ‌ اَلرُّوحُ‌ وَ اَلْمَلاٰئِكَةُ‌ صَفًّا لاٰ يَتَكَلَّمُونَ‌ إِلاّٰ مَنْ‌ أَذِنَ‌ لَهُ‌ اَلرَّحْمٰنُ‌ وَ قٰالَ‌ صَوٰاباً  و گفتار ديگرش: وَ اَللّٰهِ‌ رَبِّنٰا مٰا كُنّٰا مُشْرِكِينَ‌  و سخن ديگرى كه: يَوْمَ‌ اَلْقِيٰامَةِ‌ يَكْفُرُ بَعْضُكُمْ‌ بِبَعْضٍ‌ وَ يَلْعَنُ‌ بَعْضُكُمْ‌ بَعْضاً  و گفتار ديگر: إِنَّ‌ ذٰلِكَ‌ لَحَقٌّ‌ تَخٰاصُمُ‌ أَهْلِ‌ اَلنّٰارِ  و گفتار ديگر: لاٰ تَخْتَصِمُوا لَدَيَّ‌ وَ قَدْ قَدَّمْتُ‌ إِلَيْكُمْ‌ بِالْوَعِيدِ  و گفتار ديگر: اَلْيَوْمَ‌ نَخْتِمُ‌ عَلىٰ‌ أَفْوٰاهِهِمْ‌ وَ تُكَلِّمُنٰا أَيْدِيهِمْ‌ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ‌ بِمٰا كٰانُوا يَكْسِبُونَ‌  به راستى كه اين،در چند ايستگاه از ايستگاه‌هاى آن روز است كه مقدارش پنجاه هزار سال مى‌باشد،خداوند در آن روز آفريدگان را در ايستگاه‌هايى-كه متفرّق باشند-جمع مى‌كند و با يكديگر سخن گويند و براى همديگر آمرزش خواهند و اين گروه،همان كسانى هستند كه در دنيا از پيروان اهل حق بودند و از آنان اطاعت كرده بودند و اهل معاصى همانهايى(هستند)كه دشمنى از ايشان ظاهر شده و يكديگر را بر ستم و كينه‌توزان در دنيا يارى كرده‌اند،گردنكشان و ضعيفان را لعن مى‌كنند كه برخى،برخى ديگر را كافر مى‌داند و يكديگر را لعن مى‌كنند و كفر در اين آيه(به معناى)برائت و بى‌زارى است.مى‌فرمايد:بعضى از آنها از بعض ديگر بيزارى جويد و نظير اين آيه در سورۀ ابراهيم آمده كه خداوند از شيطان حكايت فرمود،كه گويد:به راستى كه من كفر ورزيدم و بيزار شدم به آنچه پيش از اين مرا به آن شريك ساختيد و سخن ابراهيم خليل الرحمان كه:به شما كفر ورزيديم يعنى از شما بيزارى جستيم.آنگاه در جايگاه ديگر اجتماع مى‌كنند و در آنجا مى‌گريند كه اگر صداهاى آنها براى اهل دنيا آشكار شود،همۀ خلايق زندگى خويش را فراموش مى‌كنند و دلهايشان شكافته مى‌شود، مگر آنچه خدا خواهد.پس پيوسته آنان خون مى‌گريند.آنگاه در جايگاه ديگر اجتماع كنند كه در آن جايگاه از آنان درخواست مى‌شود كه سخن گويند.آنان مى‌گويند: وَ اَللّٰهِ‌ رَبِّنٰا مٰا كُنّٰا مُشْرِكِينَ‌ .
بعد از آن،خدا مهر بر دهانهاى آنان مى‌گذارد و از دستها،پاها و پوستهايشان مى‌خواهد كه سخن گويند و آنها را گويا مى‌كند.پس آنها به هر گناهى كه از ايشان سر زده گواهى مى‌دهند.بعد از آن مهر را از دهانهايشان بردارد و آنها به اعضاى خويش گويند:چرا بر ضدّ ما گواهى داديد؟در پاسخ گويند:خدايى كه هرچيزى را گويا كرده،ما را گويا كرده است.
بعد از آن در جايگاه ديگر اجتماع مى‌كنند و از آنان مى‌خواهند كه سخن گويند.آنان از يكديگر مى‌گريزند.پس همين است معناى سخن خدا:روزى كه مرد از برادر،مادر،پدر،زن و پسران خود مى‌گريزد.پس از آنان،سخن مى‌خواهند و آنان سخن نمى‌گويند مگر كسى كه خداى رحمان به او اذن دهد و سخن صواب گويد.از اين‌رو فرستادگان خدا-صلوات اللّه عليهم- برمى‌خيزند و در اين جايگاه گواهى مى‌دهند و اين است معناى قول خدا كه مى‌فرمايد:«پس چگونه وقتى كه از هر گروهى از امّتهاى گذشته،گواهى بياوريم(و آن پيامبران آنان است)و تو را بياوريم بر اين گروه تا بر آنان گواهى دهى.
بعد از آن در جايگاه ديگر اجتماع مى‌كنند كه در آن مقام محمّد صلّى اللّه عليه و آله است،و آن مقام محمود و جايگاه پسنديده‌اى است.پس آن حضرت صلّى اللّه عليه و آله بر خدا درود فرستد به گونه‌اى كه پيش از او كسى بر او چنين حمدى نگفته است.آنگاه بر همۀ فرشتگان درود فرستد،پس فرشته‌اى نمى‌ماند مگر آنكه محمّد صلّى اللّه عليه و آله بر او درود فرستد.سپس بر رسولان درود فرستد،به گونه‌اى كه هيچ‌كس بمانند آن حضرت صلّى اللّه عليه و آله بر ايشان درود نگفته است.بعد از آن بر هر مرد و زن مؤمن درود فرستد و از صدّيقان و شهيدان آغاز مى‌كند آنگاه به صالحان مى‌رسد.پس اهل آسمانها و اهل زمين او را حمد و ستايش كنند و اين است معناى سخن خدا:شايد پروردگارت تو را به مقام پسنديده‌اى برانگيزد.پس خوشا به حال كسى كه او را در اين مقام بهره‌اى باشد و واى بر كسى كه او را در اين مقام،نصيبى نباشد.
بعد از آن در جايگاه ديگرى اجتماع مى‌كنند و بعضى از آنان از بعضى ديگر بهره تحويل مى‌گيرند و همه اين جايگاه‌ها پيش از حساب است و آنگاه كه حساب آغاز شود هر انسانى به آنچه در پيش اوست مشغول شود.ما بركت آن روز را از خدا مى‌خواهيم.»آن مرد عرض كرد:«اندوه را از من بردى،خداوند اندوه تو را كم كند،اى امير مؤمنان!و گره‌اى را از من گشودى.خدا پاداش تو را بزرگ گرداند.»
حضرت عليه السّلام فرمود:«و امّا سخن خدا: وُجُوهٌ‌ يَوْمَئِذٍ نٰاضِرَةٌ‌ *`إِلىٰ‌ رَبِّهٰا نٰاظِرَةٌ‌  و سخن ديگرش: لاٰ تُدْرِكُهُ‌ اَلْأَبْصٰارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ‌ اَلْأَبْصٰارَ  و گفتار ديگرش: وَ لَقَدْ رَآهُ‌ نَزْلَةً‌ أُخْرىٰ‌ *`عِنْدَ سِدْرَةِ‌ اَلْمُنْتَهىٰ‌  و سخن ديگر: يَوْمَئِذٍ لاٰ تَنْفَعُ‌ اَلشَّفٰاعَةُ‌ إِلاّٰ مَنْ‌ أَذِنَ‌ لَهُ‌ اَلرَّحْمٰنُ‌ وَ رَضِيَ‌ لَهُ‌ قَوْلاً*`يَعْلَمُ‌ مٰا بَيْنَ‌ أَيْدِيهِمْ‌ وَ مٰا خَلْفَهُمْ‌ وَ لاٰ يُحِيطُونَ‌ بِهِ‌ عِلْماً.
همان‌گونه است كه بيان مى‌شود كه منظور از وُجُوهٌ‌ يَوْمَئِذٍ نٰاضِرَةٌ‌ *`إِلىٰ‌ رَبِّهٰا نٰاظِرَةٌ‌  در جايگاهى است كه دوستان خداى عزّ و جلّ‌،بعد از فراغت از حساب‌رسى به آن مى‌رسند و آن چشمه‌اى است كه «حيوان»ناميده مى‌شود.پس در آن چشمه غسل مى‌كنند و از آن مى‌آشامند و چهره‌هايشان باطراوت مى‌شود و از روشنى چهره‌هايشان همچون آفتاب،تابان مى‌شود و هر خاشاك و نقصان و شكستگى(كه مراد از آنها كثافات و عيوبى است كه لازمۀ بشريّت است)از ايشان برطرف مى‌شود.بعد از آن فرمان داده مى‌شوند كه وارد بهشت شوند.بنابراين،از اين مقام به سوى پروردگار خود مى‌نگرند كه چگونه آنها را پاداش مى‌دهد و به وسيلۀ آن وارد بهشت مى‌شوند،و اين تفسير سخن خدا است كه خازنان بهشت-كه رضوان و پيروان اويند-به آنان سلام مى‌دهند و مى‌گويند:سلامتى و ايمنى(و تحيّت و رحمت از جانب خدا)بر شما باد،پاك و پاكيزه شديد.پس درآييد در حالتى كه جاودان هستيد.»
هنگام ورود به بهشت و نگاه به آنچه پروردگارشان به آنان وعده فرموده بود،يقين پيدا مى‌كنند، و اين است معناى سخن خدا: إِلىٰ‌ رَبِّهٰا نٰاظِرَةٌ‌  كه مقصود تنها نظر به سوى پاداش اوست.و امّا قول او كه: لاٰ تُدْرِكُهُ‌ اَلْأَبْصٰارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ‌ اَلْأَبْصٰارَ  پس آن،همان‌گونه است كه فرمود:ديدگان او را در نيابند يعنى خيالها به او احاطه نمى‌كنند و او ديدگان را دريابد يعنى او به آنها احاطه دارد و او لطيف و خبير است.و اين،مدح و ستايشى است كه پروردگار ما خود را-كه متبارك و متعالى و به برترى بزرگى پاك و مقدّس است-مدح نموده و به آن ستوده است.به واقع وقتى موسى عليه السّلام از حمد خدا پرسيد،اين بر زبانش جارى شد: رَبِّ‌ أَرِنِي أَنْظُرْ إِلَيْكَ‌  و اين درخواست عظيمى بود و به اين جهت از او بازخواست شد.پس خدا فرمود:هرگز مرا در دنيا نبينى،تا بميرى و در آخرت مرا ببينى،ولى اگر بخواهى كه مرا در دنيا ببينى به سوى آن كوه نظر كن،اگر در جايگاهش آرام گرفت مرا خواهى ديد.پس خداوند بعضى از آيات خود را آشكار نمود و پروردگار ما به آن كوه تجلّى فرمود،در نتيجه آن كوه پاره‌پاره و ريزريز شد و موسى بى‌هوش شد [يعنى مرد كه كيفر او مرگ بود]سپس خدا او را زنده كرد و برانگيخت و توبه‌اش را پذيرفت و موسى گفت:پاك و منزّهى تو!من توبه كردم و من نخستين مؤمن هستم.يعنى نخستين مؤمنى هستم كه از ايشان به تو ايمان آوردم كه تو هرگز ديده نمى‌شوى.و گفتار آن جناب: وَ لَقَدْ رَآهُ‌ نَزْلَةً‌ أُخْرىٰ‌ *`عِنْدَ سِدْرَةِ‌ اَلْمُنْتَهىٰ‌  يعنى محمّد صلّى اللّه عليه و آله او را در سدرة المنتهى جايى كه هيچ آفريده‌اى از آفريدگان خداى تعالى از آن نمى‌گذرد ديده است و سخن خدا در آخر آيه: مٰا زٰاغَ‌ اَلْبَصَرُ وَ مٰا طَغىٰ‌ *`لَقَدْ رَأىٰ‌ مِنْ‌ آيٰاتِ‌ رَبِّهِ‌ اَلْكُبْرىٰ‌  جبرئيل عليه السّلام را درصورتى‌كه دارد دو مرتبه ديد،اين مرتبه و مرتبه ديگر،به اين بيان كه:آفرينش جبرئيل عليه السّلام بزرگ است.چرا او از جملۀ روحانيان است كه خلق و صفت آنها را كسى درنيابد،مگر خدا كه پروردگار جهانيان است.
و سخن خدا: يَوْمَئِذٍ لاٰ تَنْفَعُ‌ اَلشَّفٰاعَةُ‌ إِلاّٰ مَنْ‌ أَذِنَ‌ لَهُ‌ اَلرَّحْمٰنُ‌ وَ رَضِيَ‌ لَهُ‌ قَوْلاً*`يَعْلَمُ‌ مٰا بَيْنَ‌ أَيْدِيهِمْ‌ وَ مٰا خَلْفَهُمْ‌ وَ لاٰ يُحِيطُونَ‌ بِهِ‌ عِلْماً  يعنى آفريدگان از روى دانش به خداوند احاطه پيدا نمى‌كنند،چرا كه او بر ديده‌هاى قلبها پوشش قرار داده،پس هيچ فهمى به چگونگى او راه نيابد و هيچ قلبى او را به حدود و اندازه‌ها ثابت نكند.پس او را وصف مكن مگر آن‌گونه كه او خود را توصيف كرده كه:همانند او چيزى نيست و او شنواى بيناست،او اول است و آخر،ظاهر است و باطن و خالق است و بارى و مصوّرى است كه چيزها را آفريد،پس چيزى از چيزها مانند او نيست،متبارك و برتر است.»آن مرد گفت:«اندوه را از من بردى،خدا اندوه را از تو ببرد،و گره‌اى را از من گشودى پس خدا پاداش تو را بزرگ فرمايد،اى امير مؤمنان!»
حضرت فرمود:«اما سخن خدا: وَ مٰا كٰانَ‌ لِبَشَرٍ أَنْ‌ يُكَلِّمَهُ‌ اَللّٰهُ‌ إِلاّٰ وَحْياً أَوْ مِنْ‌ وَرٰاءِ حِجٰابٍ‌ أَوْ يُرْسِلَ‌ رَسُولاً فَيُوحِيَ‌ بِإِذْنِهِ‌ مٰا يَشٰاءُ  و سخن ديگرش: وَ كَلَّمَ‌ اَللّٰهُ‌ مُوسىٰ‌ تَكْلِيماً  و سخن ديگر: وَ نٰادٰاهُمٰا رَبُّهُمٰا  و سخن ديگرش: يٰا آدَمُ‌ اُسْكُنْ‌ أَنْتَ‌ وَ زَوْجُكَ‌ اَلْجَنَّةَ‌ ، * اى آدم!با زنت(حوا)در بهشت ساكن شو.»(به آن تفصيلى است كه بيان مى‌شود و ظاهر آن است كه آيۀ آخر از پرسش آن مرد افتاده باشد،زيرا آن در پرسش مذكور نيست)
حضرت مى‌فرمايد:«امّا سخن خدا كه:«شايسته نيست بشرى با خدا سخن گويد مگر به وحى…»و آن نمى‌شود مگر از پس پرده،يا فرستاده‌اى را بفرستد پس به اذن خدا،سوى او آنچه را كه خدا خواهد،وحى كند خدا-كه تبارك و تعالى و به برترى بزرگى،برتر است-چنين فرموده است.گاهى پيامبر چنين بود كه از فرستادگان آسمان به سويش وحى مى‌شد.پس فرستادگان آسمان به فرستادگان زمين مى‌رسانيدند،و گاهى كلام در بين فرستادگان اهل زمين و خدا بود بى‌آنكه كلامى را با فرستادگان اهل آسمان بفرستد،و رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود:«اى جبرئيل!آيا پروردگار خود را ديده‌اى‌؟»جبرئيل عرض كرد:پروردگار من ديده نمى‌شود.رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود:پس وحى را از كجا فرامى‌گيرى‌؟عرض كرد:آن را از اسرافيل فرامى‌گيرم. فرمود:اسرافيل آن را از كجا فرامى‌گيرد؟عرض كرد:آن را از فرشته‌اى كه برتر از اوست و از روحانيان است،فرا مى‌گيرد.فرمود:آن فرشته از كجا فرامى‌گيرد؟عرض كرد:در دلش افكنده مى‌شود».پس اين وحى است و آن كلام خدا.و كلام خدا يك‌گونه نيست.از جملۀ آن،موردى است كه خدا به آن با فرستادگان سخن گفته است و از جمله آن موردى است كه خدا آن را در دلهاى آنان انداخته و از جمله موردى است كه در خواب مى‌بينند كه آن را به رسولان نموده و از آن است وحى و تنزيلى كه تلاوت كرده و خوانده مى‌شود.پس آن كلام خدا است.از اين‌رو به آنچه از كلام خدا براى تو وصف كردم بسنده كن،چرا كه معناى كلام خدا به يك نوع نيست،زيرا كه از جمله آن موردى است كه فرستادگان آسمان به فرستادگان زمين مى‌رسانند.»آن مرد عرض كرد:«اندوه را از من بردى، خداوند اندوه را از تو ببرد،و گره‌اى را از من گشودى.پس خدا پاداش تو را بزرگ فرمايد.اى امير مؤمنان!»
و حضرت فرمود:«امّا سخن خدا:آيا براى او همنامى مى‌دانى‌؟تأويلش اين است كه آيا كسى را مى‌دانى كه-جز خداى تبارك و تعالى-نامش«اللّه»باشد؟،(چرا كه از جملۀ آثار سطوت الهى،غيرت او است كه هيچ‌يك از شرك‌ورزان نيز معبود خود را«اللّه»نناميده‌اند،بلكه«اله»گفته‌اند).پس بپرهيز از آنكه قرآن را به رأى خود تفسير كنى،تا آن را بفهمى و از دانشمندان فراگيرى،زيرا چه بسا تنزيلى است كه به سخن آدميان مى‌ماند و آن كلام خداست و تأويلش به سخن آدميان نمى‌ماند.چنانكه چيزى از خلق خدا به او شبيه نيست.همچنين كار خداوند تبارك و تعالى به چيزى از كردارهاى آدميان نمى‌ماند،و چيزى از كلامش به سخن آدميان نمى‌ماند،پس كلام خدا،صفت اوست و سخن آدميان كردارهاى آنهاست.از اين‌رو كلام خدا را به سخن آدميان تشبيه مكن كه هلاك و گمراه مى‌شوى.»آن مرد عرض كرد:«اندوه را از من بردى،خداوند اندوه را از تو ببرد و گره‌اى از من گشودى پس خدا پاداش تو را بزرگ فرمايد،اى امير مؤمنان!»
و حضرت عليه السّلام فرمود:«سخن خدا: وَ مٰا يَعْزُبُ‌ عَنْ‌ رَبِّكَ‌ مِنْ‌ مِثْقٰالِ‌ ذَرَّةٍ‌ فِي اَلْأَرْضِ‌ وَ لاٰ فِي اَلسَّمٰاءِ  همچنين است.پروردگار ما كه چيزى از او دور و پنهان نمى‌ماند و چگونه چنين باشد كسى كه همۀ چيزها را آفريده،نداند چه چيزى را آفريده و حال آن‌كه او آفريدگار داناست.»گفتار خدا: لاٰ يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ‌ يَوْمَ‌ اَلْقِيٰامَةِ‌  خبر مى‌دهد كه خير و خوبى به آنان نمى‌رساند و گاهى عرب مى‌گويد:«به خدا سوگند!فلانى به سوى ما نظر نمى‌كند.»فقط‍‌ مقصودشان اين است كه از جانب او خوبى به ما نمى‌رسد.پس در اينجا اين نوع نظر خدا نسبت به بندگانش است،پس نظرش به سوى آنان بر ايشان رحمت است.و امّا سخن خدا: كَلاّٰ إِنَّهُمْ‌ عَنْ‌ رَبِّهِمْ‌ يَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ‌  فقط‍‌ مقصود اين است كه در روز قيامت آنها از ثواب پروردگار خويش محجوبند.آن مرد گفت:«اندوه از من بردى خدا اندوه از تو ببرد و گره‌اى را از من گشودى پس خدا پاداش تو را بزرگ گرداند.»
حضرت فرمود و امّا آيۀ أَ أَمِنْتُمْ‌ مَنْ‌ فِي اَلسَّمٰاءِ أَنْ‌ يَخْسِفَ‌ بِكُمُ‌ اَلْأَرْضَ‌ فَإِذٰا هِيَ‌ تَمُورُ  و آيۀ وَ هُوَ اَللّٰهُ‌ فِي اَلسَّمٰاوٰاتِ‌ وَ فِي اَلْأَرْضِ‌  و سخن ديگرش: اَلرَّحْمٰنُ‌ عَلَى اَلْعَرْشِ‌ اِسْتَوىٰ‌  و گفتار ديگرش: وَ هُوَ مَعَكُمْ‌ أَيْنَ‌ مٰا كُنْتُمْ‌  و سخن ديگرش: وَ نَحْنُ‌ أَقْرَبُ‌ إِلَيْهِ‌ مِنْ‌ حَبْلِ‌ اَلْوَرِيدِ،  پس همچنين است خداوند تبارك و تعالى.درحالى‌كه پاك و پاكيزه است.او برتر از آن است از او واقع شود آنچه از آفريدگان واقع مى‌شود و او لطيف و آگاه است.او بزرگوارتر و بزرگتر از آن است كه چيزى از آنچه بر خلقش فرود مى‌آيد،بر او فرود آيد.او كسى است كه علمش بر عرش استيلا دارد.شاهد هر نجوا و رازگويى است و بر هرچيزى وكيل است.او آسان‌كننده هرچيزى و تدبيركنندۀ همۀ چيزهاست،خداوند از آن‌كه بر عرش خود باشد،برتر است.
حضرت فرمود و امّا آيۀ وَ جٰاءَ رَبُّكَ‌ وَ اَلْمَلَكُ‌ صَفًّا صَفًّا  و سخن ديگرش: وَ لَقَدْ جِئْتُمُونٰا فُرٰادىٰ‌ كَمٰا خَلَقْنٰاكُمْ‌ أَوَّلَ‌ مَرَّةٍ‌  و سخن ديگرش: هَلْ‌ يَنْظُرُونَ‌ إِلاّٰ أَنْ‌ يَأْتِيَهُمُ‌ اَللّٰهُ‌ فِي ظُلَلٍ‌ مِنَ‌ اَلْغَمٰامِ‌ وَ اَلْمَلاٰئِكَةُ‌  و آيۀ هَلْ‌ يَنْظُرُونَ‌ إِلاّٰ أَنْ‌ تَأْتِيَهُمُ‌ اَلْمَلاٰئِكَةُ‌ أَوْ يَأْتِيَ‌ رَبُّكَ‌ أَوْ يَأْتِيَ‌ بَعْضُ‌ آيٰاتِ‌ رَبِّكَ‌  پس به راستى كه اين حق است چنانكه خدا فرموده است و او را آمدنى همچون آمدن خلايق نيست و من به تو اعلام كردم كه چه بسا چيزى از كتاب خدا است كه تأويلش غير تنزيل آن است و به سخن آدميان نمى‌ماند و به زودى تو را از بخشى از آن آگاه خواهم ساخت و براى تو كافى خواهد بود،ان شاء اللّه.از همين قبيل است سخن ابراهيم عليه السّلام كه[گفت]:به راستى كه من به سوى پروردگار خود خواهم رفت به زودى مرا(به راه راست)هدايت خواهد نمود.پس(منظور از)رفتن او به سوى پروردگارش،توجّه او عبادت و اجتهاد و قربتا إلى الله،به سوى اوست.
آيا نمى‌بينى كه تأويلش غير از تنزيل آن است‌؟و فرمود:آهن را فروفرستاديم درحالى‌كه در آن خطرى سختى است كه مقصود سلاح و غير آن است.و سخن ديگر او: هَلْ‌ يَنْظُرُونَ‌ إِلاّٰ أَنْ‌ تَأْتِيَهُمُ‌ اَلْمَلاٰئِكَةُ‌  به محمّد صلّى اللّه عليه و آله از مشركان و منافقانى كه خدا و رسولش را استجابت نكرد خبر مى‌دهد و مى‌فرمايد:«آيا جز اين انتظار دارند كه فرشتگان به سوى آنان بيايد»آن‌گونه كه خدا و رسولش را استجابت نكردند أَوْ يَأْتِيَ‌ رَبُّكَ‌ أَوْ يَأْتِيَ‌ بَعْضُ‌ آيٰاتِ‌ رَبِّكَ‌  كه مقصود آمدن عذاب براى آنها در دنيا است،چنان‌كه گذشتگان را عذاب كرده.پس اين خبرى است كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله را به آن خبر مى‌دهد.بعد از آن مى‌فرمايد: يَوْمَ‌ يَأْتِي بَعْضُ‌ آيٰاتِ‌ رَبِّكَ‌ لاٰ يَنْفَعُ‌ نَفْساً إِيمٰانُهٰا لَمْ‌ تَكُنْ‌ آمَنَتْ‌ مِنْ‌ قَبْلُ‌ أَوْ كَسَبَتْ‌ فِي إِيمٰانِهٰا خَيْراً  يعنى پيش از آنكه اين آيه و نشانه بيايد و اين آيه و نشانه،همان طلوع آفتاب از جانب مغرب است كه مقصود،آن است كه كافى است كه صاحبان عقلهاى خالص و خردها و عقول بازدارنده بدانند كه آنگاه كه پرده برداشته شود آنچه را كه وعده داده مى‌شوند،ببيند.
در آيۀ ديگرى فرمود:پس از آنجا كه تصور نمى‌كردند خداوند بر آنان درآورد يعنى عذاب را بر ايشان فرستاد.و همچنين است آمدنش به بناهاى آنان،خداوند فرمود:پس خدا،بناهاى آنان را از جانب ستونها-كه بناها بر آنها بود-آمد(كه متحرك و متزلزل شدند).پس آمدن خدا به بناهاى آنان از ستونها،فرستادن عذاب براى آنهاست.
همچنين است آنچه خداوند تبارك و تعالى از امر جهان آخرت توصيف و آموزش فرموده است كه امورش در آن روز جارى مى‌شود،روزى كه مقدارش پنجاه هزار سال است.چنان‌كه امورش در دنيا جارى مى‌شود و پنهان نمى‌شود.با غروب كنندگان(كه پنهان مى‌شوند)غروب نمى‌كند و پنهان نمى‌شود.پس به آنچه در اين مورد براى تو وصف كردم كه در سينه‌ات از آنچه خداى عزّ و جلّ‌ در كتاب خويش وصف فرموده جولان زده،اكتفا كن و كلام او را چون سخن آدميان قرار مده.چرا كه او بزرگتر،كريم‌تر،عزيزتر،متبارك و برتر از آن است كه وصف‌كنندگان او را وصف كنند،مگر به آنچه خودش را به آن در سخن خويش وصف فرمود كه: لَيْسَ‌ كَمِثْلِهِ‌ شَيْ‌ءٌ وَ هُوَ اَلسَّمِيعُ‌ اَلْبَصِيرُ.»
آن مرد عرض كرد:«اى امير مؤمنان!اندوه را از من بردى،خدا اندوه را از تو ببرد و گرهى را از من گشودى.»
حضرت فرمود آيۀ بَلْ‌ هُمْ‌ بِلِقٰاءِ رَبِّهِمْ‌ كٰافِرُونَ‌  و خداوند مؤمنان را يادآور شده كه آنان:كسانى هستند كه گمان دارند كه پروردگار خود را ملاقات مى‌كنند.و قول خدا دربارۀ غير آنان كه:تا روزى كه او را ملاقات كنند به آنچه خلف كردند با خدا آنچه را كه به او وعده داده بودند آيۀ فَمَنْ‌ كٰانَ‌ يَرْجُوا لِقٰاءَ رَبِّهِ‌ فَلْيَعْمَلْ‌ عَمَلاً صٰالِحاً  و سخن او: بَلْ‌ هُمْ‌ بِلِقٰاءِ رَبِّهِمْ‌ كٰافِرُونَ‌  مقصود بعث است.خداوند بعث و برانگيختن از قبرها،ديدن خود ناميده است،و همچنين مؤمنان را ذكر كرده،كسانى كه گمان دارند كه پروردگار خود را ملاقات مى‌كنند يعنى يقين دارند كه آنان مبعوث و محشور مى‌شوند و محاسبه مى‌شوند و با پاداش و عقاب جزا داده خواهند شد و گمان در اينجا به معناى يقين-به خصوص-است و همچنين سخن خدا كه: فَمَنْ‌ كٰانَ‌ يَرْجُوا لِقٰاءَ رَبِّهِ‌ فَلْيَعْمَلْ‌ عَمَلاً صٰالِحاً  و آيۀ مَنْ‌ كٰانَ‌ يَرْجُوا لِقٰاءَ اَللّٰهِ‌ فَإِنَّ‌ أَجَلَ‌ اَللّٰهِ‌ لَآتٍ‌  يعنى كسى كه ايمان داشته باشد به اين‌كه برانگيخته مى‌شود كه خدا او را زنده خواهد كرد.پس به راستى كه وعدۀ خدا-از ثواب و عقاب-آينده است.پس لقا،در اينجا به معناى ديدن نيست بلكه لقا،همان برانگيخته شدن است.پس معناى آنچه در كتاب خدا از«لقاى او»آمده بفهم،چرا كه منظور او بعث و برانگيختن است.و همچنين منظور آيۀ تَحِيَّتُهُمْ‌ يَوْمَ‌ يَلْقَوْنَهُ‌ سَلاٰمٌ‌  اين است كه ايمان از دلهاى ايشان زايل نمى‌شود،در روزى كه مبعوث مى‌شوند.» آن مرد عرض كرد:«اى امير مؤمنان!اندوه را از دل من بردى،خدا اندوه را از تو ببرد و گره‌اى را از من گشودى.»
حضرت فرمود:«آيۀ وَ رَأَى اَلْمُجْرِمُونَ‌ اَلنّٰارَ فَظَنُّوا أَنَّهُمْ‌ مُوٰاقِعُوهٰا  يعنى يقين كردند كه آنان در آن داخل خواهند شد.و امّا قول خدا(بر وجه حكايت) إِنِّي ظَنَنْتُ‌ أَنِّي مُلاٰقٍ‌ حِسٰابِيَهْ‌  مى‌گويد:من يقين كردم كه مبعوث و محاسبه مى‌شوم و همين‌گونه است سخن ديگرش: يُوَفِّيهِمُ‌ اَللّٰهُ‌ دِينَهُمُ‌ اَلْحَقَّ‌ وَ يَعْلَمُونَ‌ أَنَّ‌ اَللّٰهَ‌ هُوَ اَلْحَقُّ‌ اَلْمُبِينُ‌  و امّا گفتار او در حق منافقان كه: وَ تَظُنُّونَ‌ بِاللّٰهِ‌ اَلظُّنُونَا  پس اين ظنّ‌،ظنّ‌ شك و ظنّ‌ به معناى يقين نيست.و اين،دو ظنّ‌ است:يكى ظنّ‌ شك و ديگرى ظنّ‌ يقين.پس آنچه از امر معاد و قيامت باشد،ظنّ‌ يقين است و آنچه از امر دنيا باشد آن ظنّ‌ شك است.پس آنچه را كه برايت تفسير كردم،بفهم!»
آن مرد عرض كرد:«اى امير مؤمنان!اندوه را از من بردى،خدا اندوه را از تو ببرد.»
حضرت فرمود:امّا آيۀ وَ نَضَعُ‌ اَلْمَوٰازِينَ‌ اَلْقِسْطَ‍‌ لِيَوْمِ‌ اَلْقِيٰامَةِ‌ فَلاٰ تُظْلَمُ‌ نَفْسٌ‌ شَيْئاً  همان ترازوى عدالت است كه خلايق در روز رستاخيز به وسيلۀ آن بازخواست مى‌شوند.خداوند خلق را-بعضى از آنها را از بعضى ديگر-به وسيله ترازوها جزا مى‌دهد.در حديث ديگرى آمده:ترازوها،همان پيامبران و اوصياى عليهم السّلام ايشان هستند.و آيۀ در روز رستاخيز براى آنان ترازويى كه عملها را به آن بسنجند برپا نمى‌كنيم»،چرا كه اين آيه مخصوص جماعتى است.و آيۀ فَأُولٰئِكَ‌ يَدْخُلُونَ‌ اَلْجَنَّةَ‌ يُرْزَقُونَ‌ فِيهٰا بِغَيْرِ حِسٰابٍ‌  به راستى كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود:خداى عزّ و جلّ‌ فرموده:دوستى من-يا كرامت من-واجب شد براى كسى كه به جهت كارش از من بترسد و به جهت جلال من با دوستانم دوستى كند.همانا چهره‌هاى آنان در روز قيامت نورانى خواهد شد،درحالى‌كه بر منبرهايى از نور باشند و جامه‌هاى سبز بر تن كنند.عرض شد:«اى پيامبر خدا!آنان چه كسانى هستند؟»فرمود:«گروهى كه نه پيامبرانند و نه شهيدان،و ليكن به جهت اطاعت از خدا با دوستان خدا دوستى كرده‌اند و بى‌حساب وارد بهشت مى‌شوند.از خداوند مى‌خواهيم كه به رحمت خويش ما را از آنان قرار دهد.»و آيۀ«پس هركس ترازوهايش سنگين باشد و هركس ترازوهايش سبك باشد».مقصود همان حساب است كه خوبيها و بديها سنجيده مى‌شود و خوبيها سنگينى ترازو و بديها سبكى آن است.»
و آيۀ قُلْ‌ يَتَوَفّٰاكُمْ‌ مَلَكُ‌ اَلْمَوْتِ‌ اَلَّذِي وُكِّلَ‌ بِكُمْ‌ …  و سخن ديگرش: اَللّٰهُ‌ يَتَوَفَّى اَلْأَنْفُسَ‌ حِينَ‌ مَوْتِهٰا  و سخن ديگرش: تَوَفَّتْهُ‌ رُسُلُنٰا وَ هُمْ‌ لاٰ يُفَرِّطُونَ‌  و سخن ديگرش: اَلَّذِينَ‌ تَتَوَفّٰاهُمُ‌ اَلْمَلاٰئِكَةُ‌ ظٰالِمِي أَنْفُسِهِمْ‌  و سخن ديگرش: اَلَّذِينَ‌ تَتَوَفّٰاهُمُ‌ اَلْمَلاٰئِكَةُ‌ طَيِّبِينَ‌ يَقُولُونَ‌ سَلاٰمٌ‌ عَلَيْكُمْ‌  به راستى كه خداوند كارها را آنگونه كه خواهد سامان مى‌دهد.به هر وضعى كه بخواهد و از خلق خويش هركه را خواهد،به آنچه خواهد مى‌گمارد.خداوند،ملك الموت را به افراد خاصّى از خلق خود كه مى‌خواهد مى‌گمارد و فرستادگان خود از فرشتگان را براى افراد خاصى از خلق خود كه مى‌خواهد مأمور مى‌كند و فرشتگانى كه خدا آنها را ناميده براى جماعت خاصى از خلق خود كه مى‌خواسته مأمور مى‌كند. او همۀ امور را به هر وضع كه بخواهد،سامان مى‌دهد و اين‌گونه نيست كه صاحب علم بتواند همۀ علم را براى همۀ مردم بيان كند،زيرا،بعضى از آنان قوى و بعضى ديگر ضعيف‌اند و به جهت آن‌كه بعضى از دانش‌ها قابل تحمل و بعضى دانش‌ها قابل تحمل نيست،مگر كسى كه خدا حمل آن را براى او آسان و او را بر آن يارى كند.تنها همين براى تو بس است كه بدانى،خدا،همان زنده‌كننده و ميراننده است و بدانى كه او به دست هركه خواهد از خلق خويش-از فرشتگانش و غير آنان را-مى‌ميراند.»
آن مرد عرض كرد:«اى امير مؤمنان!اندوه را از من بردى.خدا مسلمانان را به وسيلۀ تو بهره‌مند گرداند.» على عليه السّلام به آن مرد فرمود:«اگر آن‌گونه هستى كه خدا سينه‌ات را به وسيلۀ آنچه براى تو بيان كردم گشاده است،تو-به حق آن خدايى كه دانه را شكافته و بندگان را آفريده است-از جملۀ مؤمنان راستين هستى.»
آن مرد عرض كرد:«اى امير مؤمنان!چگونه بدانم كه من از جملۀ مؤمنان راستين هستم يا نه‌؟» حضرت فرمود:«اين را نمى‌داند،مگر كسى كه خدا او را بر زبان پيامبر صلّى اللّه عليه و آله اعلام كرده باشد و رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله براى او بهشت را گواهى داده باشد،يا خداوند به او شرح صدر داده است تا آنچه در كتابهايى است كه خدا آنها را بر رسولان و پيامبران فروفرستاده است،بداند.»آن مرد عرض كرد:«اى امير مؤمنان! كيست كه توان اين را داشته باشد؟»فرمود:«كسى كه خدا سينه‌اش را گشاده و به او به جهت آن توفيق داده است.پس بر تو باد كه در نهان و آشكار براى خدا عمل كنى كه هيچ‌چيزى نيست كه با عمل برابرى كند.»

حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ اَلْحَسَنِ اَلْقَطَّانُ قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ بَكْرِ بْنِ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ حَبِيبٍ قَالَ حَدَّثَنِي أَحْمَدُ بْنُ يَعْقُوبَ بْنِ مَطَرٍ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ بْنِ عَبْدِ اَلْعَزِيزِ اَلْأَحْدَبُ اَلْجُنْدُ بِنَيْسَابُورَ قَالَ وَجَدْتُ فِي كِتَابِ أَبِي بِخَطِّهِ حَدَّثَنَا طَلْحَةُ بْنُ يَزِيدَ عَنْ عُبَيْدِ اَللَّهِ بْنِ عُبَيْدٍ عَنْ أَبِي مَعْمَرٍ اَلسَّعْدَانِيِّ : أَنَّ رَجُلاً أَتَى أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقَالَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ إِنِّي قَدْ شَكَكْتُ فِي كِتَابِ اَللَّهِ اَلْمُنْزَلِ قَالَ لَهُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ ثَكِلَتْكَ أُمُّكَ وَ كَيْفَ شَكَكْتَ فِي كِتَابِ اَللَّهِ اَلْمُنْزَلِ قَالَ لِأَنِّي وَجَدْتُ اَلْكِتَابَ يُكَذِّبُ بَعْضُهُ بَعْضاً فَكَيْفَ لاَ أَشُكُّ فِيهِ فَقَالَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِنَّ كِتَابَ اَللَّهِ لَيُصَدِّقُ بَعْضُهُ بَعْضاً وَ لاَ يُكَذِّبُ بَعْضُهُ بَعْضاً وَ لَكِنَّكَ لَمْ تُرْزَقْ عَقْلاً تَنْتَفِعُ بِهِ فَهَاتِ مَا شَكَكْتَ فِيهِ مِنْ كِتَابِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ لَهُ اَلرَّجُلُ إِنِّي وَجَدْتُ اَللَّهَ يَقُولُ – فَالْيَوْمَ نَنْسٰاهُمْ كَمٰا نَسُوا لِقٰاءَ يَوْمِهِمْ هٰذٰا وَ قَالَ أَيْضاً نَسُوا اَللّٰهَ فَنَسِيَهُمْ وَ قَالَ وَ مٰا كٰانَ رَبُّكَ نَسِيًّا فَمَرَّةً يُخْبِرُ أَنَّهُ يَنْسَى وَ مَرَّةً يُخْبِرُ أَنَّهُ لاَ يَنْسَى فَأَنَّى ذَلِكَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ قَالَ هَاتِ مَا شَكَكْتَ فِيهِ أَيْضاً قَالَ وَ أَجِدُ اَللَّهَ يَقُولُ – يَوْمَ يَقُومُ اَلرُّوحُ وَ اَلْمَلاٰئِكَةُ صَفًّا لاٰ يَتَكَلَّمُونَ إِلاّٰ مَنْ أَذِنَ لَهُ اَلرَّحْمٰنُ وَ قٰالَ صَوٰاباً وَ قَالَ وَ اِسْتُنْطِقُوا فَقَالُوا – وَ اَللّٰهِ رَبِّنٰا مٰا كُنّٰا مُشْرِكِينَ وَ قَالَ يَوْمَ اَلْقِيٰامَةِ يَكْفُرُ بَعْضُكُمْ بِبَعْضٍ وَ يَلْعَنُ بَعْضُكُمْ بَعْضاً وَ قَالَ إِنَّ ذٰلِكَ لَحَقٌّ تَخٰاصُمُ أَهْلِ اَلنّٰارِ وَ قَالَ لاٰ تَخْتَصِمُوا لَدَيَّ وَ قَدْ قَدَّمْتُ إِلَيْكُمْ بِالْوَعِيدِ وَ قَالَ نَخْتِمُ عَلىٰ أَفْوٰاهِهِمْ وَ تُكَلِّمُنٰا أَيْدِيهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمٰا كٰانُوا يَكْسِبُونَ فَمَرَّةً يُخْبِرُ أَنَّهُمْ يَتَكَلَّمُونَ وَ مَرَّةً يُخْبِرُ أَنَّهُمْ لاٰ يَتَكَلَّمُونَ إِلاّٰ مَنْ أَذِنَ لَهُ اَلرَّحْمٰنُ وَ قٰالَ صَوٰاباً وَ مَرَّةً يُخْبِرُ أَنَّ اَلْخَلْقَ لاَ يَنْطِقُونَ وَ يَقُولُ عَنْ مَقَالَتِهِمْ وَ اَللّٰهِ رَبِّنٰا مٰا كُنّٰا مُشْرِكِينَ وَ مَرَّةً يُخْبِرُ أَنَّهُمْ يَخْتَصِمُونَ فَأَنَّى ذَلِكَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ كَيْفَ لاَ أَشُكُّ فِيمَا تَسْمَعُ قَالَ هَاتِ وَيْحَكَ مَا شَكَكْتَ فِيهِ قَالَ وَ أَجِدُ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ – وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نٰاضِرَةٌ `إِلىٰ رَبِّهٰا نٰاظِرَةٌ وَ يَقُولُ لاٰ تُدْرِكُهُ اَلْأَبْصٰارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ اَلْأَبْصٰارَ وَ هُوَ اَللَّطِيفُ اَلْخَبِيرُ وَ يَقُولُ وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرىٰ. `عِنْدَ سِدْرَةِ اَلْمُنْتَهىٰ وَ يَقُولُ يَوْمَئِذٍ لاٰ تَنْفَعُ اَلشَّفٰاعَةُ إِلاّٰ مَنْ أَذِنَ لَهُ اَلرَّحْمٰنُ وَ رَضِيَ لَهُ قَوْلاً. `يَعْلَمُ مٰا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ مٰا خَلْفَهُمْ وَ لاٰ يُحِيطُونَ بِهِ عِلْماً وَ مَنْ أَدْرَكَهُ اَلْأَبْصَارُ فَقَدْ أَحَاطَ بِهِ اَلْعِلْمُ [عِلْماً] فَأَنَّى ذَلِكَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ كَيْفَ لاَ أَشُكُّ فِيمَا تَسْمَعُ قَالَ هَاتِ أَيْضاً وَيْحَكَ مَا شَكَكْتَ فِيهِ – قَالَ وَ أَجِدُ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَقُولُ – وَ مٰا كٰانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اَللّٰهُ إِلاّٰ وَحْياً أَوْ مِنْ وَرٰاءِ حِجٰابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولاً فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مٰا يَشٰاءُ وَ قَالَ وَ كَلَّمَ اَللّٰهُ مُوسىٰ تَكْلِيماً وَ قَالَ وَ نٰادٰاهُمٰا رَبُّهُمٰا وَ قَالَ يٰا أَيُّهَا اَلنَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوٰاجِكَ وَ بَنٰاتِكَ وَ قَالَ يٰا أَيُّهَا اَلرَّسُولُ بَلِّغْ مٰا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ فَأَنَّى ذَلِكَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ كَيْفَ لاَ أَشُكُّ فِيمَا تَسْمَعُ قَالَ هَاتِ وَيْحَكَ مَا شَكَكْتَ فِيهِ قَالَ وَ أَجِدُ اَللَّهَ جَلَّ ثَنَاؤُهُ يَقُولُ – هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا وَ قَدْ يُسَمَّى اَلْإِنْسَانُ سَمِيعاً بَصِيراً وَ مَلِكاً وَ رَبّاً فَمَرَّةً يُخْبِرُ بِأَنَّ لَهُ أَسَامِيَ كَثِيرَةً مُشْتَرَكَةً وَ مَرَّةً يَقُولُ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا فَأَنَّى ذَلِكَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ كَيْفَ لاَ أَشُكُّ فِيمَا تَسْمَعُ قَالَ هَاتِ وَيْحَكَ مَا شَكَكْتَ فِيهِ قَالَ وَجَدْتُ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَقُولُ – وَ مٰا يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقٰالِ ذَرَّةٍ فِي اَلْأَرْضِ وَ لاٰ فِي اَلسَّمٰاءِ وَ يَقُولُ وَ لاٰ يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ اَلْقِيٰامَةِ وَ لاٰ يُزَكِّيهِمْ وَ يَقُولُ كَلاّٰ إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ يَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ كَيْفَ يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ مَنْ يُحْجَبُ عَنْهُمْ وَ أَنَّى ذَلِكَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ كَيْفَ لاَ أَشُكُّ فِيمَا تَسْمَعُ قَالَ هَاتِ أَيْضاً وَيْحَكَ مَا شَكَكْتَ فِيهِ قَالَ وَ أَجِدُ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ – أَ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي اَلسَّمٰاءِ أَنْ يَخْسِفَ بِكُمُ اَلْأَرْضَ فَإِذٰا هِيَ تَمُورُ وَ قَالَ اَلرَّحْمٰنُ عَلَى اَلْعَرْشِ اِسْتَوىٰ وَ قَالَ – وَ هُوَ اَللّٰهُ فِي اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ فِي اَلْأَرْضِ يَعْلَمُ سِرَّكُمْ وَ جَهْرَكُمْ وَ قَالَ وَ اَلظّٰاهِرُ وَ اَلْبٰاطِنُ وَ قَالَ وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مٰا كُنْتُمْ وَ قَالَ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ اَلْوَرِيدِ فَأَنَّى ذَلِكَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ كَيْفَ لاَ أَشُكُّ فِيمَا تَسْمَعُ قَالَ هَاتِ أَيْضاً وَيْحَكَ مَا شَكَكْتَ فِيهِ قَالَ وَ أَجِدُ اَللَّهَ جَلَّ ثَنَاؤُهُ يَقُولُ – وَ جٰاءَ رَبُّكَ وَ اَلْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا وَ قَالَ وَ لَقَدْ جِئْتُمُونٰا فُرٰادىٰ كَمٰا خَلَقْنٰاكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ قَالَ هَلْ يَنْظُرُونَ إِلاّٰ أَنْ يَأْتِيَهُمُ اَللّٰهُ فِي ظُلَلٍ مِنَ اَلْغَمٰامِ وَ اَلْمَلاٰئِكَةُ وَ قَالَ هَلْ يَنْظُرُونَ إِلاّٰ أَنْ تَأْتِيَهُمُ اَلْمَلاٰئِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آيٰاتِ رَبِّكَ يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آيٰاتِ رَبِّكَ لاٰ يَنْفَعُ نَفْساً إِيمٰانُهٰا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمٰانِهٰا خَيْراً فَمَرَّةً يَقُولُ يَوْمَ يَأْتِيَ رَبُّكَ وَ مَرَّةً يَقُولُ يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آيٰاتِ رَبِّكَ – فَأَنَّى ذَلِكَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ كَيْفَ لاَ أَشُكُّ فِيمَا تَسْمَعُ قَالَ هَاتِ وَيْحَكَ مَا شَكَكْتَ فِيهِ قَالَ وَ أَجِدُ اَللَّهَ جَلَّ جَلاَلُهُ يَقُولُ – بَلْ هُمْ بِلِقٰاءِ رَبِّهِمْ كٰافِرُونَ وَ ذَكَرَ اَلْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ – اَلَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاٰقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَيْهِ رٰاجِعُونَ وَ قَالَ تَحِيَّتُهُمْ يَوْمَ يَلْقَوْنَهُ سَلاٰمٌ وَ قَالَ مَنْ كٰانَ يَرْجُوا لِقٰاءَ اَللّٰهِ فَإِنَّ أَجَلَ اَللّٰهِ لَآتٍ وَ قَالَ فَمَنْ كٰانَ يَرْجُوا لِقٰاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صٰالِحاً فَمَرَّةً يُخْبِرُ أَنَّهُمْ يَلْقَوْنَهُ وَ مَرَّةً أَنَّهُ لاٰ تُدْرِكُهُ اَلْأَبْصٰارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ اَلْأَبْصٰارَ وَ مَرَّةً يَقُولُ وَ لاٰ يُحِيطُونَ بِهِ عِلْماً فَأَنَّى ذَلِكَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ كَيْفَ لاَ أَشُكُّ فِيمَا تَسْمَعُ قَالَ هَاتِ وَيْحَكَ مَا شَكَكْتَ فِيهِ قَالَ وَ أَجِدُ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَقُولُ – وَ رَأَى اَلْمُجْرِمُونَ اَلنّٰارَ فَظَنُّوا أَنَّهُمْ مُوٰاقِعُوهٰا وَ قَالَ يَوْمَئِذٍ يُوَفِّيهِمُ اَللّٰهُ دِينَهُمُ اَلْحَقَّ وَ يَعْلَمُونَ أَنَّ اَللّٰهَ هُوَ اَلْحَقُّ اَلْمُبِينُ وَ قَالَ وَ تَظُنُّونَ بِاللّٰهِ اَلظُّنُونَا فَمَرَّةً يُخْبِرُ أَنَّهُمْ يَظُنُّونَ وَ مَرَّةً يُخْبِرُ أَنَّهُمْ يَعْلَمُونَ وَ اَلظَّنُّ شَكٌّ فَأَنَّى ذَلِكَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ كَيْفَ لاَ أَشُكُّ فِيمَا تَسْمَعُ قَالَ هَاتِ مَا شَكَكْتَ فِيهِ قَالَ وَ أَجِدُ اَللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ – وَ نَضَعُ اَلْمَوٰازِينَ اَلْقِسْطَ لِيَوْمِ اَلْقِيٰامَةِ فَلاٰ تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً وَ قَالَ فَلاٰ نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ اَلْقِيٰامَةِ وَزْناً وَ قَالَ فَأُولٰئِكَ يَدْخُلُونَ اَلْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهٰا بِغَيْرِ حِسٰابٍ وَ قَالَ وَ اَلْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ اَلْحَقُّ – فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوٰازِينُهُ فَأُولٰئِكَ هُمُ اَلْمُفْلِحُونَ. `وَ مَنْ خَفَّتْ مَوٰازِينُهُ فَأُولٰئِكَ اَلَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ بِمٰا كٰانُوا بِآيٰاتِنٰا يَظْلِمُونَ فَأَنَّى ذَلِكَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ كَيْفَ لاَ أَشُكُّ فِيمَا تَسْمَعُ قَالَ هَاتِ وَيْحَكَ مَا شَكَكْتَ فِيهِ – قَالَ وَ أَجِدُ اَللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ – قُلْ يَتَوَفّٰاكُمْ مَلَكُ اَلْمَوْتِ اَلَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلىٰ رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ وَ قَالَ اَللّٰهُ يَتَوَفَّى اَلْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِهٰا وَ قَالَ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنٰا وَ هُمْ لاٰ يُفَرِّطُونَ وَ قَالَ اَلَّذِينَ تَتَوَفّٰاهُمُ اَلْمَلاٰئِكَةُ طَيِّبِينَ وَ قَالَ اَلَّذِينَ تَتَوَفّٰاهُمُ اَلْمَلاٰئِكَةُ ظٰالِمِي أَنْفُسِهِمْ فَأَنَّى ذَلِكَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ كَيْفَ لاَ أَشُكُّ فِيمَا تَسْمَعُ وَ قَدْ هَلَكْتُ إِنْ لَمْ تَرْحَمْنِي وَ تَشْرَحْ لِي صَدْرِي فِيمَا عَسَى أَنْ يَجْرِيَ ذَلِكَ عَلَى يَدَيْكَ فَإِنْ كَانَ اَلرَّبُّ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى حَقّاً وَ اَلْكِتَابُ حَقّاً وَ اَلرُّسُلُ حَقّاً فَقَدْ هَلَكْتُ وَ خَسِرْتُ وَ إِنْ تَكُنِ اَلرُّسُلُ بَاطِلاً فَمَا عَلَيَّ بَأْسٌ وَ قَدْ نَجَوْتُ فَقَالَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قُدُّوسٌ رَبُّنَا قُدُّوسٌ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عُلُوّاً كَبِيراً نَشْهَدُ أَنَّهُ هُوَ اَلدَّائِمُ اَلَّذِي لاَ يَزُولُ وَ لاَ نَشُكُّ فِيهِ وَ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَ هُوَ اَلسَّمِيعُ اَلْبَصِيرُ وَ أَنَّ اَلْكِتَابَ حَقٌّ وَ اَلرُّسُلَ حَقٌّ وَ أَنَّ اَلثَّوَابَ وَ اَلْعِقَابَ حَقٌّ فَإِنْ رُزِقْتَ زِيَادَةَ إِيمَانٍ أَوْ حُرِمْتَهُ فَإِنَّ ذَلِكَ بِيَدِ اَللَّهِ إِنْ شَاءَ رَزَقَكَ وَ إِنْ شَاءَ حَرَمَكَ ذَلِكَ وَ لَكِنْ سَأُعَلِّمُكَ مَا شَكَكْتَ فِيهِ وَ لاٰ قُوَّةَ إِلاّٰ بِاللّٰهِ فَإِنْ أَرَادَ اَللَّهُ بِكَ خَيْراً أَعْلَمَكَ بِعِلْمِهِ وَ ثَبَّتَكَ وَ إِنْ يَكُنْ شَرّاً ضَلَلْتَ وَ هَلَكْتَ أَمَّا قَوْلُهُ نَسُوا اَللّٰهَ فَنَسِيَهُمْ إِنَّمَا يَعْنِي نَسُوا اَللّٰهَ فِي دَارِ اَلدُّنْيَا لَمْ يَعْمَلُوا بِطَاعَتِهِ فَنَسِيَهُمْ فِي اَلْآخِرَةِ أَيْ لَمْ يَجْعَلْ لَهُمْ فِي ثَوَابِهِ شَيْئاً فَصَارُوا مَنْسِيِّينَ مِنَ اَلْخَيْرِ وَ كَذَلِكَ تَفْسِيرُ قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ – فَالْيَوْمَ نَنْسٰاهُمْ كَمٰا نَسُوا لِقٰاءَ يَوْمِهِمْ هٰذٰا يَعْنِي بِالنِّسْيَانِ أَنَّهُ لَمْ يُثِبْهُمْ كَمَا يُثِيبُ أَوْلِيَاءَهُ اَلَّذِينَ كَانُوا فِي دَارِ اَلدُّنْيَا مُطِيعِينَ ذَاكِرِينَ حِينَ آمَنُوا بِهِ وَ بِرُسُلِهِ وَ خَافُوهُ بِالْغَيْبِ وَ أَمَّا قَوْلُهُ وَ مٰا كٰانَ رَبُّكَ نَسِيًّا فَإِنَّ رَبَّنَا تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عُلُوّاً كَبِيراً لَيْسَ بِالَّذِي يَنْسَى وَ لاَ يَغْفُلُ بَلْ هُوَ اَلْحَفِيظُ اَلْعَلِيمُ وَ قَدْ يَقُولُ اَلْعَرَبُ فِي بَابِ اَلنِّسْيَانِ قَدْ نَسِيَنَا فُلاَنٌ فَلاَ يَذْكُرُنَا أَيْ إِنَّهُ لاَ يَأْمُرُ لَنَا بِخَيْرٍ وَ لاَ يَذْكُرُنَا بِهِ فَهَلْ فَهِمْتَ مَا ذَكَرَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ قَالَ نَعَمْ فَرَّجْتَ عَنِّي فَرَّجَ اَللَّهُ عَنْكَ وَ حَلَلْتَ عَنِّي عُقْدَةً فَعَظَّمَ اَللَّهُ أَجْرَكَ فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ أَمَّا قَوْلُهُ – يَوْمَ يَقُومُ اَلرُّوحُ وَ اَلْمَلاٰئِكَةُ صَفًّا لاٰ يَتَكَلَّمُونَ إِلاّٰ مَنْ أَذِنَ لَهُ اَلرَّحْمٰنُ وَ قٰالَ صَوٰاباً وَ قَوْلُهُ وَ اَللّٰهِ رَبِّنٰا مٰا كُنّٰا مُشْرِكِينَ وَ قَوْلُهُ – يَوْمَ اَلْقِيٰامَةِ يَكْفُرُ بَعْضُكُمْ بِبَعْضٍ وَ يَلْعَنُ بَعْضُكُمْ بَعْضاً وَ قَوْلُهُ إِنَّ ذٰلِكَ لَحَقٌّ تَخٰاصُمُ أَهْلِ اَلنّٰارِ وَ قَوْلُهُ لاٰ تَخْتَصِمُوا لَدَيَّ وَ قَدْ قَدَّمْتُ إِلَيْكُمْ بِالْوَعِيدِ وَ قَوْلُهُ – اَلْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلىٰ أَفْوٰاهِهِمْ وَ تُكَلِّمُنٰا أَيْدِيهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمٰا كٰانُوا يَكْسِبُونَ فَإِنَّ ذَلِكَ فِي مَوَاطِنَ غَيْرِ وَاحِدٍ مِنْ مَوَاطِنِ ذَلِكَ اَلْيَوْمِ اَلَّذِي كٰانَ مِقْدٰارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ يَجْمَعُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ اَلْخَلاَئِقَ يَوْمَئِذٍ فِي مَوَاطِنَ يَتَفَرَّقُونَ وَ يُكَلِّمُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً وَ يَسْتَغْفِرُ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ أُولَئِكَ اَلَّذِينَ كَانَ مِنْهُمُ اَلطَّاعَةُ فِي دَارِ اَلدُّنْيَا لِلرُّؤَسَاءِ وَ اَلْأَتْبَاعِ وَ يَلْعَنُ أَهْلُ اَلْمَعَاصِي اَلَّذِينَ بَدَتْ مِنْهُمُ اَلْبَغْضَاءُ وَ تَعَاوَنُوا عَلَى اَلظُّلْمِ وَ اَلْعُدْوَانِ فِي دَارِ اَلدُّنْيَا اَلْمُسْتَكْبِرِينَ وَ اَلْمُسْتَضْعَفِينَ يَكْفُرُ بَعْضُهُمْ بِبَعْضٍ وَ يَلْعَنُ بَعْضُهُمْ بَعْضاً وَ اَلْكُفْرُ فِي هَذِهِ اَلْآيَةِ اَلْبَرَاءَةُ يَقُولُ يَبْرَأُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ وَ نَظِيرُهَا فِي سُورَةِ إِبْرَاهِيمَ قَوْلُ اَلشَّيْطَانِ – إِنِّي كَفَرْتُ بِمٰا أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ وَ قَوْلُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلِ اَلرَّحْمَنِ كَفَرْنٰا بِكُمْ يَعْنِي تَبَرَّأْنَا مِنْكُمْ ثُمَّ يَجْتَمِعُونَ فِي مَوْطِنٍ آخَرَ يَبْكُونَ فِيهِ فَلَوْ أَنَّ تِلْكَ اَلْأَصْوَاتَ بَدَتْ لِأَهْلِ اَلدُّنْيَا لَأَذْهَلَتْ جَمِيعَ اَلْخَلْقِ عَنْ مَعَايِشِهِمْ وَ لَتَصَدَّعَتْ قُلُوبُهُمْ إِلاَّ مَا شَاءَ اَللَّهُ فَلاَ يَزَالُونَ يَبْكُونَ اَلدَّمَ ثُمَّ يَجْتَمِعُونَ فِي مَوْطِنٍ آخَرَ فَيُسْتَنْطَقُونَ فِيهِ فَيَقُولُونَ وَ اَللّٰهِ رَبِّنٰا مٰا كُنّٰا مُشْرِكِينَ فَيَخْتِمُ اَللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَ يَسْتَنْطِقُ اَلْأَيْدِيَ وَ اَلْأَرْجُلَ وَ اَلْجُلُودَ فَتَشْهَدُ بِكُلِّ مَعْصِيَةٍ كَانَتْ مِنْهُمْ ثُمَّ يَرْفَعُ عَنْ أَلْسِنَتِهِمُ اَلْخَتْمَ فَيَقُولُونَ لِجُلُودِهِمْ – لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنٰا قٰالُوا أَنْطَقَنَا اَللّٰهُ اَلَّذِي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْءٍ ثُمَّ يَجْتَمِعُونَ فِي مَوْطِنٍ آخَرَ فَيُسْتَنْطَقُونَ فَيَفِرُّ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ فَذَلِكَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ – يَوْمَ يَفِرُّ اَلْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ `وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ. `وَ صٰاحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ فَيُسْتَنْطَقُونَ فَ‍ لاٰ يَتَكَلَّمُونَ إِلاّٰ مَنْ أَذِنَ لَهُ اَلرَّحْمٰنُ وَ قٰالَ صَوٰاباً فَيَقُومُ اَلرُّسُلُ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهِم فَيَشْهَدُونَ فِي هَذَا اَلْمَوْطِنِ فَذَلِكَ قَوْلُهُ – فَكَيْفَ إِذٰا جِئْنٰا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَ جِئْنٰا بِكَ عَلىٰ هٰؤُلاٰءِ شَهِيداً ثُمَّ يَجْتَمِعُونَ فِي مَوْطِنٍ آخَرَ يَكُونُ فِيهِ مَقَامُ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ هُوَ اَلْمَقَامُ اَلْمَحْمُودُ فَيُثْنِي عَلَى اَللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بِمَا لَمْ يُثْنِ عَلَيْهِ أَحَدٌ قَبْلَهُ ثُمَّ يُثْنِي عَلَى اَلْمَلاَئِكَةِ كُلِّهِمْ فَلاَ يَبْقَى مَلَكٌ إِلاَّ أَثْنَى عَلَيْهِ مُحَمَّدٌ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ثُمَّ يُثْنِي عَلَى اَلرُّسُلِ بِمَا لَمْ يُثْنِ عَلَيْهِمْ أَحَدٌ قَبْلَهُ ثُمَّ يُثْنِي عَلَى كُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ يَبْدَأُ بِالصِّدِّيقِينَ وَ اَلشُّهَدَاءِ ثُمَّ بِالصَّالِحِينَ فَيَحْمَدُهُ أَهْلُ اَلسَّمَاوَاتِ وَ اَلْأَرْضِ فَذَلِكَ قَوْلُهُ – عَسىٰ أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقٰاماً مَحْمُوداً فَطُوبَى لِمَنْ كَانَ لَهُ فِي ذَلِكَ اَلْمَقَامِ حَظٌّ وَ وَيْلٌ لِمَنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ فِي ذَلِكَ اَلْمَقَامِ حَظٌّ وَ لاَ نَصِيبٌ ثُمَّ يَجْتَمِعُونَ فِي مَوْطِنٍ آخَرَ وَ يُدَالُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ وَ هَذَا كُلُّهُ قَبْلَ اَلْحِسَابِ فَإِذَا أُخِذَ فِي اَلْحِسَابِ شُغِلَ كُلُّ إِنْسَانٍ بِمَا لَدَيْهِ – نَسْأَلُ اَللَّهَ بَرَكَةَ ذَلِكَ اَلْيَوْمِ قَالَ فَرَّجْتَ عَنِّي فَرَّجَ اَللَّهُ عَنْكَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ حَلَلْتَ عَنِّي عُقْدَةً فَعَظَّمَ اَللَّهُ أَجْرَكَ فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ أَمَّا قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ – وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نٰاضِرَةٌ `إِلىٰ رَبِّهٰا نٰاظِرَةٌ وَ قَوْلُهُ لاٰ تُدْرِكُهُ اَلْأَبْصٰارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ اَلْأَبْصٰارَ وَ قَوْلُهُ وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرىٰ. `عِنْدَ سِدْرَةِ اَلْمُنْتَهىٰ وَ قَوْلُهُ يَوْمَئِذٍ لاٰ تَنْفَعُ اَلشَّفٰاعَةُ إِلاّٰ مَنْ أَذِنَ لَهُ اَلرَّحْمٰنُ وَ رَضِيَ لَهُ قَوْلاً. `يَعْلَمُ مٰا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ مٰا خَلْفَهُمْ وَ لاٰ يُحِيطُونَ بِهِ عِلْماً فَأَمَّا قَوْلُهُ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نٰاضِرَةٌ. `إِلىٰ رَبِّهٰا نٰاظِرَةٌ فَإِنَّ ذَلِكَ فِي مَوْضِعٍ يَنْتَهِي فِيهِ أَوْلِيَاءُ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بَعْدَ مَا يَفْرُغُ مِنَ اَلْحِسَابِ إِلَى نَهَرٍ يُسَمَّى اَلْحَيَوَانَ فَيَغْتَسِلُونَ فِيهِ وَ يَشْرَبُونَ مِنْهُ فَتَنْضُرُ وُجُوهُهُمْ إِشْرَاقاً فَيَذْهَبُ عَنْهُمْ كُلُّ قَذًى وَ وَعْثٍ ثُمَّ يُؤْمَرُونَ بِدُخُولِ اَلْجَنَّةِ فَمِنْ هَذَا اَلْمَقَامِ يَنْظُرُونَ إِلَى رَبِّهِمْ كَيْفَ يُثِيبُهُمْ وَ مِنْهُ يَدْخُلُونَ اَلْجَنَّةَ فَذَلِكَ قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ تَسْلِيمِ اَلْمَلاَئِكَةِ عَلَيْهِمْ – سَلاٰمٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهٰا خٰالِدِينَ فَعِنْدَ ذَلِكَ أَيْقَنُوا بِدُخُولِ اَلْجَنَّةِ وَ اَلنَّظَرِ إِلَى مَا وَعَدَهُمْ رَبُّهُمْ – فَذَلِكَ قَوْلُهُ إِلىٰ رَبِّهٰا نٰاظِرَةٌ وَ إِنَّمَا يَعْنِي بِالنَّظَرِ إِلَيْهِ اَلنَّظَرَ إِلَى ثَوَابِهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ أَمَّا قَوْلُهُ – لاٰ تُدْرِكُهُ اَلْأَبْصٰارُ وَ هُوَ يُدْرِكُ اَلْأَبْصٰارَ فَهُوَ كَمَا قَالَ لاٰ تُدْرِكُهُ اَلْأَبْصٰارُ يَعْنِي لاَ تُحِيطُ بِهِ اَلْأَوْهَامُ – وَ هُوَ يُدْرِكُ اَلْأَبْصٰارَ يَعْنِي يُحِيطُ بِهَا وَ هُوَ اَللَّطِيفُ اَلْخَبِيرُ وَ ذَلِكَ مَدْحٌ اِمْتَدَحَ بِهِ رَبُّنَا نَفْسَهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَ تَقَدَّسَ عُلُوّاً كَبِيراً وَ قَدْ سَأَلَ مُوسَى عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ جَرَى عَلَى لِسَانِهِ مِنْ حَمْدِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ – رَبِّ أَرِنِي أَنْظُرْ إِلَيْكَ فَكَانَتْ مَسْأَلَتُهُ تِلْكَ أَمْراً عَظِيماً وَ سَأَلَ أَمْراً جَسِيماً فَعُوقِبَ فَ‍ قٰالَ اَللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى – لَنْ تَرٰانِي فِي اَلدُّنْيَا حَتَّى تَمُوتَ فَتَرَانِي فِي اَلْآخِرَةِ وَ لَكِنْ إِنْ أَرَدْتَ أَنْ تَرَانِي فِي اَلدُّنْيَا – فَ‍ اُنْظُرْ إِلَى اَلْجَبَلِ فَإِنِ اِسْتَقَرَّ مَكٰانَهُ فَسَوْفَ تَرٰانِي فَأَبْدَى اَللَّهُ سُبْحَانَهُ بَعْضَ آيَاتِهِ وَ تَجَلَّى رَبُّنَا لِلْجَبَلِ فَتَقَطَّعَ اَلْجَبَلُ فَصَارَ رَمِيماً – وَ خَرَّ مُوسىٰ صَعِقاً يَعْنِي مَيِّتاً فَكَانَ عُقُوبَتُهُ اَلْمَوْتَ ثُمَّ أَحْيَاهُ اَللَّهُ وَ بَعَثَهُ وَ تَابَ عَلَيْهِ فَقَالَ سُبْحٰانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَ أَنَا أَوَّلُ اَلْمُؤْمِنِينَ يَعْنِي أَوَّلُ مُؤْمِنٍ آمَنَ بِكَ مِنْهُمْ أَنَّهُ لَنْ يَرَاكَ وَ أَمَّا قَوْلُهُ وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرىٰ. `عِنْدَ سِدْرَةِ اَلْمُنْتَهىٰ يَعْنِي مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ كَانَ عِنْدَ سِدْرَةِ اَلْمُنْتَهَى حَيْثُ لاَ يَتَجَاوَزُهَا خَلْقٌ مِنْ خَلْقِ اَللَّهِ وَ قَوْلُهُ فِي آخِرِ اَلْآيَةِ – مٰا زٰاغَ اَلْبَصَرُ وَ مٰا طَغىٰ. `لَقَدْ رَأىٰ مِنْ آيٰاتِ رَبِّهِ اَلْكُبْرىٰ رَأَى جَبْرَئِيلَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فِي صُورَتِهِ مَرَّتَيْنِ هَذِهِ اَلْمَرَّةَ وَ مَرَّةً أُخْرَى وَ ذَلِكَ أَنَّ خَلْقَ جَبْرَئِيلَ عَظِيمٌ فَهُوَ مِنَ اَلرُّوحَانِيِّينَ اَلَّذِينَ لاَ يُدْرِكُ خَلْقَهُمْ وَ صِفَتَهُمْ إِلاَّ اَللَّهُ رَبُّ اَلْعَالَمِينَ وَ أَمَّا قَوْلُهُ يَوْمَئِذٍ لاٰ تَنْفَعُ اَلشَّفٰاعَةُ إِلاّٰ مَنْ أَذِنَ لَهُ اَلرَّحْمٰنُ وَ رَضِيَ لَهُ قَوْلاً. `يَعْلَمُ مٰا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَ مٰا خَلْفَهُمْ وَ لاٰ يُحِيطُونَ بِهِ عِلْماً لاَ يُحِيطُ اَلْخَلاَئِقُ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عِلْماً إِذْ هُوَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى جَعَلَ عَلَى أَبْصَارِ اَلْقُلُوبِ اَلْغِطَاءَ فَلاَ فَهْمَ يَنَالُهُ بِالْكَيْفِ وَ لاَ قَلْبَ يُثْبِتُهُ بِالْحُدُودِ – فَلاَ يَصِفُهُ إِلاَّ كَمَا وَصَفَ نَفْسَهُ – لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَ هُوَ اَلسَّمِيعُ اَلْبَصِيرُ – اَلْأَوَّلُ وَ اَلْآخِرُ وَ اَلظّٰاهِرُ وَ اَلْبٰاطِنُ – اَلْخٰالِقُ اَلْبٰارِئُ اَلْمُصَوِّرُ خَلَقَ اَلْأَشْيَاءَ فَلَيْسَ مِنَ اَلْأَشْيَاءِ شَيْءٌ مِثْلَهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى – فَقَالَ فَرَّجْتَ عَنِّي فَرَّجَ اَللَّهُ عَنْكَ وَ حَلَلْتَ عَنِّي عُقْدَةً فَأَعْظَمَ اَللَّهُ أَجْرَكَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ أَمَّا قَوْلُهُ – وَ مٰا كٰانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اَللّٰهُ إِلاّٰ وَحْياً أَوْ مِنْ وَرٰاءِ حِجٰابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولاً فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مٰا يَشٰاءُ وَ قَوْلُهُ وَ كَلَّمَ اَللّٰهُ مُوسىٰ تَكْلِيماً وَ قَوْلُهُ وَ نٰادٰاهُمٰا رَبُّهُمٰا وَ قَوْلُهُ يٰا آدَمُ اُسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ اَلْجَنَّةَ فَأَمَّا قَوْلُهُ مٰا كٰانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اَللّٰهُ إِلاّٰ وَحْياً أَوْ مِنْ وَرٰاءِ حِجٰابٍ فَإِنَّهُ مَا يَنْبَغِي لِبَشَرٍ أَنْ يُكَلِّمَهُ اَللّٰهُ إِلاّٰ وَحْياً وَ لَيْسَ بِكَائِنٍ إِلاَّ مِنْ وَرٰاءِ حِجٰابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولاً فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مٰا يَشٰاءُ كَذَلِكَ قَالَ اَللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عُلُوّاً كَبِيراً قَدْ كَانَ اَلرَّسُولُ يُوحَى إِلَيْهِ مِنْ رُسُلِ اَلسَّمَاءِ فَيُبَلِّغُ رُسُلُ اَلسَّمَاءِ رُسُلَ اَلْأَرْضِ وَ قَدْ كَانَ اَلْكَلاَمُ بَيْنَ رُسُلِ أَهْلِ اَلْأَرْضِ وَ بَيْنَهُ مِنْ غَيْرِ أَنْ يُرْسِلَ بِالْكَلاَمِ مَعَ رُسُلِ أَهْلِ اَلسَّمَاءِ وَ قَدْ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَا جَبْرَئِيلُ هَلْ رَأَيْتَ رَبَّكَ فَقَالَ جَبْرَئِيلُ إِنَّ رَبِّي لاَ يُرَى فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَمِنْ أَيْنَ تَأْخُذُ اَلْوَحْيَ فَقَالَ آخُذُهُ مِنْ إِسْرَافِيلَ فَقَالَ وَ مِنْ أَيْنَ يَأْخُذُهُ إِسْرَافِيلُ قَالَ يَأْخُذُهُ مِنْ مَلَكٍ فَوْقَهُ مِنَ اَلرُّوحَانِيِّينَ قَالَ فَمِنْ أَيْنَ يَأْخُذُهُ ذَلِكَ اَلْمَلَكُ قَالَ يُقْذَفُ فِي قَلْبِهِ قَذْفاً فَهَذَا وَحْيٌ وَ هُوَ كَلاَمُ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ كَلاَمُ اَللَّهِ لَيْسَ بِنَحْوٍ وَاحِدٍ مِنْهُ مَا كَلَّمَ اَللَّهُ بِهِ اَلرُّسُلَ وَ مِنْهُ مَا قَذَفَهُ فِي قُلُوبِهِمْ وَ مِنْهُ رُؤْيَا يُرِيهَا اَلرُّسُلَ وَ مِنْهُ وَحْيٌ وَ تَنْزِيلٌ يُتْلَى وَ يُقْرَأُ فَهُوَ كَلاَمُ اَللَّهِ فَاكْتَفِ بِمَا وَصَفْتُ لَكَ مِنْ كَلاَمِ اَللَّهِ فَإِنَّ مَعْنَى كَلاَمِ اَللَّهِ لَيْسَ بِنَحْوٍ وَاحِدٍ فَإِنَّ مِنْهُ مَا يُبَلِّغُ بِهِ رُسُلُ اَلسَّمَاءِ رُسُلَ اَلْأَرْضِ – قَالَ فَرَّجْتَ عَنِّي فَرَّجَ اَللَّهُ عَنْكَ وَ حَلَلْتَ عَنِّي عُقْدَةً فَعَظَّمَ اَللَّهُ أَجْرَكَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ أَمَّا قَوْلُهُ – هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا فَإِنَّ تَأْوِيلَهُ هَلْ تَعْلَمُ أَحَداً اِسْمُهُ اَللَّهُ غَيْرَ اَللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَإِيَّاكَ أَنْ تُفَسِّرَ اَلْقُرْآنَ بِرَأْيِكَ حَتَّى تَفْقَهَهُ عَنِ اَلْعُلَمَاءِ فَإِنَّهُ رُبَّ تَنْزِيلٍ يُشْبِهُ كَلاَمَ اَلْبَشَرِ وَ هُوَ كَلاَمُ اَللَّهِ وَ تَأْوِيلُهُ لاَ يُشْبِهُ كَلاَمَ اَلْبَشَرِ كَمَا لَيْسَ شَيْءٌ مِنْ خَلْقِهِ يُشْبِهُهُ كَذَلِكَ لاَ يُشْبِهُ فِعْلُهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى شَيْئاً مِنْ أَفْعَالِ اَلْبَشَرِ وَ لاَ يُشْبِهُ شَيْءٌ مِنْ كَلاَمِهِ كَلاَمَ اَلْبِشْرِ فَكَلاَمُ اَللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى صِفَتُهُ وَ كَلاَمُ اَلْبَشَرِ أَفْعَالُهُمْ فَلاَ تُشَبِّهْ كَلاَمَ اَللَّهِ بِكَلاَمِ اَلْبَشَرِ فَتَهْلِكَ وَ تَضِلَّ قَالَ فَرَّجْتَ عَنِّي فَرَّجَ اَللَّهُ عَنْكَ وَ حَلَلْتَ عَنِّي عُقْدَةً فَعَظَّمَ اَللَّهُ أَجْرَكَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ أَمَّا قَوْلُهُ – وَ مٰا يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقٰالِ ذَرَّةٍ فِي اَلْأَرْضِ وَ لاٰ فِي اَلسَّمٰاءِ كَذَلِكَ رَبُّنَا لاَ يَعْزُبُ عَنْهُ شَيْءٌ وَ كَيْفَ يَكُونُ مَنْ خَلَقَ اَلْأَشْيَاءَ لاَ يَعْلَمُ مَا خَلَقَ – وَ هُوَ اَلْخَلاّٰقُ اَلْعَلِيمُ وَ أَمَّا قَوْلُهُ لاٰ يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ اَلْقِيٰامَةِ يُخْبِرُ أَنَّهُ لاَ يُصِيبُهُمْ بِخَيْرٍ وَ قَدْ تَقُولُ اَلْعَرَبُ وَ اَللَّهِ مَا يَنْظُرُ إِلَيْنَا فُلاَنٌ وَ إِنَّمَا يَعْنُونَ بِذَلِكَ أَنَّهُ لاَ يُصِيبُنَا مِنْهُ بِخَيْرٍ فَذَلِكَ اَلنَّظَرُ هَاهُنَا مِنَ اَللَّهِ تَعَالَى إِلَى خَلْقِهِ فَنَظَرُهُ إِلَيْهِمْ رَحْمَةٌ مِنْهُ لَهُمْ وَ أَمَّا قَوْلُهُ – كَلاّٰ إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ يَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ فَإِنَّمَا يَعْنِي بِذَلِكَ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ أَنَّهُمْ عَنْ ثَوَابِ رَبِّهِمْ مَحْجُوبُونَ قَالَ فَرَّجْتَ عَنِّي فَرَّجَ اَللَّهُ عَنْكَ وَ حَلَلْتَ عَنِّي عُقْدَةً فَعَظَّمَ اَللَّهُ أَجْرَكَ فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ أَمَّا قَوْلُهُ – أَ أَمِنْتُمْ مَنْ فِي اَلسَّمٰاءِ أَنْ يَخْسِفَ بِكُمُ اَلْأَرْضَ فَإِذٰا هِيَ تَمُورُ وَ قَوْلُهُ وَ هُوَ اَللّٰهُ فِي اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ فِي اَلْأَرْضِ وَ قَوْلُهُ اَلرَّحْمٰنُ عَلَى اَلْعَرْشِ اِسْتَوىٰ وَ قَوْلُهُ وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مٰا كُنْتُمْ وَ قَوْلُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ اَلْوَرِيدِ فَكَذَلِكَ اَللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى سُبُّوحاً قُدُّوساً تَعَالَى أَنْ يَجْرِيَ مِنْهُ مَا يَجْرِي مِنَ اَلْمَخْلُوقِينَ – وَ هُوَ اَللَّطِيفُ اَلْخَبِيرُ وَ أَجَلُّ وَ أَكْبَرُ أَنْ يَنْزِلَ بِهِ شَيْءٌ مِمَّا يَنْزِلُ بِخَلْقِهِ وَ هُوَ عَلَى اَلْعَرْشِ اِسْتَوىٰ عِلْمُهُ شَاهِدٌ لِكُلِّ نَجْوَى وَ هُوَ اَلْوَكِيلُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَ اَلْمُيَسِّرُ لِكُلِّ شَيْءٍ وَ اَلْمُدَبِّرُ لِلْأَشْيَاءِ كُلِّهَا تَعَالَى اَللَّهُ عَنْ أَنْ يَكُونَ عَلَى عَرْشِهِ عُلُوّاً كَبِيراً فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ أَمَّا قَوْلُهُ – وَ جٰاءَ رَبُّكَ وَ اَلْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا وَ قَوْلُهُ وَ لَقَدْ جِئْتُمُونٰا فُرٰادىٰ كَمٰا خَلَقْنٰاكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَ قَوْلُهُ – هَلْ يَنْظُرُونَ إِلاّٰ أَنْ يَأْتِيَهُمُ اَللّٰهُ فِي ظُلَلٍ مِنَ اَلْغَمٰامِ وَ اَلْمَلاٰئِكَةُ وَ قَوْلُهُ – هَلْ يَنْظُرُونَ إِلاّٰ أَنْ تَأْتِيَهُمُ اَلْمَلاٰئِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آيٰاتِ رَبِّكَ فَإِنَّ ذَلِكَ حَقٌّ كَمَا قَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَيْسَ لَهُ جَيْئَةٌ كَجَيْئَةِ اَلْخَلْقِ وَ قَدْ أَعْلَمْتُكَ أَنَّ رُبَّ شَيْءٍ مِنْ كِتَابِ اَللَّهِ تَأْوِيلُهُ عَلَى غَيْرِ تَنْزِيلِهِ وَ لاَ يُشْبِهُ كَلاَمَ اَلْبَشَرِ وَ سَأُنَبِّئُكَ بِطَرَفٍ مِنْهُ فَتَكْتَفِي إِنْ شَاءَ اَللَّهُ مِنْ ذَلِكَ قَوْلُ إِبْرَاهِيمَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِنِّي ذٰاهِبٌ إِلىٰ رَبِّي سَيَهْدِينِ فَذَهَابُهُ إِلَى رَبِّهِ تَوَجُّهُهُ إِلَيْهِ عِبَادَةً وَ اِجْتِهَاداً وَ قُرْبُهُ إِلَى اَللَّهِ جَلَّ وَ عَزَّ أَ لاَ تَرَى أَنَّ تَأْوِيلَهُ غَيْرُ تَنْزِيلِهِ وَ قَالَ وَ أَنْزَلْنَا اَلْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ يَعْنِي اَلسِّلاَحَ وَ غَيْرَ ذَلِكَ وَ قَوْلُهُ هَلْ يَنْظُرُونَ إِلاّٰ أَنْ تَأْتِيَهُمُ اَلْمَلاٰئِكَةُ يُخْبِرُ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَنِ اَلْمُشْرِكِينَ وَ اَلْمُنَافِقِينَ اَلَّذِينَ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ فَقَالَ هَلْ يَنْظُرُونَ إِلاّٰ أَنْ تَأْتِيَهُمُ اَلْمَلاٰئِكَةُ حَيْثُ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ – أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آيٰاتِ رَبِّكَ يَعْنِي بِذَلِكَ اَلْعَذَابَ يَأْتِيهِمْ فِي دَارِ اَلدُّنْيَا كَمَا عَذَّبَ اَلْقُرُونَ اَلْأَوْلَى فَهَذَا خَبَرٌ يُخْبِرُ بِهِ اَلنَّبِيَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَنْهُمْ ثُمَّ قَالَ يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آيٰاتِ رَبِّكَ لاٰ يَنْفَعُ نَفْساً إِيمٰانُهٰا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمٰانِهٰا خَيْراً يَعْنِي مِنْ قَبْلِ أَنْ يَجِيءَ هَذِهِ اَلْآيَةُ وَ هَذِهِ اَلْآيَةُ طُلُوعُ اَلشَّمْسِ مِنْ مَغْرِبِهَا وَ إِنَّمَا يَكْتَفِي أُولُو اَلْأَلْبَابِ وَ اَلْحِجَى وَ أُولُو اَلنُّهَى أَنْ يَعْلَمُوا أَنَّهُ إِذَا اِنْكَشَفَ اَلْغِطَاءُ رَأَوْا مَا يُوعَدُونَ وَ قَالَ فِي آيَةٍ أُخْرَى – فَأَتٰاهُمُ اَللّٰهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا يَعْنِي أَرْسَلَ عَلَيْهِمْ عَذَاباً وَ كَذَلِكَ إِتْيَانُهُ بُنْيَانَهُمْ قَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ – فَأَتَى اَللّٰهُ بُنْيٰانَهُمْ مِنَ اَلْقَوٰاعِدِ فَإِتْيَانُهُ بُنْيَانَهُمْ مِنَ اَلْقَوَاعِدِ إِرْسَالُ اَلْعَذَابِ عَلَيْهِمْ وَ كَذَلِكَ مَا وَصَفَ مِنْ أَمْرِ اَلْآخِرَةِ تَبَارَكَ اِسْمُهُ وَ تَعَالَى عُلُوّاً كَبِيراً أَنَّهُ يَجْرِي أُمُورُهُ فِي ذَلِكَ اَلْيَوْمِ اَلَّذِي كٰانَ مِقْدٰارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ كَمَا يَجْرِي أُمُورُهُ فِي اَلدُّنْيَا لاَ يَغِيبُ وَ لاَ يَأْفِلُ مَعَ اَلْآفِلِينَ فَاكْتَفِ بِمَا وَصَفْتُ لَكَ مِنْ ذَلِكَ مِمَّا جَالَ فِي صَدْرِكَ مِمَّا وَصَفَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي كِتَابِهِ وَ لاَ تَجْعَلْ كَلاَمَهُ كَكَلاَمِ اَلْبَشَرِ هُوَ أَعْظَمُ وَ أَجَلُّ وَ أَكْرَمُ وَ أَعَزُّ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مِنْ أَنْ يَصِفَهُ اَلْوَاصِفُونَ إِلاَّ بِمَا وَصَفَ بِهِ نَفْسَهُ فِي قَوْلِهِ عَزَّ وَ جَلَّ – لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَ هُوَ اَلسَّمِيعُ اَلْبَصِيرُ – قَالَ فَرَّجْتَ عَنِّي يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ فَرَّجَ اَللَّهُ عَنْكَ وَ حَلَلْتَ عَنِّي عُقْدَةً فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ أَمَّا قَوْلُهُ – بَلْ هُمْ بِلِقٰاءِ رَبِّهِمْ كٰافِرُونَ وَ ذِكْرُ اَللَّهِ اَلْمُؤْمِنِينَ اَلَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاٰقُوا رَبِّهِمْ وَ قَوْلُهُ لِغَيْرِهِمْ – إِلىٰ يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِمٰا أَخْلَفُوا اَللّٰهَ مٰا وَعَدُوهُ وَ قَوْلُهُ فَمَنْ كٰانَ يَرْجُوا لِقٰاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صٰالِحاً فَأَمَّا قَوْلُهُ بَلْ هُمْ بِلِقٰاءِ رَبِّهِمْ كٰافِرُونَ يَعْنِي اَلْبَعْثَ فَسَمَّاهُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِقَاءَهُ وَ كَذَلِكَ ذِكْرُ اَلْمُؤْمِنِينَ – اَلَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاٰقُوا رَبِّهِمْ يَعْنِي يُوقِنُونَ أَنَّهُمْ يُبْعَثُونَ وَ يُحْشَرُونَ وَ يُحَاسَبُونَ وَ يُجْزَوْنَ بِالثَّوَابِ وَ اَلْعِقَابِ فَالظَّنُّ هَاهُنَا اَلْيَقِينُ خَاصَّةً وَ كَذَلِكَ قَوْلُهُ – فَمَنْ كٰانَ يَرْجُوا لِقٰاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صٰالِحاً وَ قَوْلُهُ مَنْ كٰانَ يَرْجُوا لِقٰاءَ اَللّٰهِ فَإِنَّ أَجَلَ اَللّٰهِ لَآتٍ يَعْنِي مَنْ كَانَ يُؤْمِنُ بِأَنَّهُ مَبْعُوثٌ فَإِنَّ وَعْدَ اَللَّهِ لَآتٍ مِنَ اَلثَّوَابِ وَ اَلْعِقَابِ فَاللِّقَاءُ هَاهُنَا لَيْسَ بِالرُّؤْيَةِ وَ اَللِّقَاءُ هُوَ اَلْبَعْثُ فَافْهَمْ جَمِيعَ مَا فِي كِتَابِ اَللَّهِ مِنْ لِقَائِهِ فَإِنَّهُ يَعْنِي بِذَلِكَ اَلْبَعْثَ وَ كَذَلِكَ قَوْلُهُ – تَحِيَّتُهُمْ يَوْمَ يَلْقَوْنَهُ سَلاٰمٌ يَعْنِي أَنَّهُ لاَ يَزُولُ اَلْإِيمَانُ عَنْ قُلُوبِهِمْ يَوْمَ يُبْعَثُونَ قَالَ فَرَّجْتَ عَنِّي يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ فَرَّجَ اَللَّهُ عَنْكَ فَقَدْ حَلَلْتَ عَنِّي عُقْدَةً فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ أَمَّا قَوْلُهُ – وَ رَأَى اَلْمُجْرِمُونَ اَلنّٰارَ فَظَنُّوا أَنَّهُمْ مُوٰاقِعُوهٰا يَعْنِي أَيْقَنُوا أَنَّهُمْ دَاخِلُوهَا وَ كَذَلِكَ قَوْلُهُ إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلاٰقٍ حِسٰابِيَهْ يَقُولُ إِنِّي أَيْقَنْتُ أَنِّي أُبْعَثُ فَأُحَاسَبُ وَ كَذَلِكَ قَوْلُهُ – يَوْمَئِذٍ يُوَفِّيهِمُ اَللّٰهُ دِينَهُمُ اَلْحَقَّ وَ يَعْلَمُونَ أَنَّ اَللّٰهَ هُوَ اَلْحَقُّ اَلْمُبِينُ – وَ أَمَّا قَوْلُهُ لِلْمُنَافِقِينَ وَ تَظُنُّونَ بِاللّٰهِ اَلظُّنُونَا فَهَذَا اَلظَّنُّ ظَنُّ شَكٍّ وَ لَيْسَ ظَنَّ يَقِينٍ وَ اَلظَّنُّ ظَنَّانِ ظَنُّ شَكٍّ وَ ظَنُّ يَقِينٍ فَمَا كَانَ مِنْ أَمْرِ مُعَادٍ مِنَ اَلظَّنِّ فَهُوَ ظَنُّ يَقِينٍ وَ مَا كَانَ مِنْ أَمْرِ اَلدُّنْيَا فَهُوَ ظَنُّ شَكٍّ فَافْهَمْ مَا فَسَّرْتُ لَكَ قَالَ فَرَّجْتَ عَنِّي يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ فَرَّجَ اَللَّهُ عَنْكَ – فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ أَمَّا قَوْلُهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى – وَ نَضَعُ اَلْمَوٰازِينَ اَلْقِسْطَ لِيَوْمِ اَلْقِيٰامَةِ فَلاٰ تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئاً فَهُوَ مِيزَانُ اَلْعَدْلِ يُؤْخَذُ بِهِ اَلْخَلاَئِقُ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ يَدِينُ اَللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى اَلْخَلْقَ بَعْضَهُمْ مِنْ بَعْضٍ بِالْمَوَازِينِ وَ فِي غَيْرِ هَذَا اَلْحَدِيثِ اَلْمَوَازِينُ هُمُ اَلْأَنْبِيَاءُ وَ اَلْأَوْصِيَاءُ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ وَ أَمَّا قَوْلُهُ عَزَّ وَ جَلَّ – فَلاٰ نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ اَلْقِيٰامَةِ وَزْناً فَإِنَّ ذَلِكَ خَاصَّةٌ وَ أَمَّا قَوْلُهُ فَأُولٰئِكَ يَدْخُلُونَ اَلْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهٰا بِغَيْرِ حِسٰابٍ فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ قَالَ قَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَقَدْ حَقَّتْ كَرَامَتِي أَوْ قَالَ مَوَدَّتِي لِمَنْ يُرَاقِبُنِي وَ يَتَحَابُّ بِجَلاَلِي إِنَّ وُجُوهَهُمْ يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ مِنْ نُورٍ عَلَى مَنَابِرَ مِنْ نُورٍ عَلَيْهِمْ ثِيَابٌ خُضْرٌ قِيلَ مَنْ هُمْ يَا رَسُولَ اَللَّهِ قَالَ قَوْمٌ لَيْسُوا بِأَنْبِيَاءَ وَ لاَ شُهَدَاءَ وَ لَكِنَّهُمْ تَحَابُّوا بِجَلاَلِ اَللَّهِ وَ يَدْخُلُونَ اَلْجَنَّةَ … بِغَيْرِ حِسٰابٍ نَسْأَلُ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يَجْعَلَنَا مِنْهُمْ بِرَحْمَتِهِ – وَ أَمَّا قَوْلُهُ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوٰازِينُهُ وَ خَفَّتْ مَوٰازِينُهُ فَإِنَّمَا يَعْنِي اَلْحِسَابَ تُوزَنُ اَلْحَسَنَاتُ وَ اَلسَّيِّئَاتُ وَ اَلْحَسَنَاتُ ثِقْلُ اَلْمِيزَانِ وَ اَلسَّيِّئَاتُ خِفَّةُ اَلْمِيزَانِ فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ أَمَّا قَوْلُهُ – قُلْ يَتَوَفّٰاكُمْ مَلَكُ اَلْمَوْتِ اَلَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلىٰ رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ وَ قَوْلُهُ اَللّٰهُ يَتَوَفَّى اَلْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِهٰا وَ قَوْلُهُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنٰا وَ هُمْ لاٰ يُفَرِّطُونَ وَ قَوْلُهُ اَلَّذِينَ تَتَوَفّٰاهُمُ اَلْمَلاٰئِكَةُ ظٰالِمِي أَنْفُسِهِمْ وَ قَوْلُهُ تَتَوَفّٰاهُمُ اَلْمَلاٰئِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلاٰمٌ عَلَيْكُمْ فَإِنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يُدَبِّرُ اَلْأُمُورَ كَيْفَ يَشَاءُ وَ يُوَكِّلُ مِنْ خَلْقِهِ مَنْ يَشَاءُ بِمَا يَشَاءُ أَمَّا مَلَكُ اَلْمَوْتِ فَإِنَّ اَللَّهَ يُوَكِّلُهُ بِخَاصَّةِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ خَلْقِهِ وَ يُوَكِّلُ رُسُلَهُ مِنَ اَلْمَلاَئِكَةِ خَاصَّةً بِمَنْ يَشَاءُ مِنْ خَلْقِهِ وَ اَلْمَلاَئِكَةَ اَلَّذِينَ سَمَّاهُمُ اَللَّهُ عَزَّ ذِكْرُهُ وَكَّلَهُمْ بِخَاصَّةِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ خَلْقِهِ إِنَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يُدَبِّرُ اَلْأُمُورَ كَيْفَ يَشَاءُ وَ لَيْسَ كُلُّ اَلْعِلْمِ يَسْتَطِيعُ صَاحِبُ اَلْعِلْمِ أَنْ يُفَسِّرَهُ لِكُلِّ اَلنَّاسِ لِأَنَّ مِنْهُمُ اَلْقَوِيَّ وَ اَلضَّعِيفَ وَ لِأَنَّ مِنْهُ مَا يُطَاقُ حَمْلُهُ وَ مِنْهُ مَا لاَ يُطَاقُ حَمْلُهُ إِلاَّ مَنْ يُسَهِّلُ اَللَّهُ لَهُ حَمْلَهُ وَ أَعَانَهُ عَلَيْهِ مِنْ خَاصَّةِ أَوْلِيَائِهِ وَ إِنَّمَا يَكْفِيكَ أَنْ تَعْلَمَ أَنَّ اَللَّهَ هُوَ اَلْمُحْيِي اَلْمُمِيتُ وَ أَنَّهُ يَتَوَفَّى اَلْأَنْفُسَ عَلَى يَدَيْ مَنْ يَشَاءُ مِنْ خَلْقِهِ مِنْ مَلاَئِكَتِهِ وَ غَيْرِهِمْ قَالَ فَرَّجْتَ عَنِّي فَرَّجَ اَللَّهُ عَنْكَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ نَفَعَ اَللَّهُ اَلْمُسْلِمِينَ بِكَ فَقَالَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ لِلرَّجُلِ إِنْ كُنْتَ قَدْ شَرَحَ اَللَّهُ صَدْرَكَ بِمَا قَدْ تَبَيَّنْتُ لَكَ فَأَنْتَ وَ اَلَّذِي فَلَقَ اَلْحَبَّةَ وَ بَرَأَ اَلنَّسَمَةَ مِنَ اَلْمُؤْمِنِينَ حَقّاً فَقَالَ اَلرَّجُلُ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ كَيْفَ لِي أَنْ أَعْلَمَ بِأَنِّي مِنَ اَلْمُؤْمِنِينَ حَقّاً قَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ لاَ يَعْلَمُ ذَلِكَ إِلاَّ مَنْ أَعْلَمَهُ اَللَّهُ عَلَى لِسَانِ نَبِيِّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ شَهِدَ لَهُ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِالْجَنَّةِ أَوْ شَرَحَ اَللَّهُ صَدْرَهُ لِيَعْلَمَ مَا فِي اَلْكُتُبِ اَلَّتِي أَنْزَلَهَا اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى رُسُلِهِ وَ أَنْبِيَائِهِ قَالَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ يُطِيقُ ذَلِكَ قَالَ مَنْ شَرَحَ اَللّٰهُ صَدْرَهُ وَ وَفَّقَهُ لَهُ فَعَلَيْكَ بِالْعَمَلِ لِلَّهِ فِي سِرِّ أَمْرِكَ وَ عَلاَنِيَتِكَ فَلاَ شَيْءَ يَعْدِلُ اَلْعَمَلَ .

با نشر مطلب از طرُق بالا ، در ثواب نشر ، شریک باشید

لطفاً با ثبت نظر و دیدگاه خود، ما را در ثبت عقاید صحیح یاری کنید و اشتباه ما را بنویسید

بعد از ثبت دیدگاه نتیجه پایین تر نمایش داده میشود

avatar
  اشتراک در  
اطلاع از