موضوع : احادیث تسلیم امر آل محمد علیهم السلام بودن

در دایره امکان، من نقطه تسلیمم رای آنچه تو اندیشی (آل الله)، حکم آنچه تو فرمایی

اَلصَّدُوقُ فِي كَمَالِ اَلدِّينِ ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِصَامٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَعْقُوبَ اَلْكُلَيْنِيِّ عَنِ اَلْقَاسِمِ بْنِ اَلْعَلاَءِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَيْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَيْسٍ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ اَلثُّمَالِيِّ قَالَ قَالَ عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ : إِنَّ دِينَ اَللَّهِ لاَ يُصَابُ بِالْعُقُولِ اَلنَّاقِصَةِ وَ اَلْآرَاءِ اَلْبَاطِلَةِ وَ اَلْمَقَايِيسِ اَلْفَاسِدَةِ وَ لاَ يُصَابُ إِلاَّ بِالتَّسْلِيمِ فَمَنْ سَلَّمَ لَنَا سَلِمَ وَ مَنِ اِهْتَدَى بِنَا هُدِيَ وَ مَنْ دَانَ بِالْقِيَاسِ وَ اَلرَّأْيِ هَلَكَ وَ مَنْ وَجَدَ فِي نَفْسِهِ شَيْئاً مِمَّا نَقُولُهُ أَوْ نَقْضِي بِهِ حَرَجاً كَفَرَ بِالَّذِي أَنْزَلَ اَلسَّبْعَ اَلْمَثَانِي وَ اَلْقُرْآنَ اَلْعَظِيمَ  وَ هُوَ لاَ يَعْلَمُ .

ترجمه : این حدیث را مرحوم شیخ صدوق  از  مرحوم  شیخ محمد بن یعقوب کلینی (صاحب کتاب الکافی) و ایشان سند را میرساند به ابو حمزه ثمالی که روایت میکند  حضرت امام سجاد علیه السلام فرمودند :  براستى دين خداى عز و جل با عقل هاى ناقص درك نميشود و با آراء باطله و قياسهاى فاسد بدست نميآيد،وسيله درك آن تسليم است هر كس تسليم ما (آل محمد علیهم السلام ) شود سالم ماند و هر كس بما اقتداء كند هدايت يابد و هر كس بقياس و رأى عمل كند نابود گردد و هر كس در دلش نسبت بدان چه ما گوئيم و حكم كنيم ، نپذیرد و اطاعت نکند ، بدان خدائى كه سبع- المثانى و قرآن عظيم را فرو فرستاده كافر شده است و نميداند

 کمال الدين و تمام النعمة  شیخ صدوق ,  جلد۱  ,  صفحه۳۲۴ / بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهم السلام  ,  جلد۲  ,  صفحه۳۰۳  /   تفسير نور الثقلين  ,  جلد۱  ,  صفحه۵۱۱   /  تفسير کنز الدقائق و بحر الغرائب  مرحوم مشهدی ,  جلد۳  ,  صفحه۴۵۹   /  مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل  (محدث نوری) ,  جلد۱۷  ,  صفحه۲۶۲ 

مرحوم خوئی میفرماید : قد ورد في أخبار كثيرة إِنَّ دِينَ اَللَّهِ لاَ يُصَابُ بِالْعُقُولِ‏، و أنه لا شي‏ء أبعد عن دين اللّه من عقول الرجال‏

مرجع دینی معاصر حاج شیخ ابوالقاسم  خوئی میفرماید : اخبار و احادیث زیادی وارد شده  که :  دین خداوند مساوی نمیشود با عقل ها و اینکه هیچ چیز از دین خدا دورتر از عقل انسانها نیست

منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة (خوئى)، ج‏۱۳، ص: ۱۳۴

عَنْ عَبْدِ اَللَّهِ بْنِ أَبِي يَعْفُورٍ ، قَالَ : قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَيْهِ السَّلاَمُ) وَ اَللَّهِ لَوْ فَلَقْتَ رُمَّانَةً بِنِصْفَيْنِ، فَقُلْتَ هَذَا حَرَامٌ وَ هَذَا حَلاَلٌ، لَشَهِدْتُ أَنَّ اَلَّذِي قُلْتَ حَلاَلٌ حَلاَلٌ وَ أَنَّ اَلَّذِي قُلْتَ حَرَامٌ حَرَامٌ، فَقَالَ رَحِمَكَ اَللَّهُ رَحِمَكَ اَللَّهُ .

اختیار معرفة الرجال (رجال الکشی)  ,  جلد۱  ,  صفحه۲۴۹  / سفينة البحار، ج‏۶، ص: ۴۲ / تفسير کنز الدقائق و بحر الغرائب  ,  جلد۷  ,  صفحه۴۵۹  / تفسير نور الثقلين  ,  جلد۳  ,  صفحه۱۹۳ / معرفة الرجال شیخ طوسی جلد ۲ ص ۵۱۸

عبدالله ابی یعفور (اعلی الله درجته) به خدمت حضرت امام صادق علیه السلام عرض کرد : ای مولای من! قسم به خدا! اگر اناری را دو نصف کنید و بفرماید که نصف آن حلال و نصف دیگرش حرام است، مطمئناً شهادت خواهم داد که آن چه را فرمودید حلال،حلال است; و آنچه را که فرمودید حرام، حرام است ( هیچ گونه چون و چرا نخواهم کرد ) حضرت امام صادق علیه السلام  دو مرتبه فرمودند : خدا تو را رحمت کند، خدا تو را رحمت کند.

{شرح : بنده حقیر عرض میکنم  مشاهده کنید عبدالله ابی یعفور در مقام تسلیم چنان است  که حتی در اندیشه نمی گذراند که چرا نیمی از انار حلال است و نیمی حرام  و امام صادق علیه السلام  رحمت میفرستند بر او  و ایشان عقل خود را فقط در راه یافتن قول صحیح و پیروی از ائمه اطهار علیهم السلام بکار انداخته نه در اینکه بخواهد با عقل خود بفهمد دلیل اینکه آن انار که از یک درخت رشد کرده چطور میشود نیمی از آن حلال باشد و نیمی دیگر حرام …”” به عقل نازی حکیم ، تاکی؟ به فکرت و عقلت این ره نمی شود طی “” و در احادیث رجال هم از عبدالله ابی یعفور برای همین صفتش که تسلیم محض بود  نام برده شده و نمونه آنها : به‌ چند طریق‌ مختلف‌ از حضرت امام‌ صادق‌ علیه‌السلام روایت‌ نموده‌ اند که‌ در اطاعت ‌ از امام ‌ کسی‌ چون‌ ابن‌ ابی‌یعفور نبوده‌ است‌ *کتاب رجال شیخ طوسی  (علی الله درجته) ج ۲ ص ۵۱۹ . و نیز حضرت امام‌ صادق‌ علیه‌السلام فرمودند کسی‌ آنچه‌ را خدا در مورد ما واجب ‌کرده‌، ادا نکرد مگر عبدالله‌ بن‌ ابی‌یعفور * کتاب رجال نجاشی و طوسی و در حدیث‌ مشهور به  ” حواریون ” ، در کتاب الاختصاص شیخ مفید (اعلی الله درجته) جلد ۱ ص ۶۱   ائمه علیهم السلام  ، امام‌ کاظم‌ باب الحوائج علیه‌السلام اخص‌ِ اصحاب‌ و حواریون‌ رسول خدا  و ائمه اطهار علیهم صلوات الله  را بر شمرده‌ اند ، عبدالله ابی یعفور را از حواریون‌ حضرت امام‌ باقر العلوم  و امام‌ صادق‌ علیهمالسلام به‌ شمار آورده اند .   حالا اگر بنده و  شما هم میخواهیم از حواریون حضرت صاحب الزمان الامام المنتظر المهدی علیه السلام و عجل الله فرجه باشیم باید بی چون و چرا احادیثی که از ثقات و روایان ثقه آل محمد علیهم السلام رسیده و در کتب شیعه ثبت هستند و مربوط به ۱۰۰۰ سال قبل است  را عیناً  قبول کنیم و حتی به اندازه یک فکر کردن  چون و چرا  نداشته باشیم . }

ابو بصير گفت به حضرت امام صادق صلوات اللَّه عليه عرض نمودم كه بر ما چيزها وارد مى‏شود كه در كتاب خدا و سنت نيست پس جايز است كه فكر كنيم و به عقل خود جواب گوييم؟ حضرت فرمود كه نه اگر در واقع فكر تو موافق حق باشد ثواب ندارى، و اگر مخالف حق باشد دروغ بر حق سبحانه و تعالى بسته ‏اى

لوامع صاحبقرانى مشهور به شرح احادیث کتاب من لا یحضر الفقيه (مجلسی اول) ، ج‏۱، ص: ۹۳

{شرح : در این حدیث اشاره میشود در جایی که حکمِ کاری از طرف آل محمد علیهم السلام به ما نرسیده باشد و ما با عقل خود حکم کنیم  = کفر است زیرا دروغ بستن به خدا و حجت هایش عذابش جهنم است و در حدیث بعد اشاره به شرک خواهد آمد .و رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله و سلّم فرمودند : هر كس بر من دروغ ببندد چيزى را كه من نگفته‏ ام پس بايد جايگاه خود را در آتش بگزيند و يا مهيّا و آماده سازد. ثواب الأعمال و عقاب الأعمال/ص: ۶۱۵ و کلاً دروغ از جمله گناهانی است که  ائمه فرمودند از شیعه ما پدیدار  نمی شود   و حال آنکه دروغ بستن به خدا و حجت های او باشد … حالا  پر واضح است در جایی که آل محمد علیهم السلام راه را مشخص کرده باشند و حکم کاری را داده باشند و باز شخصی برود و  با عقل خود ، دین بسازد و احکام صادر کند ، خلاف حکم حجت های خدا ،  اینجا به چه عقوبتی دچار خواهد شد !!!! بالاتر از کفر چیست ؟ }

قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : لَوْ أَنَّ قَوْماً عَبَدُوا اَللَّهَ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ وَ أَقَامُوا اَلصَّلاَةَ وَ آتَوُا اَلزَّكَاةَ وَ حَجُّوا اَلْبَيْتَ وَ صَامُوا شَهْرَ رَمَضَانَ ثُمَّ قَالُوا لِشَيْءٍ صَنَعَهُ اَللَّهُ أَوْ صَنَعَهُ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَلاَّ صَنَعَ خِلاَفَ اَلَّذِي صَنَعَ أَوْ وَجَدُوا ذَلِكَ فِي قُلُوبِهِمْ لَكَانُوا بِذَلِكَ مُشْرِكِينَ ثُمَّ تَلاَ هَذِهِ اَلْآيَةَ: «فَلاٰ وَ رَبِّكَ لاٰ يُؤْمِنُونَ حَتّٰى يُحَكِّمُوكَ فِيمٰا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لاٰ يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجاً مِمّٰا قَضَيْتَ وَ يُسَلِّمُوا تَسْلِيماً » ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ عَلَيْكُمْ بِالتَّسْلِيمِ .

امام صادق عليه السلام فرمود: اگر مردمى خداى يگانه بى‌شريك را عبادت كنند و نماز گزارند و زكاة دهند و حج خانه خدا بجا آرند و ماه رمضان را روزه دارند، و پس از همه اينها نسبت بچيزى كه خدا يا رسولش امر كرده بگويند: چرا بر خلاف اين نكرد؟ يا اين معنى را در دل و عقل خود احساس كنند (بى‌آنكه بزبان آورند) بهمين سبب مشرك باشند، سپس اين آيه را تلاوت فرمود:« به پروردگارت سوگند که آنان مؤمن حقیقی نخواهند بود، مگر آنکه تو را در آنچه میان خود نزاع واختلاف دارند به داوری بپذیرند؛ سپس از حکمی که کرده ای دروجودشان هیچ دل تنگی و ناخشنودی احساس نکنند، وبه طور کامل تسلیم شوند.  آیه ۶۵ سوره  النساء » سپس امام صادق عليه السلام فرمود: بر شما باد بتسليم.

 الکافي  ,  جلد۱  ,  صفحه۳۹۰  /  البرهان في تفسير القرآن  ,  جلد۲  ,  صفحه۱۱۹  /    المحاسن  ,  جلد۱  ,  صفحه۲۷۱ 

{ شرح : ببینید چه واضح است ، مشرک میشود کسی که تسلیم حکم و امر ائمه علیهم السلام نباشد و به عقل خود بخواهد حکم کند و یا راه دین پیدا کند }

عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : فِي قَوْلِ اَللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى: «وَ مَنْ يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَزِدْ لَهُ فِيهٰا حُسْناً »  قَالَ اَلاِقْتِرَافُ اَلتَّسْلِيمُ لَنَا وَ اَلصِّدْقُ عَلَيْنَا وَ أَلاَّ يَكْذِبَ عَلَيْنَا

امام باقر عليه السلام در باره قول خداى تبارك و تعالى « هر کس کار نیکی کند، بر نیکی اش می افزاییم؛ یقیناً خدا بسیار آمرزنده و عطاکننده پاداش فراوان در برابر عمل اندک است.- آیه ۲۲ سوره شوری -» فرمودند : انجام دادن كار نيك، تسليم بودن نسبت بما، و راست بودن با ماست و اينكه بر ما دروغ نبندد.

الکافي  ,  جلد۱  ,  صفحه۳۹۱  /  بصائر الدرجات في فضائل آل محمد علیهم السلام  ,  جلد۱  ,  صفحه۵۲۱  / البرهان في تفسير القرآن  ,  جلد۴  ,  صفحه۸۱۷ /   تفسير نور الثقلين  ,  جلد۴  ,  صفحه۵۷۶   /  تفسير کنز الدقائق و بحر الغرائب  ,  جلد۱۱  ,  صفحه۵۱۵ 

{شرح : همانطور که در این حدیث هم پیداست تسلیم بودن با دورغ بستن به آل محمدعلیهم السلام  ضدِ هم هستند و کسانی که تسلیم نیستند و به عقل خود حکم میکنند طبق احادیث قبل ، به خدا و حجت هایش دروغ بسته اند و مشرک شده اند و کافر و اهل عذاب جهنم میباشند}

قَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : لَأَنْسُبَنَّ اَلْإِسْلاَمَ نِسْبَةً لاَ يَنْسُبُهُ أَحَدٌ قَبْلِي وَ لاَ يَنْسُبُهُ أَحَدٌ بَعْدِي إِلاَّ بِمِثْلِ ذَلِكَ إِنَّ اَلْإِسْلاَمَ هُوَ اَلتَّسْلِيمُ وَ اَلتَّسْلِيمَ هُوَ اَلْيَقِينُ وَ اَلْيَقِينَ هُوَ اَلتَّصْدِيقُ وَ اَلتَّصْدِيقَ هُوَ اَلْإِقْرَارُ وَ اَلْإِقْرَارَ هُوَ اَلْعَمَلُ وَ اَلْعَمَلَ هُوَ اَلْأَدَاءُ إِنَّ اَلْمُؤْمِنَ لَمْ يَأْخُذْ دِينَهُ عَنْ رَأْيِهِ وَ لَكِنْ أَتَاهُ مِنْ رَبِّهِ فَأَخَذَهُ إِنَّ اَلْمُؤْمِنَ يُرَى يَقِينُهُ فِي عَمَلِهِ وَ اَلْكَافِرَ يُرَى إِنْكَارُهُ فِي عَمَلِهِ فَوَ اَلَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ مَا عَرَفُوا أَمْرَهُمْ فَاعْتَبِرُوا إِنْكَارَ اَلْكَافِرِينَ وَ اَلْمُنَافِقِينَ بِأَعْمَالِهِمُ اَلْخَبِيثَةِ .

الکافي  ,  جلد۲  ,  صفحه۴۵   / نهج البلاغه حکمت ۱۲۵

امير المؤمنين عليه السّلام فرمودند ، نسبتى براى اسلام بيان كنم كه كسى جز من نكرده باشد و پس از من هم كسى جز به مثل من بيان من نگوید: همانا اسلام همان تسليم است و تسليم همان يقين و يقين همان تصديق و تصديق همان اقرار و اقرار همان عمل و عمل همان اداء، همانا مؤمن دينش را از نظرِ  عقل خود نگرفته، بلكه از جانب پروردگارش آمده و از او گرفته است، همانا مؤمن يقينش در عملش ديده مى‌شود و كافر هم انكارش در عملش ديده مى‌شود، قسم بآن كه جانم در دست اوست كه آنها امر دين خود را نشناختند، پس شما انكار كافران و منافقان را از كردار هاى پليدشان تشخيص دهيد.

…قَالَ وَ عَلَيْكُمْ بِطَاعَةِ رَبِّكُمْ مَا اِسْتَطَعْتُمْ فَإِنَّ اَللَّهَ رَبُّكُمْ وَ اِعْلَمُوا أَنَّ اَلْإِسْلاَمَ هُوَ اَلتَّسْلِيمُ وَ اَلتَّسْلِيمَ هُوَ اَلْإِسْلاَمُ فَمَنْ سَلَّمَ فَقَدْ أَسْلَمَ وَ مَنْ لَمْ يُسَلِّمْ فَلاَ إِسْلاَمَ لَه…

حضرت امام صادق علیه السلام در بخشی از حدیث طولانی فرمودند : … بر شما باد بفرمانبردارى خداوند تا ميتوانيد ،  خدا است پروردگار شما.  بدانيد كه اسلام‏ همان‏ تسليم‏ است و تسليم همان اسلام پس هر كه تسليم گشت محققا مسلمان شده و هر كه تسليم نشد مسلمان نيست …

الکافي  ,  جلد۸  ,  صفحه۲ / عوالم العلوم و المعارف…  ,  جلد۲۰  ,  صفحه۸۵۶  / الوافي  ,  جلد۲۶  ,  صفحه۹۷  /  بحار الأنوار   ,  جلد۷۵  ,  صفحه۲۱۰

{شرح : ببینید چقدر پر واضح فرمودند که اگر کسی تسلیم امر حجت های خداوند نباشد  مسلمان نیست ، کجا هستند آن دور باورانِ  دین ساز …}

 عَنْ سَدِيرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ إِنِّي تَرَكْتُ مَوَالِيَكَ مُخْتَلِفِينَ يَتَبَرَّأُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ قَالَ فَقَالَ وَ مَا أَنْتَ وَ ذَاكَ إِنَّمَا كُلِّفَ اَلنَّاسُ ثَلاَثَةً مَعْرِفَةَ اَلْأَئِمَّةِ وَ اَلتَّسْلِيمَ لَهُمْ فِيمَا وَرَدَ عَلَيْهِمْ وَ اَلرَّدَّ إِلَيْهِمْ فِيمَا اِخْتَلَفُوا فِيهِ .

سدير گويد: به حضرت امام باقر عليه السلام عرضكردم: من دوستان شما را در حالى ترك گفتم (و بسوى شما آمدم) كه اختلاف داشتند و از يك ديگر بيزارى مى‌جستند، حضرت فرمودند: تو را با وضع آنها چكار؟ همانا مردم سه تكليف دارند: شناختن ائمه و تسليم بودن در مقابل امر ائمه علیهم السلام ( آنچه از آنها رسیده)  و ارجاع اختلافات به خود ايشان { یعنی امروز ، ارجاع اختلافات به احادیث ایشان} .

 الکافي  ,  جلد۱  ,  صفحه۳۹۰  

عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ: قُلْتُ لَهُ إِنَّ عِنْدَنَا رَجُلاً يُقَالُ لَهُ كُلَيْبٌ فَلاَ يَجِيءُ عَنْكُمْ شَيْءٌ إِلاَّ قَالَ أَنَا أُسَلِّمُ فَسَمَّيْنَاهُ كُلَيْبَ تَسْلِيمٍ قَالَ فَتَرَحَّمَ عَلَيْهِ ثُمَّ قَالَ أَ تَدْرُونَ مَا اَلتَّسْلِيمُ فَسَكَتْنَا فَقَالَ هُوَ وَ اَللَّهِ اَلْإِخْبَاتُ قَوْلُ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ: «اَلَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا اَلصّٰالِحٰاتِ وَ أَخْبَتُوا إِلىٰ رَبِّهِمْ » 

زيد شحام گويد: بامام صادق عليه السلام عرضكردم: در نزد ما مردى است كه نامش كليب است او هر دستورى كه از شما مى‌رسد، مى‌گويد من تسليمم، از اين رو ما او را كليب تسليم ناميده‌ايم، حضرت باو رحمت فرستاد و سپس فرمود: مى‌دانيد تسليم چيست‌؟ ما سكوت كرديم. خودش فرمود: بخدا تسليم فروتنى است، خداى عز و جل فرمايد:«کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند و در برابر پروردگارشان خضوع و خشوع کردند، آنها اهل بهشتند؛ و جاودانه در آن خواهند ماند!! -آیه ۲۳ سوره هود -».

 الکافي  ,  جلد۱  ,  صفحه۳۹۰  / البرهان في تفسير القرآن  ,  جلد۵  ,  صفحه۸۶۴    /  تفسير کنز الدقائق و بحر الغرائب  ,  جلد۳  ,  صفحه۴۵۸

عَنْ كَامِلٍ اَلتَّمَّارِ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ : «قَدْ أَفْلَحَ اَلْمُؤْمِنُونَ»  أَتَدْرِي مَنْ هُمْ قُلْتُ أَنْتَ أَعْلَمُ قَالَ قَدْ أَفْلَحَ اَلْمُؤْمِنُونَ اَلْمُسَلِّمُونَ إِنَّ اَلْمُسَلِّمِينَ هُمُ اَلنُّجَبَاءُ فَالْمُؤْمِنُ غَرِيبٌ فَطُوبَى لِلْغُرَبَاءِ

كامل تمار گويد: امام باقر عليه السلام  در مورد آیه اول سوره  مؤمنون فرمودند : « قَد أَفلَحَ المُؤمِنونَ ﴿١﴾ یعنی : براستى كه مؤمنان رستگارند  حضرت  فرمودند  : ميدانى این مؤمنین رستگار كيانند؟ عرضكردم: شما بهتر ميدانيد، فرمودند : براستى كه آن مؤمنانی که  تسليم‏ شونده امر ما هستند رستگارند ،  تسليم‏ شوندگان همان نجيبانند، پس مؤمن غريب است و خوشا به حال این  غريبان .

 المحاسن  ,  جلد۱  ,  صفحه۲۷۱ / الکافي  ,  جلد۱  ,  صفحه۳۹۱  / بشارة المصطفی لشیعة المرتضی  ,  جلد۱  ,  صفحه۱۱۸  /  البرهان في تفسير القرآن  ,  جلد۴  ,  صفحه۱۲ 

عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ: مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَسْتَكْمِلَ اَلْإِيمَانَ كُلَّهُ فَلْيَقُلِ اَلْقَوْلُ مِنِّي فِي جَمِيعِ اَلْأَشْيَاءِ قَوْلُ آلِ مُحَمَّدٍ فِيمَا أَسَرُّوا وَ مَا أَعْلَنُوا وَ فِيمَا بَلَغَنِي عَنْهُمْ وَ فِيمَا لَمْ يَبْلُغْنِي 

-يحيى بن زكريا انصارى گويد:از حضرت امام صادق(عليه السّلام)شنيدم مى‌فرمودند : هر كه را خوش آيد كه همۀ درجات ايمان را كامل نمايد بايد بگويد:قول و عقيدۀ من در همه چيز قول و عقيدۀ آل محمد علیهم السلام  است ، در آنچه نهان دارند و در آنچه آشكار كنند،در آنچه از آنها به من رسيده و در آنچه به من نرسيده. (تسلیم محض آل محمد علیهم السلام هستیم)

الکافي  ,  جلد۱  ,  صفحه۳۹۱  /مختصر البصائر  ,  جلد۱  ,  صفحه۲۶۶   / الوافي  ,  جلد۲  ,  صفحه۱۱۲  /البرهان في تفسير القرآن  ,  جلد۵  ,  صفحه۸۶۴

عَنْ فُضَيْلٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ: كُلُّ مَا لَمْ يَخْرُجْ مِنْ هَذَا اَلْبَيْتِ فَهُوَ بَاطِلٌ

مختصر البصائر  ,  جلد۱  ,  صفحه۱۹۸ /  نوادر الأخبار فیما یتعلق بأصول الدین  ,  جلد۱  ,  صفحه۳۶  / وسائل الشیعة پ  ,  جلد۲۷  ,  صفحه۷۴ /  بحار الأنوار  ,  جلد۲  ,  صفحه۹۴  / عوالم العلوم  ,  جلد۱۹  ,  صفحه۱۹۳  

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند : هر چه از این خانه ما (اعتقادات) بیرون نیامده باشد  باطل است

{شرح : در این حدیث شریف اشاره میشود هر چیزی یعنی هر عملی و اعتقادی انجام دهید و آن از دستورات و احادیث آل محمد علیهم السلام نباشد باطل است }

لابن شهرآشوب حَدَّثَ إِبْرَاهِيمُ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ مَأْمُونٍ اَلرَّقِّيِّ قَالَ: كُنْتُ عِنْدَ سَيِّدِي اَلصَّادِقِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِذْ دَخَلَ سَهْلُ بْنُ اَلْحَسَنِ اَلْخُرَاسَانِيُّ فَسَلَّمَ عَلَيْهِ ثُمَّ جَلَسَ فَقَالَ لَهُ يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ لَكُمُ اَلرَّأْفَةُ وَ اَلرَّحْمَةُ وَ أَنْتُمْ أَهْلُ بَيْتِ اَلْإِمَامَةِ مَا اَلَّذِي يَمْنَعُكَ أَنْ يَكُونَ لَكَ حَقٌّ تَقْعُدُ عَنْهُ وَ أَنْتَ تَجِدُ مِنْ شِيعَتِكَ مِائَةَ أَلْفٍ يَضْرِبُونَ بَيْنَ يَدَيْكَ بِالسَّيْفِ فَقَالَ لَهُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ اِجْلِسْ يَا خُرَاسَانِيُّ رَعَى اَللَّهُ حَقَّكَ ثُمَّ قَالَ يَا حَنِيفَةُ اُسْجُرِي اَلتَّنُّورَ فَسَجَرَتْهُ حَتَّى صَارَ كَالْجَمْرَةِ وَ اِبْيَضَّ عُلْوُهُ ثُمَّ قَالَ يَا خُرَاسَانِيُّ قُمْ فَاجْلِسْ فِي اَلتَّنُّورِ فَقَالَ اَلْخُرَاسَانِيُّ يَا سَيِّدِي يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ لاَ تُعَذِّبْنِي بِالنَّارِ أَقِلْنِي أَقَالَكَ اَللَّهُ قَالَ قَدْ أَقَلْتُكَ فَبَيْنَمَا نَحْنُ كَذَلِكَ إِذْ أَقْبَلَ هَارُونُ اَلْمَكِّيُّ وَ نَعْلُهُ فِي سَبَّابَتِهِ فَقَالَ اَلسَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ فَقَالَ لَهُ اَلصَّادِقُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَلْقِ اَلنَّعْلَ مِنْ يَدِكَ وَ اِجْلِسْ فِي اَلتَّنُّورِ قَالَ فَأَلْقَى اَلنَّعْلَ مِنْ سَبَّابَتِهِ ثُمَّ جَلَسَ فِي اَلتَّنُّورِ وَ أَقْبَلَ اَلْإِمَامُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يُحَدِّثُ اَلْخُرَاسَانِيَّ حَدِيثَ خُرَاسَانَ حَتَّى كَأَنَّهُ شَاهِدٌ لَهَا ثُمَّ قَالَ قُمْ يَا خُرَاسَانِيُّ وَ اُنْظُرْ مَا فِي اَلتَّنُّورِ قَالَ فَقُمْتُ إِلَيْهِ فَرَأَيْتُهُ مُتَرَبِّعاً فَخَرَجَ إِلَيْنَا وَ سَلَّمَ عَلَيْنَا فَقَالَ لَهُ اَلْإِمَامُ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ كَمْ تَجِدُ بِخُرَاسَانَ مِثْلَ هَذَا فَقَالَ وَ اَللَّهِ وَ لاَ وَاحِداً فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ لاَ وَ اَللَّهِ وَ لاَ وَاحِداً فَقَالَ أَمَا إِنَّا لاَ نَخْرُجُ فِي زَمَانٍ لاَ نَجِدُ فِيهِ خَمْسَةً مُعَاضِدِينَ لَنَا نَحْنُ أَعْلَمُ بِالْوَقْتِ .

 المناقب  ,  جلد۴  ,  صفحه۲۳۷  / بحار الأنوار  ,  جلد۴۷  ,  صفحه۱۲۳  / عوالم   ,  جلد۲۰  ,  صفحه۳۵۶  

سهل بن حسن خراسانى وارد شده به خدمت حضرت صادق عليه السّلام بو  سلام كرده نشست.عرضكرد يا ابن رسول اللّٰه چقدر شما رؤف و مهربان هستيد شما امام هستيد چرا دفاع از حق خود نمى‌كنيد با اينكه بيش از صد هزار شيعۀ شمشير زن داريد.فرمود بنشين خراسانى خدا جانب ترا رعايت كند. بكنيزى بنام حنيفه فرمود تنور را بيفروزد.تنور افروخته شد چنانچه يك پارچه آتش گرديد و قسمت بالاى آن سفيد شد.بعد رو بمرد خراسانى نموده فرمود برو بنشين داخل تنور.خراسانى شروع بالتماس نموده يا ابن رسول اللّٰه مرا بآتش مسوزان.از جرم من درگذر خدا از تو بگذرد.فرمود ترا بخشيدم. در همين موقع هارون مكى وارد شد يك كفش خود را بانگشت گرفته بود عرضكرد السلام عليك يا ابن رسول اللّٰه.امام علیه السلام  فرمودند نعلين را از دست بيانداز برو داخل تنور بنشين.نعلين را انداخت و داخل تنور نشست. امام شروع كرد با خراسانى بصحبت كردن از جريانهاى خراسان مثل اينكه در خراسان بوده بعد فرمود خراسانى برو ببين در تنور چه خبر است بجانب تنور رفتم ديدم چهار زانو در تنور نشسته از تنور خارج شد بما سلام كرد امام عليه السّلام فرمود از اينها در خراسان چند نفر پيدا مى‌شود؟. عرضكرد بخدا قسم يكنفر هم نيست نه بخدا يك نفر پيدا نمى‌شود فرمود ما در زمانى كه پنج نفر ياور نداشته باشيم قيام نخواهيم كرد ما خودمان موقعيت آن را میدانیم .

{شرح : اصل تسلیم این است که اگر امام علیه السلام فرمودند برو داخل تنور حتی فکر نکنی فوراً  داخل تنور شوی … به عقل نازی ، حکیم تا کی  به عقلت این ره نمیشود طی }