موضوع : وصیت رسول خدا صلی الله علیه و آله ، اخراج عایشه و حفصه ، نصب اسمةبن زید به فرمانده ای بر ابوبکر و عمر خبر از ۱۲ امام هدایت و خبر از دولت مهدی آل محمد علیهم السلام

خلاصه مطلب :در آخرین روزهای زندگی رسول خدا صلی الله علیه و آله حضرت خودی ها را خواستند و نا محرمان را بیرون کردند و درباره اتفاق های آینده صحبت فرمودند و از 12 امام هدایت و نامهایشان سخن فرمودند و از دولت مهدی آل محمد علیهم السلام فرمودند و از شهادت حضرت صدیقه طاهر و شهادت امام مجتبی و سید الشهداء علیهم السلام سخن فرمودند ...

Ę

ثبت دیدگاه در انتهای صفحه

سليم گفت: به عبد اللّٰه بن عباس كه جابر بن عبد اللّٰه انصارى در كنارش نشسته بود گفتم: هنگام مرگ رسول خدا صلى اللّٰه عليه و آله و سلّم تو حاضر بودى‌؟ گفت:«آرى! آنك كه بيمارى حضرتش شدت يافت فرزندان عبد المطلب را از زن و مرد، پير و جوان، بالغ و عاقل، همه را جمع كرد. همه‌شان آمدند و بيگانه‌اى با آنان نبود جز زبير كه خودش را از طريق صفيّه جزء خاندان عبد المطلب مى‌دانست و عمر بن ابى سلمه و اسامة بن زيد». ابن عباس گفت:«اين سه نفر از ما اهل بيت هستند»، و گفت:«اسامه غلام ما و از ما است؛ رسول خدا او را به فرماندهى سپاهى گمارده و برايش پرچمى بسته بود، در آن سپاه ابو بكر و عمر هم بودند، هر دوشان به اعتراض گفتند: جوانكى برده را بر ما گمارده است! اسامه از رسول خدا اجازه خواست تا با حضرتش وداع كند، و اين مصادف بود با اجتماع بنى هاشم در خانۀ رسول خدا، او هم با آنان وارد شد.ابو بكر و عمر از اسامه اجازه خواستند تا بر پيامبر اسلام سلام كنند، به آن دو اجازه داد وارد شوند. وقتى اسامه كه از بنى هاشم بشمار مى‌رفت و رسول خدا او را بسيار دوست مى‌داشت، با ما وارد شد، رسول خدا صلى اللّٰه عليه و آله و سلّم به زنانش گفت:«برخيزيد و من و اهل بيتم را تنها گذاريد». زنان همه برخاستند به جز عايشه و حفصه، رسول خدا به اين دو نگريست و فرمود: من و اهل بيتم را تنها گذاريد. عايشه برخاست و دست حفصه را با خشم گرفت و گفت: تو و آنان را تنها گذاشتيم! آن دو وارد خانۀ چوبى شدند. رسول خدا صلى اللّٰه عليه و آله و سلّم به على فرمود:«اى برادر! مرا بنشان»، على حضرتش را نشاند و وى را به خودش تكيه داد. رسول خدا حمد و ثناى خداى به جاى آورد و فرمود: اى فرزندان عبد المطلب! تقواى خدا پيشه كنيد و او را بپرستيد، همه‌تان به ريسمان الهى چنگ آويزيد تا پراكنده و دچار اختلاف نشويد، همانا كه اسلام بر پنج پايه بنا شده؛ بر ولايت و نماز و روزۀ رمضان و زكاة و حج، اما ولايت از آن خدا و رسول و مؤمنان است. كسانى كه در حال ركوع زكاة مى‌دهند «و كسانى كه ولايت خدا و رسولش را قبول دارند و كسانى كه ايمان آوردند همانا كه اينان حزب خداوند هستند و حزب خدا پيروز است». ابن عباس گفت: در اين هنگام سلمان و مقداد و ابو ذر آمدند، رسول خدا به آنان اجازه داد كه در جمع فرزندان عبد المطلب حضور يابند. سلمان گفت: اى رسول خدا! اين آيه‌اى كه تلاوت فرموديد شامل حال عموم مؤمنان است يا مخصوص برخى از آنان‌؟ فرمود:«مخصوص برخى‌شان، كسانى كه خداوند آنان را به خود و رسولش در آيات بسيارى از قرآن نزديك ساخته است». سلمان گفت: اى رسول خدا! اينان چه كسانى هستند؟ فرمود:«پس از من، نخستين و برترين و بهترين‌شان، اين؛ برادرم على بن ابى طالب، و دستش را بر سر على گذاشتو پس از او اين فرزندم، و دستش را بر سر حسن گذاشت، و پس از او اين فرزندم، و دستش را بر سر حسين گذاشت، و نه وصى از فرزندان حسين كه يكى پس از ديگرى خواهند آمد، اينان ريسمان استوار و عروة الوثقاى خدايند، اينان حجّت‌هاى خدا بر خلقش و گواهان وى در زمينش مى‌باشند؛ هر كس اطاعت‌شان كند، خدا و مرا اطاعت كرده و هر كس نافرمانى‌شان كند، خدا و مرا نافرمانى كرده است، آنان با قرآن هستند و قرآن با آنان، از قرآن جدا نشوند و قرآن از آنان جدا نشود تا كه در كنار حوض بر من در آيند. اى فرزندان عبد المطلب! شما به زودى پس از من از ستمكاران قريش و نادانان عرب و طاغيان آنان سختى و بلا بينيد؛ بر شما خواهند شوريد و خوارتان خواهند ساخت و بر شما حسد و ستم روا خواهند داشت، پايدارى كنيد تا مرا ملاقات نمائيد. اى فرزندان عبد المطلب! بدانيد كه هر كس موحّد باشد و خداى را ملاقات كند و به رسالت من اقرار نمايد به بهشت درآيد و حتى كارهاى ناچيزش پذيرفته شود و گناهانش بخشيده شود. اى فرزندان عبد المطلب! در خواب ديدم كه بر منبرم دوازده نفر از قريش نشسته‌اند؛ همه‌شان گمراه و گمراه‌كننده و امّتم را به دوزخ مى‌خوانند و آنان را از راه راست به ارتجاع مى‌كشانند، دو نفرشان از دو شاخۀ قريش‌اند و بر اين دو، گناه تمام امت و عذاب همۀ امت است و ده نفرشان از بنى اميه؛ دو نفر از ده نفر از بچه‌هاى حرب بن اميه و بقيه از فرزندان ابو العاص بن اميه هستند. و از خاندانم دوازده امام هدايت‌كننده همه‌شان به بهشت خوانند؛ على و حسن و حسين و نه نفر از فرزندان حسين، يكى پس از ديگرى، امام‌شان پدرشان على و من امام على و امام آنان هستم، آنان با قرآن و قرآن با آنان، قرآن از آنان جدا نشود و آنان از قرآن جدا نشوند، تا كه در كنار حوض بر من درآيند. اى فرزندان عبد المطلب! از على اطاعت كنيد و پيرويش نماييد، با او مخالفت نكنيد و از دشمنانش بيزارى جوييد، ياريش كنيد و به او اقتدا كنيد تا رشد يابيد و هدايت شويد و سعادتمند گرديد. اى فرزندان عبد المطلب! از على اطاعت كنيد كه اگر من دستم به حلقۀ در بهشت رسد و برايم گشوده شود، سر به سجده نهمو خداوند گويد: سربردار و بخواه كه برآورده شود و شفاعت كن كه پذيرفته شود، هيچ كس را بر شما ترجيح ندهم». گفتند: شنيديم و اطاعت كنيم اى رسول خدا! سپس رو كرد به على عليه السّلام و فرمود:«اى برادر! قريش بر تو خواهند شوريد و در ستم بر تو متحد خواهند شد، اگر يارانى يافتى با آنان جهاد كن و اگر نيافتى دست نگهدار و خون خويش را حفظ‍‌ كن. و بدان كه شهادت در پى تو است، خداى لعنت كند كشنده‌ات را»، سپس رو كرد به دخترش و فرمود:«و تو دخترم! نخستين كس از خاندانم هستى كه به من ملحق خواهى شد، تو سرور زنان بهشتى، پس از من ستم و خشم خواهى ديد تا آنجا كه تو را بزنند و دنده‌ات را بشكنند، خداى لعنت كند كشنده‌ات را، و لعنت كند فرمان دهنده و راضى‌شونده و يارى دهنده عليه تو را و ستم‌كنندۀ به همسرت و دو فرزندت را، و اما تو اى حسن! امّت به تو خيانت كنند؛ اگر يارانى يافتى با آنان جهاد كن و گر نه دست‌نگهدار و خون خويش حفظ‍‌ كن كه شهادت در پى تو است، خداى لعنت كند كشنده‌ات را و يارى دهنده عليه تو را، كسى كه تو را مى‌كشد، زنازاده‌اى فرزند زنازاده‌اى فرزند زنازاده‌اى است. ما خاندانى هستيم كه خداوند براى ما آخرت را برگزيد و دنيا را براى ما نپسنديد». سپس رسول خدا صلى اللّٰه عليه و آله و سلّم به ابن عباس رو كرد و فرمود:«بدانيد پس از اينكه ده نفر از بنى اميه حكومت كردند، دهمين‌شان به دست فرزندان تو هلاك خواهد شد، تقواى خدا را پيشه كنيد و رعايت حال فرزندانم را بنمائيد، همانا كه دنيا براى احدى پيش و پس از ما وفا نكرد، و نخواهد كرد، دولت ما آخرين دولت‌ها است، ما به جاى هر روز دو روز و به جاى هر سال دو سال حكومت خواهيم كرد و از ما و از فرزندانم كسى است كه زمين را از عدالت و داد سرشار كند آن گونه كه از ستم و بيداد لبريز شده باشد

📚  منبع :
کتاب سُليم بن قيس الهلالي , جلد ۲ , صفحه ۹۰۵

متن عریی:
سُلَيْمٌ : قَالَ: قُلْتُ لِعَبْدِ اَللَّهِ بْنِ اَلْعَبَّاسِ -وَ جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ اَلْأَنْصَارِيُّ إِلَى جَنْبِهِ -: شَهِدْتَ اَلنَّبِيَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عِنْدَ مَوْتِهِ قَالَ نَعَمْ، لَمَّا ثَقُلَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ جَمَعَ كُلَّ مُحْتَلِمٍ مِنْ بَنِي عَبْدِ اَلْمُطَّلِبِ وَ اِمْرَأَةٍ وَ صَبِيٍّ قَدْ عَقَلَ، فَجَمَعَهُمْ جَمِيعاً فَلَمْ يَدْخُلْ مَعَهُمْ غَيْرُهُمْ إِلاَّ اَلزُّبَيْرُ فَإِنَّمَا أَدْخَلَهُ لِمَكَانِ صَفِيَّةَ ،وَ عُمَرَ بْنِ أَبِي سَلَمَةَ وَ أُسَامَةَ بْنِ زَيْدٍ .ثُمَّ قَالَ:«إِنَّ هَؤُلاَءِ اَلثَّلاَثَةَ مِنَّا أَهْلَ اَلْبَيْتِ »وَ قَالَ:« أُسَامَةُ مَوْلاَنَا وَ مِنَّا»، وَ قَدْ كَانَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ اِسْتَعْمَلَهُ عَلَى جَيْشٍ وَ عَقَدَ لَهُ وَ فِي ذَلِكَ اَلْجَيْشِ أَبُو بَكْرٍ وَ عُمَرُ ،فَقَالَ كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا:«لاَ يَنْتَهِي يَسْتَعْمِلُ عَلَيْنَا هَذَا اَلصَّبِيَّ اَلْعَبْدَ» فَاسْتَأْذَنَ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لِيُوَدِّعَهُ وَ يُسَلِّمَ عَلَيْهِ فَوَافَقَ ذَلِكَ اِجْتِمَاعَ بَنِي هَاشِمٍ فَدَخَلَ مَعَهُمْ وَ اِسْتَأْذَنَ أَبُو بَكْرٍ وَ عُمَرُ أُسَامَةَ لِيُسَلِّمَا عَلَى اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَأَذِنَ لَهُمَا. فَلَمَّا دَخَلَ أُسَامَةُ مَعَنَا – وَ هُوَ مِنْ أَوْسَطِ‌ بَنِي هَاشِمٍ وَ كَانَ شَدِيدَ اَلْحُبِّ لَهُ – قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لِنِسَائِهِ:«قُمْنَ عَنِّي فَأَخْلِينَنِي وَ أَهْلَ بَيْتِي». فَقُمْنَ كُلُّهُنَّ غَيْرَ عَائِشَةَ وَ حَفْصَةَ فَنَظَرَ إِلَيْهِمَا رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ قَالَ:«أَخْلِيَانِي وَ أَهْلَ بَيْتِي». فَقَامَتْ عَائِشَةُ آخِذَةً بِيَدِ حَفْصَةَ وَ هِيَ تَدْمُرُ غَضَباً وَ تَقُولُ:«قَدْ أَخْلَيْنَاكَ وَ إِيَّاهُمْ» فَدَخَلَتَا بَيْتاً مِنْ خَشَبٍ. فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لِعَلِيٍّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ:«يَا أَخِي، أَقْعِدْنِي»، فَأَقْعَدَهُ عَلِيٌّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَ أَسْنَدَهُ إِلَى نَحْرِهِ، فَحَمِدَ اَللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ: يَا بَنِي عَبْدِ اَلْمُطَّلِبِ ،اِتَّقُوا اَللَّهَ وَ اُعْبُدُوهُ، وَ اِعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اَللّٰهِ جَمِيعاً وَ لاٰ تَفَرَّقُوا وَ لاَ تَخْتَلِفُوا. إِنَّ اَلْإِسْلاَمَ بُنِيَ عَلَى خَمْسَةٍ: عَلَى اَلْوَلاَيَةِ وَ اَلصَّلاَةِ وَ اَلزَّكَاةِ وَ صَوْمِ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ اَلْحَجِّ. فَأَمَّا اَلْوَلاَيَةُ فَلِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ اَلَّذِينَ يُؤْتُونَ اَلزَّكٰاةَ وَ هُمْ رٰاكِعُونَ ،`وَ مَنْ يَتَوَلَّ اَللّٰهَ وَ رَسُولَهُ وَ اَلَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اَللّٰهِ هُمُ اَلْغٰالِبُونَ . قَالَ اِبْنُ عَبَّاسٍ :وَ جَاءَ سَلْمَانُ وَ اَلْمِقْدَادُ وَ أَبُو ذَرٍّ ،فَأَذِنَ لَهُمْ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مَعَ بَنِي عَبْدِ اَلْمُطَّلِبِ . فَقَالَ سَلْمَانُ :يَا رَسُولَ اَللَّهِ ،لِلْمُؤْمِنِينَ عَامَّةً أَوْ خَاصَّةً لِبَعْضِهِمْ قَالَ: بَلْ خَاصَّةً لِبَعْضِهِمْ، اَلَّذِينَ قَرَنَهُمُ اَللَّهُ بِنَفْسِهِ وَ نَبِيِّهِ فِي غَيْرِ آيَةٍ مِنَ اَلْقُرْآنِ . قَالَ: مَنْ هُمْ يَا رَسُولَ اَللَّهِ قَالَ: أَوَّلُهُمْ وَ أَفْضَلُهُمْ وَ خَيْرُهُمْ أَخِي هَذَا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ -وَ وَضَعَ يَدَهُ عَلَى رَأْسِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ- ثُمَّ اِبْنِي هَذَا مِنْ بَعْدِهِ – ثُمَّ وَضَعَ يَدَهُ عَلَى رَأْسِ اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ – ثُمَّ اِبْنِي هَذَا – وَ وَضَعَ يَدَهُ عَلَى رَأْسِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ – مِنْ بَعْدِهِ، وَ اَلْأَوْصِيَاءُ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَاحِدٌ بَعْدَ وَاحِدٍ، حَبْلُ اَللَّهِ اَلْمَتِينُ وَ عُرْوَتُهُ اَلْوُثْقَى. هُمْ حُجَّةُ اَللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ شُهَدَاؤُهُ فِي أَرْضِهِ، مَنْ أَطَاعَهُمْ فَقَدْ أَطٰاعَ اَللّٰهَ وَ أَطَاعَنِي، وَ مَنْ عَصَاهُمْ فَقَدْ عَصَى اَللَّهَ وَ عَصَانِي، هُمْ مَعَ اَلْكِتَابِ وَ اَلْكِتَابُ مَعَهُمْ، لاَ يُفَارِقُهُمْ وَ لاَ يُفَارِقُونَهُ حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ اَلْحَوْضَ . يَا بَنِي عَبْدِ اَلْمُطَّلِبِ ،إِنَّكُمْ سَتَلْقَوْنَ مِنْ بَعْدِي مِنْ ظَلَمَةِ قُرَيْشٍ وَ جُهَّالِ اَلْعَرَبِ وَ طُغَاتِهِمْ تَعَباً وَ بَلاَءً وَ تَظَاهُراً مِنْهُمْ عَلَيْكُمْ وَ اِسْتِذْلالاً وَ تَوَثُّبَا عَلَيْكُمْ وَ حَسَداً لَكُمْ وَ بَغْياً عَلَيْكُمْ، فَاصْبِرُوا حَتَّى تَلْقَوْنِي. إِنَّهُ مَنْ لَقِيَ اَللَّهَ يَا بَنِي عَبْدِ اَلْمُطَّلِبِ -مُوَحِّداً مُقِرّاً بِرِسَالَتِي أَدْخَلَهُ اَلْجَنَّةَ وَ يَقْبَلُ ضَعِيفَ عَمَلِهِ وَ يُجَاوِزُ عَنْ سَيِّئَاتِهِ. يَا بَنِي عَبْدِ اَلْمُطَّلِبِ ،إِنِّي رَأَيْتُ عَلَى مِنْبَرِي اِثْنَيْ عَشَرَ مِنْ قُرَيْشٍ ،كُلُّهُمْ ضَالٌّ مُضِلٌّ يَدْعُونَ أُمَّتِي إِلَى اَلنَّارِ وَ يَرُدُّونَهُمْ عَنِ اَلصِّرَاطِ اَلْقَهْقَرَى: رَجُلاَنِ مِنْ حَيَّيْنِ مِنْ قُرَيْشٍ عَلَيْهِمَا مِثْلُ إِثْمِ اَلْأُمَّةِ وَ مِثْلُ جَمِيعِ عَذَابِهِمْ، وَ عَشَرَةٌ مِنْ بَنِي أُمَيَّةَ ،رَجُلاَنِ مِنَ اَلْعَشَرَةِ مِنْ وُلْدِ حَرْبِ بْنِ أُمَيَّةَ وَ بَقِيَّتُهُمْ مِنْ وُلْدِ أَبِي اَلْعَاصِ بْنِ أُمَيَّةَ .وَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي اِثْنَا عَشَرَ إِمَامَ هُدًى كُلُّهُمْ يَدْعُونَ إِلَى اَلْجَنَّةِ : عَلِيٌّ وَ اَلْحَسَنُ وَ اَلْحُسَيْنُ وَ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِ اَلْحُسَيْنِ وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ. إِمَامُهُمْ وَ وَالِدُهُمْ عَلِيٌّ ،وَ أَنَا إِمَامُ عَلِيٍّ وَ إِمَامُهُمْ. هُمْ مَعَ اَلْكِتَابِ وَ اَلْكِتَابُ مَعَهُمْ لاَ يُفَارِقُهُمْ وَ لاَ يُفَارِقُونَهُ حَتَّى يَرِدُوا عَلَيَّ اَلْحَوْضَ . يَا بَنِي عَبْدِ اَلْمُطَّلِبِ ،أَطِيعُوا عَلِيّاً وَ اِتَّبِعُوهُ وَ تَوَلَّوْهُ وَ لاَ تُخَالِفُوهُ وَ اِبْرَءُوا مِنْ عَدُوِّهِ وَ آزِرُوهُ وَ اُنْصُرُوهُ وَ اِقْتَدُوا بِهِ تُرْشَدُوا وَ تَهْتَدُوا وَ تُسْعَدُوا. يَا بَنِي عَبْدِ اَلْمُطَّلِبِ ،أَطِيعُوا عَلِيّاً .إِنِّي لَوْ قَدْ أَخَذْتُ بِحَلْقَةِ بَابِ اَلْجَنَّةِ فَفُتِحَ لِي فَتْحٌ إِلَى رَبِّي فَوَقَعْتُ سَاجِداً فَقَالَ لِي:«اِرْفَعْ رَأْسَكَ، سَلْ تُسْمَعْ وَ اِشْفَعْ تُشَفَّعْ» لَمْ أُوثِرْ عَلَيْكُمْ أَحَداً. قَالُوا: سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا يَا رَسُولَ اَللَّهِ . ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَى عَلِيٍّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالَ: يَا أَخِي، إِنَّ قُرَيْشاً سَتَظَاهَرُ عَلَيْكُمْ وَ تَجْتَمِعُ كَلِمَتُهُمْ عَلَى ظُلْمِكَ وَ قَهْرِكَ. فَإِنْ وَجَدْتَ أَعْوَاناً فَجَاهِدْهُمْ وَ إِنْ لَمْ تَجِدْ أَعْوَاناً فَكُفَّ يَدَكَ وَ اُحْقُنْ دَمَكَ. أَمَا إِنَّ اَلشَّهَادَةَ مِنْ وَرَائِكَ، لَعَنَ اَللَّهُ قَاتِلَكَ. ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَى اِبْنَتِهِ فَقَالَ: إِنَّكِ أَوَّلُ مَنْ يَلْحَقُنِي مِنْ أَهْلِ بَيْتِي ،وَ أَنْتِ سَيِّدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ اَلْجَنَّةِ ،وَ سَتَرَيْنَ بَعْدِي ظُلْماً وَ غَيْظاً حَتَّى تُضْرَبِي وَ يُكْسَرَ ضِلْعٌ مِنْ أَضْلاَعِكِ. لَعَنَ اَللَّهُ قَاتِلَكِ وَ لَعَنَ اَلْآمِرَ وَ اَلرَّاضِيَ وَ اَلْمُعِينَ وَ اَلْمُظَاهِرَ عَلَيْكِ وَ ظَالِمَ بَعْلِكِ وَ اِبْنَيْكِ . وَ أَمَّا أَنْتَ يَا حَسَنُ فَإِنَّ اَلْأُمَّةَ تَغْدِرُ بِكَ، فَإِنْ وَجَدْتَ أَعْوَاناً فَجَاهِدْهُمْ وَ إِلاَّ فَكُفَّ يَدَكَ وَ اُحْقُنْ دَمَكَ فَإِنَّ اَلشَّهَادَةَ مِنْ وَرَائِكَ، لَعَنَ اَللَّهُ قَاتِلَكَ وَ اَلْمُعِينَ عَلَيْكَ، فَإِنَّ اَلَّذِي يَقْتُلُكَ وَلَدُ زِنًا اِبْنُ وَلَدِ زِنًا اِبْنُ وَلَدِ زِنًا. إِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ اِخْتَارَ اَللَّهُ لَنَا اَلْآخِرَةَ وَ لَمْ يَرْضَ لَنَا اَلدُّنْيَا. قَالَ: ثُمَّ أَقْبَلَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَلَى اِبْنِ عَبَّاسٍ فَقَالَ: أَمَا إِنَّ أَوَّلَ هَلاَكِ بَنِي أُمَيَّةَ -بَعْدَ مَا يَمْلِكُ مِنْهُمْ عَشَرَةٌ – عَلَى يَدِ وُلْدِكَ، فَلْيَتَّقُوا اَللَّهَ وَ لْيُرَاقِبُوا فِي وُلْدِي وَ عِتْرَتِي ،فَإِنَّ اَلدُّنْيَا لَمْ تَبْقَ لِأَحَدٍ قَبْلَنَا وَ لاَ تَبْقَى لِأَحَدٍ بَعْدَنَا. دَوْلَتُنَا آخِرُ اَلدُّوَلِ، يَكُونُ مَكَانَ كُلِّ يَوْمٍ يَوْمَيْنِ وَ مَكَانَ كُلِّ سَنَةٍ سَنَتَيْنِ. وَ مِنَّا مِنْ وُلْدِي مَنْ يَمْلَأُ اَلْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً .

📚  منبع :
کتاب سُليم بن قيس الهلالي , جلد ۲ , صفحه ۹۰۵
۰ ۰ رای ها
امتیازدهی به مقاله

لوح اعتقاد ، تاریخ معصومین علیهم السلام  در سال 1428 هجری قمری در دفتر حفظ و نشر آثار آل محمد علیهم السلام  توسط محققین این مؤسسه تحقیق و طراحی شد و از منابع معتبر شیعه بهره گرفته و کاملاً مستند است .
آیات مهمی در اثبات ولایت و امامت آل محمد علیهم صلوات الله در چهار طرف این لوح قرار گرفته که هم بحث علمی دارد و هم حِرز است .

با نشر مطلب از طرُق بالا ، در ثواب نشر ، شریک باشید

لطفاً با ثبت نظر و دیدگاه خود، ما را در ثبت عقاید صحیح یاری کنید و اشتباه ما را بنویسید

اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
بیشترین رأی
تازه‌ترین قدیمی‌ترین
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
بنده ای روسیاه و ملتمس دعا
بنده ای روسیاه و ملتمس دعا

اجرکم عندالله…ان شاءالله بهترین خیرات و برکات و عنایات و درجات شامل حالتان.

تقویم – نهم ربیع الاول – قتل ع

قتل ع … در آخر شب نهم ربیع الاول سال ۲۳ ه’ عمر  از دنیا…. رفته است  مدینه المعاجز: ج ۲، ص ۹۷  این روز روز شادی اهل بیت علیهم السّلام و انبیاء و ملائکه و ساکنان اعلی علیین و دوستان امیر المؤمنین علیه السّلام و اولاد طاهرین ایشان است چرا که در این روز نفرین حضرت صدیقه کبری فاطمه

ادامه مطلب »

تقویم – هشتم ربیع الاول – شهادت جانسوز حضرت اباالحجة ، امام الزکی الحسن العسکری علیهماالسلام

شهادت امام عسکری علیه السّلام امام حسن عسکری علیه السّلام در سال ۲۶۰ ه’ در سن ۲۸ سالگی به دست معتمد عباسی به شهادت رسید. (ارشاد: ج ۲، ص ۳۳۶. کشف الغمه: ج ۲، ص ۴۰۲. مستجاد: ص ۲۲۶. اقبال: ص ۵۹۸. فیض العلام: ص ۲۰۷. زاد المعاد: ص ۳۳۴. کافی: ج ۲، ص ۵۶۱. مصباح کفعمی: ج ۲، ص

ادامه مطلب »

تقویم – پنجم ربیع الاول – هجوم به خانه وحی و وفات حضرت سکنیه علیهاالسلام

اول – هجوم به خانه حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام – شهادت مظلومانه حضرت محسن علیه السلام در این ایام هجوم به خانه وحی !!  بین پنجم  تا هفتم  ربیع بوده .  زبیر و عده ای دیگر در منزل امیر المؤمنین علیه السّلام جمع شده بودند . آن روز زبیر شمشیر کشید تا عمر را بکشد.  (توحید صدوق: ص ۷۳. احتجاج:

ادامه مطلب »

وقایع ماه ربیع الاول – روز اول – پنج واقعه

۱ – دفن بدن مطهر صلّی اللَّه علیه و آله احتجاج: ص ۷۴ خصال شیخ صدوق: ص ۳۷۲. اختصاص شیخ مفید: ص ۱۷۱ :  در نیمه شب اول ربیع الاول بدن مطهر خاتم الانبیاء و المرسلین صلّی اللَّه علیه و آله را امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه السّلام دفن فرمودند. مصیبت و فاجعه شهادت رسول خدا صلّی اللَّه

ادامه مطلب »

آخر ماه ربیع الثانی روز به درک رفتن خالد بن ولید ملعون

مرگ خالد بن ولید در روز آخر ربیع الثانی خالد بن ولید بن مغیره مخزومی به اسفل السافلین جهنّم شتافت. (وقایع الشهور: ص ۹۱) او ۲۰ سال بعد از بعثت پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله در اواخر زندگانی آن حضرت، به همراه عمروعاص به ظاهر اسلام را قبول کرد. ابوبکر او را حاکم شام کرد، و عمر او را

ادامه مطلب »