سليم گفت: به عبد اللّٰه بن عباس كه جابر بن عبد اللّٰه انصارى در كنارش نشسته بود گفتم: هنگام مرگ رسول خدا صلى اللّٰه عليه و آله و سلّم تو حاضر بودى؟ گفت:«آرى! آنك كه بيمارى حضرتش شدت يافت فرزندان عبد المطلب را از زن و مرد، پير و جوان، بالغ و عاقل، همه را جمع كرد. همهشان آمدند و بيگانهاى با آنان نبود جز زبير كه خودش را از طريق صفيّه جزء خاندان عبد المطلب مىدانست و عمر بن ابى سلمه و اسامة بن زيد». ابن عباس گفت:«اين سه نفر از ما اهل بيت هستند»، و گفت:«اسامه غلام ما و از ما است؛ رسول خدا او را به فرماندهى سپاهى گمارده و برايش پرچمى بسته بود، در آن سپاه ابو بكر و عمر هم بودند، هر دوشان به اعتراض گفتند: جوانكى برده را بر ما گمارده است! اسامه از رسول خدا اجازه خواست تا با حضرتش وداع كند، و اين مصادف بود با اجتماع بنى هاشم در خانۀ رسول خدا، او هم با آنان وارد شد.ابو بكر و عمر از اسامه اجازه خواستند تا بر پيامبر اسلام سلام كنند، به آن دو اجازه داد وارد شوند. وقتى اسامه كه از بنى هاشم بشمار مىرفت و رسول خدا او را بسيار دوست مىداشت، با ما وارد شد، رسول خدا صلى اللّٰه عليه و آله و سلّم به زنانش گفت:«برخيزيد و من و اهل بيتم را تنها گذاريد». زنان همه برخاستند به جز عايشه و حفصه، رسول خدا به اين دو نگريست و فرمود: من و اهل بيتم را تنها گذاريد. عايشه برخاست و دست حفصه را با خشم گرفت و گفت: تو و آنان را تنها گذاشتيم! آن دو وارد خانۀ چوبى شدند. رسول خدا صلى اللّٰه عليه و آله و سلّم به على فرمود:«اى برادر! مرا بنشان»، على حضرتش را نشاند و وى را به خودش تكيه داد. رسول خدا حمد و ثناى خداى به جاى آورد و فرمود: اى فرزندان عبد المطلب! تقواى خدا پيشه كنيد و او را بپرستيد، همهتان به ريسمان الهى چنگ آويزيد تا پراكنده و دچار اختلاف نشويد، همانا كه اسلام بر پنج پايه بنا شده؛ بر ولايت و نماز و روزۀ رمضان و زكاة و حج، اما ولايت از آن خدا و رسول و مؤمنان است. كسانى كه در حال ركوع زكاة مىدهند «و كسانى كه ولايت خدا و رسولش را قبول دارند و كسانى كه ايمان آوردند همانا كه اينان حزب خداوند هستند و حزب خدا پيروز است». ابن عباس گفت: در اين هنگام سلمان و مقداد و ابو ذر آمدند، رسول خدا به آنان اجازه داد كه در جمع فرزندان عبد المطلب حضور يابند. سلمان گفت: اى رسول خدا! اين آيهاى كه تلاوت فرموديد شامل حال عموم مؤمنان است يا مخصوص برخى از آنان؟ فرمود:«مخصوص برخىشان، كسانى كه خداوند آنان را به خود و رسولش در آيات بسيارى از قرآن نزديك ساخته است». سلمان گفت: اى رسول خدا! اينان چه كسانى هستند؟ فرمود:«پس از من، نخستين و برترين و بهترينشان، اين؛ برادرم على بن ابى طالب، و دستش را بر سر على گذاشتو پس از او اين فرزندم، و دستش را بر سر حسن گذاشت، و پس از او اين فرزندم، و دستش را بر سر حسين گذاشت، و نه وصى از فرزندان حسين كه يكى پس از ديگرى خواهند آمد، اينان ريسمان استوار و عروة الوثقاى خدايند، اينان حجّتهاى خدا بر خلقش و گواهان وى در زمينش مىباشند؛ هر كس اطاعتشان كند، خدا و مرا اطاعت كرده و هر كس نافرمانىشان كند، خدا و مرا نافرمانى كرده است، آنان با قرآن هستند و قرآن با آنان، از قرآن جدا نشوند و قرآن از آنان جدا نشود تا كه در كنار حوض بر من در آيند. اى فرزندان عبد المطلب! شما به زودى پس از من از ستمكاران قريش و نادانان عرب و طاغيان آنان سختى و بلا بينيد؛ بر شما خواهند شوريد و خوارتان خواهند ساخت و بر شما حسد و ستم روا خواهند داشت، پايدارى كنيد تا مرا ملاقات نمائيد. اى فرزندان عبد المطلب! بدانيد كه هر كس موحّد باشد و خداى را ملاقات كند و به رسالت من اقرار نمايد به بهشت درآيد و حتى كارهاى ناچيزش پذيرفته شود و گناهانش بخشيده شود. اى فرزندان عبد المطلب! در خواب ديدم كه بر منبرم دوازده نفر از قريش نشستهاند؛ همهشان گمراه و گمراهكننده و امّتم را به دوزخ مىخوانند و آنان را از راه راست به ارتجاع مىكشانند، دو نفرشان از دو شاخۀ قريشاند و بر اين دو، گناه تمام امت و عذاب همۀ امت است و ده نفرشان از بنى اميه؛ دو نفر از ده نفر از بچههاى حرب بن اميه و بقيه از فرزندان ابو العاص بن اميه هستند. و از خاندانم دوازده امام هدايتكننده همهشان به بهشت خوانند؛ على و حسن و حسين و نه نفر از فرزندان حسين، يكى پس از ديگرى، امامشان پدرشان على و من امام على و امام آنان هستم، آنان با قرآن و قرآن با آنان، قرآن از آنان جدا نشود و آنان از قرآن جدا نشوند، تا كه در كنار حوض بر من درآيند. اى فرزندان عبد المطلب! از على اطاعت كنيد و پيرويش نماييد، با او مخالفت نكنيد و از دشمنانش بيزارى جوييد، ياريش كنيد و به او اقتدا كنيد تا رشد يابيد و هدايت شويد و سعادتمند گرديد. اى فرزندان عبد المطلب! از على اطاعت كنيد كه اگر من دستم به حلقۀ در بهشت رسد و برايم گشوده شود، سر به سجده نهمو خداوند گويد: سربردار و بخواه كه برآورده شود و شفاعت كن كه پذيرفته شود، هيچ كس را بر شما ترجيح ندهم». گفتند: شنيديم و اطاعت كنيم اى رسول خدا! سپس رو كرد به على عليه السّلام و فرمود:«اى برادر! قريش بر تو خواهند شوريد و در ستم بر تو متحد خواهند شد، اگر يارانى يافتى با آنان جهاد كن و اگر نيافتى دست نگهدار و خون خويش را حفظ كن. و بدان كه شهادت در پى تو است، خداى لعنت كند كشندهات را»، سپس رو كرد به دخترش و فرمود:«و تو دخترم! نخستين كس از خاندانم هستى كه به من ملحق خواهى شد، تو سرور زنان بهشتى، پس از من ستم و خشم خواهى ديد تا آنجا كه تو را بزنند و دندهات را بشكنند، خداى لعنت كند كشندهات را، و لعنت كند فرمان دهنده و راضىشونده و يارى دهنده عليه تو را و ستمكنندۀ به همسرت و دو فرزندت را، و اما تو اى حسن! امّت به تو خيانت كنند؛ اگر يارانى يافتى با آنان جهاد كن و گر نه دستنگهدار و خون خويش حفظ كن كه شهادت در پى تو است، خداى لعنت كند كشندهات را و يارى دهنده عليه تو را، كسى كه تو را مىكشد، زنازادهاى فرزند زنازادهاى فرزند زنازادهاى است. ما خاندانى هستيم كه خداوند براى ما آخرت را برگزيد و دنيا را براى ما نپسنديد». سپس رسول خدا صلى اللّٰه عليه و آله و سلّم به ابن عباس رو كرد و فرمود:«بدانيد پس از اينكه ده نفر از بنى اميه حكومت كردند، دهمينشان به دست فرزندان تو هلاك خواهد شد، تقواى خدا را پيشه كنيد و رعايت حال فرزندانم را بنمائيد، همانا كه دنيا براى احدى پيش و پس از ما وفا نكرد، و نخواهد كرد، دولت ما آخرين دولتها است، ما به جاى هر روز دو روز و به جاى هر سال دو سال حكومت خواهيم كرد و از ما و از فرزندانم كسى است كه زمين را از عدالت و داد سرشار كند آن گونه كه از ستم و بيداد لبريز شده باشد
متن عریی:
سُلَيْمٌ : قَالَ: قُلْتُ لِعَبْدِ اَللَّهِ بْنِ اَلْعَبَّاسِ -وَ جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اَللَّهِ اَلْأَنْصَارِيُّ إِلَى جَنْبِهِ -: شَهِدْتَ اَلنَّبِيَّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عِنْدَ مَوْتِهِ قَالَ نَعَمْ، لَمَّا ثَقُلَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ جَمَعَ كُلَّ مُحْتَلِمٍ مِنْ بَنِي عَبْدِ اَلْمُطَّلِبِ وَ اِمْرَأَةٍ وَ صَبِيٍّ قَدْ عَقَلَ، فَجَمَعَهُمْ جَمِيعاً فَلَمْ يَدْخُلْ مَعَهُمْ غَيْرُهُمْ إِلاَّ اَلزُّبَيْرُ فَإِنَّمَا أَدْخَلَهُ لِمَكَانِ صَفِيَّةَ ،وَ عُمَرَ بْنِ أَبِي سَلَمَةَ وَ أُسَامَةَ بْنِ زَيْدٍ .ثُمَّ قَالَ:«إِنَّ هَؤُلاَءِ اَلثَّلاَثَةَ مِنَّا أَهْلَ اَلْبَيْتِ »وَ قَالَ:« أُسَامَةُ مَوْلاَنَا وَ مِنَّا»، وَ قَدْ كَانَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ اِسْتَعْمَلَهُ عَلَى جَيْشٍ وَ عَقَدَ لَهُ وَ فِي ذَلِكَ اَلْجَيْشِ أَبُو بَكْرٍ وَ عُمَرُ ،فَقَالَ كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا:«لاَ يَنْتَهِي يَسْتَعْمِلُ عَلَيْنَا هَذَا اَلصَّبِيَّ اَلْعَبْدَ» فَاسْتَأْذَنَ رَسُولَ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لِيُوَدِّعَهُ وَ يُسَلِّمَ عَلَيْهِ فَوَافَقَ ذَلِكَ اِجْتِمَاعَ بَنِي هَاشِمٍ فَدَخَلَ مَعَهُمْ وَ اِسْتَأْذَنَ أَبُو بَكْرٍ وَ عُمَرُ أُسَامَةَ لِيُسَلِّمَا عَلَى اَلنَّبِيِّ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَأَذِنَ لَهُمَا. فَلَمَّا دَخَلَ أُسَامَةُ مَعَنَا – وَ هُوَ مِنْ أَوْسَطِ بَنِي هَاشِمٍ وَ كَانَ شَدِيدَ اَلْحُبِّ لَهُ – قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لِنِسَائِهِ:«قُمْنَ عَنِّي فَأَخْلِينَنِي وَ أَهْلَ بَيْتِي». فَقُمْنَ كُلُّهُنَّ غَيْرَ عَائِشَةَ وَ حَفْصَةَ فَنَظَرَ إِلَيْهِمَا رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ قَالَ:«أَخْلِيَانِي وَ أَهْلَ بَيْتِي». فَقَامَتْ عَائِشَةُ آخِذَةً بِيَدِ حَفْصَةَ وَ هِيَ تَدْمُرُ غَضَباً وَ تَقُولُ:«قَدْ أَخْلَيْنَاكَ وَ إِيَّاهُمْ» فَدَخَلَتَا بَيْتاً مِنْ خَشَبٍ. فَقَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لِعَلِيٍّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ:«يَا أَخِي، أَقْعِدْنِي»، فَأَقْعَدَهُ عَلِيٌّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَ أَسْنَدَهُ إِلَى نَحْرِهِ، فَحَمِدَ اَللَّهَ وَ أَثْنَى عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ: يَا بَنِي عَبْدِ اَلْمُطَّلِبِ ،اِتَّقُوا اَللَّهَ وَ اُعْبُدُوهُ، وَ اِعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اَللّٰهِ جَمِيعاً وَ لاٰ تَفَرَّقُوا وَ لاَ تَخْتَلِفُوا. إِنَّ اَلْإِسْلاَمَ بُنِيَ عَلَى خَمْسَةٍ: عَلَى اَلْوَلاَيَةِ وَ اَلصَّلاَةِ وَ اَلزَّكَاةِ وَ صَوْمِ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ اَلْحَجِّ. فَأَمَّا اَلْوَلاَيَةُ فَلِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ اَلَّذِينَ يُؤْتُونَ اَلزَّكٰاةَ وَ هُمْ رٰاكِعُونَ ،`وَ مَنْ يَتَوَلَّ اَللّٰهَ وَ رَسُولَهُ وَ اَلَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اَللّٰهِ هُمُ اَلْغٰالِبُونَ . قَالَ اِبْنُ عَبَّاسٍ :وَ جَاءَ سَلْمَانُ وَ اَلْمِقْدَادُ وَ أَبُو ذَرٍّ ،فَأَذِنَ لَهُمْ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مَعَ بَنِي عَبْدِ اَلْمُطَّلِبِ . فَقَالَ سَلْمَانُ :يَا رَسُولَ اَللَّهِ ،لِلْمُؤْمِنِينَ عَامَّةً أَوْ خَاصَّةً لِبَعْضِهِمْ قَالَ: بَلْ خَاصَّةً لِبَعْضِهِمْ، اَلَّذِينَ قَرَنَهُمُ اَللَّهُ بِنَفْسِهِ وَ نَبِيِّهِ فِي غَيْرِ آيَةٍ مِنَ اَلْقُرْآنِ . قَالَ: مَنْ هُمْ يَا رَسُولَ اَللَّهِ قَالَ: أَوَّلُهُمْ وَ أَفْضَلُهُمْ وَ خَيْرُهُمْ أَخِي هَذَا عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ -وَ وَضَعَ يَدَهُ عَلَى رَأْسِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ- ثُمَّ اِبْنِي هَذَا مِنْ بَعْدِهِ – ثُمَّ وَضَعَ يَدَهُ عَلَى رَأْسِ اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ – ثُمَّ اِبْنِي هَذَا – وَ وَضَعَ يَدَهُ عَلَى رَأْسِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ – مِنْ بَعْدِهِ، وَ اَلْأَوْصِيَاءُ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَاحِدٌ بَعْدَ وَاحِدٍ، حَبْلُ اَللَّهِ اَلْمَتِينُ وَ عُرْوَتُهُ اَلْوُثْقَى. هُمْ حُجَّةُ اَللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ شُهَدَاؤُهُ فِي أَرْضِهِ، مَنْ أَطَاعَهُمْ فَقَدْ أَطٰاعَ اَللّٰهَ وَ أَطَاعَنِي، وَ مَنْ عَصَاهُمْ فَقَدْ عَصَى اَللَّهَ وَ عَصَانِي، هُمْ مَعَ اَلْكِتَابِ وَ اَلْكِتَابُ مَعَهُمْ، لاَ يُفَارِقُهُمْ وَ لاَ يُفَارِقُونَهُ حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ اَلْحَوْضَ . يَا بَنِي عَبْدِ اَلْمُطَّلِبِ ،إِنَّكُمْ سَتَلْقَوْنَ مِنْ بَعْدِي مِنْ ظَلَمَةِ قُرَيْشٍ وَ جُهَّالِ اَلْعَرَبِ وَ طُغَاتِهِمْ تَعَباً وَ بَلاَءً وَ تَظَاهُراً مِنْهُمْ عَلَيْكُمْ وَ اِسْتِذْلالاً وَ تَوَثُّبَا عَلَيْكُمْ وَ حَسَداً لَكُمْ وَ بَغْياً عَلَيْكُمْ، فَاصْبِرُوا حَتَّى تَلْقَوْنِي. إِنَّهُ مَنْ لَقِيَ اَللَّهَ يَا بَنِي عَبْدِ اَلْمُطَّلِبِ -مُوَحِّداً مُقِرّاً بِرِسَالَتِي أَدْخَلَهُ اَلْجَنَّةَ وَ يَقْبَلُ ضَعِيفَ عَمَلِهِ وَ يُجَاوِزُ عَنْ سَيِّئَاتِهِ. يَا بَنِي عَبْدِ اَلْمُطَّلِبِ ،إِنِّي رَأَيْتُ عَلَى مِنْبَرِي اِثْنَيْ عَشَرَ مِنْ قُرَيْشٍ ،كُلُّهُمْ ضَالٌّ مُضِلٌّ يَدْعُونَ أُمَّتِي إِلَى اَلنَّارِ وَ يَرُدُّونَهُمْ عَنِ اَلصِّرَاطِ اَلْقَهْقَرَى: رَجُلاَنِ مِنْ حَيَّيْنِ مِنْ قُرَيْشٍ عَلَيْهِمَا مِثْلُ إِثْمِ اَلْأُمَّةِ وَ مِثْلُ جَمِيعِ عَذَابِهِمْ، وَ عَشَرَةٌ مِنْ بَنِي أُمَيَّةَ ،رَجُلاَنِ مِنَ اَلْعَشَرَةِ مِنْ وُلْدِ حَرْبِ بْنِ أُمَيَّةَ وَ بَقِيَّتُهُمْ مِنْ وُلْدِ أَبِي اَلْعَاصِ بْنِ أُمَيَّةَ .وَ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي اِثْنَا عَشَرَ إِمَامَ هُدًى كُلُّهُمْ يَدْعُونَ إِلَى اَلْجَنَّةِ : عَلِيٌّ وَ اَلْحَسَنُ وَ اَلْحُسَيْنُ وَ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِ اَلْحُسَيْنِ وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ. إِمَامُهُمْ وَ وَالِدُهُمْ عَلِيٌّ ،وَ أَنَا إِمَامُ عَلِيٍّ وَ إِمَامُهُمْ. هُمْ مَعَ اَلْكِتَابِ وَ اَلْكِتَابُ مَعَهُمْ لاَ يُفَارِقُهُمْ وَ لاَ يُفَارِقُونَهُ حَتَّى يَرِدُوا عَلَيَّ اَلْحَوْضَ . يَا بَنِي عَبْدِ اَلْمُطَّلِبِ ،أَطِيعُوا عَلِيّاً وَ اِتَّبِعُوهُ وَ تَوَلَّوْهُ وَ لاَ تُخَالِفُوهُ وَ اِبْرَءُوا مِنْ عَدُوِّهِ وَ آزِرُوهُ وَ اُنْصُرُوهُ وَ اِقْتَدُوا بِهِ تُرْشَدُوا وَ تَهْتَدُوا وَ تُسْعَدُوا. يَا بَنِي عَبْدِ اَلْمُطَّلِبِ ،أَطِيعُوا عَلِيّاً .إِنِّي لَوْ قَدْ أَخَذْتُ بِحَلْقَةِ بَابِ اَلْجَنَّةِ فَفُتِحَ لِي فَتْحٌ إِلَى رَبِّي فَوَقَعْتُ سَاجِداً فَقَالَ لِي:«اِرْفَعْ رَأْسَكَ، سَلْ تُسْمَعْ وَ اِشْفَعْ تُشَفَّعْ» لَمْ أُوثِرْ عَلَيْكُمْ أَحَداً. قَالُوا: سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا يَا رَسُولَ اَللَّهِ . ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَى عَلِيٍّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالَ: يَا أَخِي، إِنَّ قُرَيْشاً سَتَظَاهَرُ عَلَيْكُمْ وَ تَجْتَمِعُ كَلِمَتُهُمْ عَلَى ظُلْمِكَ وَ قَهْرِكَ. فَإِنْ وَجَدْتَ أَعْوَاناً فَجَاهِدْهُمْ وَ إِنْ لَمْ تَجِدْ أَعْوَاناً فَكُفَّ يَدَكَ وَ اُحْقُنْ دَمَكَ. أَمَا إِنَّ اَلشَّهَادَةَ مِنْ وَرَائِكَ، لَعَنَ اَللَّهُ قَاتِلَكَ. ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَى اِبْنَتِهِ فَقَالَ: إِنَّكِ أَوَّلُ مَنْ يَلْحَقُنِي مِنْ أَهْلِ بَيْتِي ،وَ أَنْتِ سَيِّدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ اَلْجَنَّةِ ،وَ سَتَرَيْنَ بَعْدِي ظُلْماً وَ غَيْظاً حَتَّى تُضْرَبِي وَ يُكْسَرَ ضِلْعٌ مِنْ أَضْلاَعِكِ. لَعَنَ اَللَّهُ قَاتِلَكِ وَ لَعَنَ اَلْآمِرَ وَ اَلرَّاضِيَ وَ اَلْمُعِينَ وَ اَلْمُظَاهِرَ عَلَيْكِ وَ ظَالِمَ بَعْلِكِ وَ اِبْنَيْكِ . وَ أَمَّا أَنْتَ يَا حَسَنُ فَإِنَّ اَلْأُمَّةَ تَغْدِرُ بِكَ، فَإِنْ وَجَدْتَ أَعْوَاناً فَجَاهِدْهُمْ وَ إِلاَّ فَكُفَّ يَدَكَ وَ اُحْقُنْ دَمَكَ فَإِنَّ اَلشَّهَادَةَ مِنْ وَرَائِكَ، لَعَنَ اَللَّهُ قَاتِلَكَ وَ اَلْمُعِينَ عَلَيْكَ، فَإِنَّ اَلَّذِي يَقْتُلُكَ وَلَدُ زِنًا اِبْنُ وَلَدِ زِنًا اِبْنُ وَلَدِ زِنًا. إِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ اِخْتَارَ اَللَّهُ لَنَا اَلْآخِرَةَ وَ لَمْ يَرْضَ لَنَا اَلدُّنْيَا. قَالَ: ثُمَّ أَقْبَلَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَلَى اِبْنِ عَبَّاسٍ فَقَالَ: أَمَا إِنَّ أَوَّلَ هَلاَكِ بَنِي أُمَيَّةَ -بَعْدَ مَا يَمْلِكُ مِنْهُمْ عَشَرَةٌ – عَلَى يَدِ وُلْدِكَ، فَلْيَتَّقُوا اَللَّهَ وَ لْيُرَاقِبُوا فِي وُلْدِي وَ عِتْرَتِي ،فَإِنَّ اَلدُّنْيَا لَمْ تَبْقَ لِأَحَدٍ قَبْلَنَا وَ لاَ تَبْقَى لِأَحَدٍ بَعْدَنَا. دَوْلَتُنَا آخِرُ اَلدُّوَلِ، يَكُونُ مَكَانَ كُلِّ يَوْمٍ يَوْمَيْنِ وَ مَكَانَ كُلِّ سَنَةٍ سَنَتَيْنِ. وَ مِنَّا مِنْ وُلْدِي مَنْ يَمْلَأُ اَلْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلاً كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً .
📚 منبع :
کتاب سُليم بن قيس الهلالي , جلد ۲ , صفحه ۹۰۵
اجرکم عندالله…ان شاءالله بهترین خیرات و برکات و عنایات و درجات شامل حالتان.